اخبار ویژه
گاردین: غرب از حمله به ایران
نتیجه معکوس و وحشتناک گرفت
روزنامه انگلیسی گاردین اذعان کرد: حملات آمریکا به ایران «بهگونه وحشتناکی» نتیجه معکوس داشته است.
این در مقالهای به پیامدهای جنگ ۱۲روزه اسرائیل با ایران، پرداخته و نتیجه گرفت: حملات آمریکا و اسرائیل به ایران، بهگونه وحشتناکی نتیجه معکوس برای غرب داشته است.
گاردین نوشت: نهتنها رژیم جمهوری اسلامی سقوط نکرد و غنیسازی اورانیوم نیز کنار گذاشته نشد؛ بلکه نتیجه معکوس داشت.
گاردین افزود: صدها نفر از ماه ژوئن بدینسو، به اتهام همکاری با اسرائیل یا جاسوسی، بازداشت شدهاند. حملات اسرائیل و آمریکا به ایران، با اینکه ویرانیهای جدی فیزیکی برجا گذاشته، اما افکار را در داخل نظام، تغییر نداده است.
سیمون تیسدال، نویسنده مقاله، معتقد است حملات اسرائیل و آمریکا، پیامدهای منفی و گسترده داشته و منشور سازمان ملل و قوانین بینالمللی را نقض کرده است.
او افزود: این حملات بهانهای شد تا تهران بازرسیهای هستهای سازمان ملل را تعلیق کند. در پی این حملات، اختلافات میان آمریکا و اروپا نیز تشدید شده و احتمال ساخت بمب هستهای توسط ایران افزایش یافته است. کاری که اقدام تجاوزکارانه و بیملاحظه «حمله به ایران» انجام داد، این بود که کشورهای یاغی مانند روسیه را تشویق کرد به این باور برسند که آنها نیز میتوانند بدون مجازات به کشورهای دیگر حمله کنند.
همچنین این حمله، نشان داد که غرب دیگر مورد اعتماد نیست و اتحاد با چین، یکی از ضرورتهای امروز است.
باوجود این بدبینیها نسبت به حملات اسرائیل و آمریکا، دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا اما مدعی است که سایتهای هستهای ایران بهگونه کامل نابود شده و ایران برای بازگرداندن این سایتها به چرخه فعالیت، به سالها زمان نیاز دارد.
مخالفت چین با فشار آمریکا
برای توقف واردات نفت از ایران و روسیه
چین درخواست آمریکا برای توقف خرید نفت از ایران و روسیه را رد کرد.
خبرگزاری آسوشیتدپرش ضمن انتشار خبر فوق نوشت: آمریکا و چین ممکن است بر سر بسیاری از اختلافات به توافقی تجاری دست پیدا کنند، اما درباره خرید نفت از ایران و روسیه هیچ جایی برای توافق وجود ندارد.
آسوشیتدپرس همزمان با مذاکرات تجاری آمریکا و چین نوشت: امکان توافق بین پکن و واشنگتن بر سر بسیاری موضوعات و همچنین دفع تعرفههای تنبیهی، وجود دارد، اما دو کشور بر سر یک مسئله فرسنگها با یکدیگر اختلاف نظر دارند؛ «درخواست آمریکا از چین برای توقف خرید نفت از ایران و روسیه»!
وزارت خارجه چین پس از دو روز مذاکرات تجاری در استکهلم، در واکنش به تهدید تعرفه ۱۰۰درصدی آمریکا، اعلام کرد: «چین همواره انرژی خود از راههایی تأمین و تضمین میکند که منافعهای ما را برآورده سازد.»
در بخش دیگری از این بیانیه آمده است: «تهدید و فشار راه به جایی نخواهد برد. چین قاطعانه از منافع حاکمیتی، امنیتی و توسعهای خود دفاع خواهد کرد.»
وزارت خارجه چین اعلام کرد: «هیچ فشاری ما را از تأمین انرژی مورد نیاز کشور بازنمیدارد.» چین تأکید کرده که امنیت انرژی خود را بر پایه منافع ملی تضمین میکند و تسلیم زورگویی نمیشود.
اسکات بسِنت، وزیر خزانهداری آمریکا پس از مذاکرات تجاری، به خبرنگاران گفت که «وقتی پای خرید نفت از روسیه به میان بیاید، چینیها در مسئله حق حاکمیت خود بسیار جدی هستند.»
وی همچنین اضافه کرد که «ما نمیخواهیم در حاکمیت آنها خللی ایجاد کنیم و بنابراین آنها نسبت به پرداخت تعرفه ۱۰۰درصدی تمایل دارند.»
از فریب 2500 میلیارد دلاری
تا ادعای جلوگیری از جنگ دوباره!
سیدحسین مرعشی، دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی ایران میگوید: «باید از جنگ دوم جلوگیری کرد».
روزنامه سازندگی همین عبارت را تیتر اول خود کرد و از قول وی نوشت: بدترین سناریو برای ایران، شکلگیری اتحاد میان ترامپ، نتانیاهو و اروپاست. خبر خوب آن است که اهداف ترامپ با نتانیاهو تفاوت دارد، همچنین منافع اروپا نیز با رژیم صهیونیستی همسو نیست. دیپلماتهای ما باید این تمایز را بهخوبی درک کرده و در صحنه سیاسی بهگونهای عمل کنند که اسرائیل منزوی و تنها بماند. ما باید روابط و مسائل خود با اروپا را بهصورت مستقل از آمریکا پیگیری کنیم. حتی در گفتوگو با ایالاتمتحده نیز لازم است بیشتر به خواستههای حداقلی آمریکا توجه کنیم نه به مطالبات حداکثری اسرائیل و نتانیاهو.
مسئله اصلی امروز کشور، ضرورت گذار از وضعیت «نه جنگ نه صلح» به صلح پایدار است. اما این انتقال چه نیازهایی دارد؟ اهداف ترامپ و نتانیاهو در این حمله یکسان نبود. ترامپ تمرکز خود را بر موضوع هستهای ایران گذاشته و بارها اعلام کرده بود که ایران نباید به سلاح هستهای دست یابد. البته او تمایل داشت، کل برنامه هستهای ایران متوقف شود. در مقابل، نتانیاهو بهدنبال فرصتی برای براندازی نظام جمهوری اسلامی در ایران بود. او تصور میکرد چنین حملهای میتواند مسیر تجزیه ایران را هموار کند.
مرعشی با اشاره به لزوم اتخاذ رویکردی متفاوت در قبال مسئله فلسطین گفت: اگر تصمیمگیرنده بودم، پیشنهاد میدادم که جمهوری اسلامی ایران با عربستان سعودی متحد شود و در راستای راهحل دودولتی با تشکیل دولت دوم در فلسطین موافقت کند.
وی ادامه داد: در مذاکرات آتی صرفاً بر دشواری امتیاز دادن تمرکز نکنید بلکه به این بیندیشید که در ازای آنچه به دست میآورید، حفظ ایران و تأمین امنیت مردم دستاوردی بسیار ارزشمند است. مرعشی تصریح کرد: در گفتوگو با آمریکا و اروپا باید بکوشیم، رژیم صهیونیستی را منزوی و امنیت ایران را تقویت کنیم. این هدف آنقدر مهم و ارزشمند است که باید دیپلماسی را جدی بگیریم و آمادگی داشته باشیم در صورت لزوم، عقبنشینیهای تاکتیکی انجام دهیم.
درباره اظهارات مرعشی باید یادآور شد که وی در کنار حضرتی و فیاض زاهد، یکی از سه نفری بودند که ضمن بزک کردن مذاکرات با ترامپ، ادعا میکردند سرمایهگذاری هزار تا 2500 میلیارد دلاری در راه است و این در حالی است که ترامپ و نتانیاهو بعدها اعتراف کردند مذاکرات، سرپوشی برای تدارک حمله و عملیات فریب موردنیاز برای حمله بوده است.
از این جهت وی و دو متهم دیگر، به جای ادعای دور کردن کشور از جنگ دوباره، باید پاسخ بدهند که دروغ چند هزار میلیارد دلاری را در کدام محفل به نفع عملیات فریب جنگی آمریکا جعل و منتشر کردند؟
ثانیاً اصرار بر جدا کردن ترامپ و نتانیاهو در حالی است که این دو اذعان کردند هماهنگی کامل در جنایت اخیر داشتند. و در این میان حتی صدراعظم آلمان با حماقت گفته بود: اسرائیل این کار کثیف را به نیابت از ما انجام میدهد. بنابراین همانگونه که ادعای شکاف انداختن میان اروپا پس از خروج آمریکا از برجام دروغ بود، اکنون هم این ادعا دروغی فریبکارانه است.
ارز با حذف ارز نیمایی
هم گران شد و هم پنج نرخی!
هشت ماه پس از حذف ارز نیمایی که با وعده حرکت به سمت تکنرخی کردن ارز انجام شد و به افزایش 20 هزار تومانی قیمت انجامید، روزنامه حامی دولت میگوید وضعیت فعلی بازار ارز، پنج نرخی ارز است.
دنیای اقتصاد بیآنکه به ماجرای حذف ارز ترجیحی از سوی عبدالناصر همتی و کف و سوت همین روزنامه در اطراف تصمیم مذکور اشاره کند، نوشت: «بررسیها نشان میدهد که اقتصاد ایران با دستکم پنج نرخ ارز مختلف اداره میشود؛ نظام ارزی که به رغم هدف کنترل تورم و مدیریت قیمتها، طی دههها به فساد، رانتجویی، تضعیف ذخایر ارزی و جهشهای ارزی منجر شده است. اختلاف شدید میان نرخها در بازار ارز، انگیزههای سوءاستفاده و ایجاد شبکههای غیررسمی را تقویت میکند. در حال حاضر، دستکم پنج نوع نرخ ارز وجود دارد که هر یک با اهداف و کارکردهای متفاوتی مورد استفاده قرار میگیرند. وجود فاصله چشمگیر میان نرخهای مختلف ارز در اقتصاد، انگیزههای قوی برای سوءاستفاده ایجاد میکند که هزینههای سنگینی بر اقتصاد تحمیل میکند.
یکی از مهمترین معضلات سیاست چندنرخی بودن ارز، بسترسازی برای فساد اقتصادی است. در شرایطی که نرخ رسمی ارز برای برخی اقلام یا گروهها بسیار پایینتر از نرخ بازار آزاد تعیین میشود، تخصیص این ارز به واردکنندگان و گروههای خاص، عملا به معنای توزیع رانت میان افراد و نهادهای برخوردار از دسترسی به منابع ارزی ارزانقیمت است. این موضوع علاوهبر تضعیف شفافیت اقتصادی، موجب گسترش رفتارهای فرصتطلبانه و رانتجویانه در فضای اقتصادی میشود. همچنین در چنین شرایطی، بخش مهمی از منابع ارزی کشور به جای تخصیص به اولویتهای توسعهای و سرمایهگذاری بلندمدت، صرف واردات کالاهای مصرفی و تامین نیازهای کوتاهمدت میشود که این امر، تضعیفکننده ظرفیتهای تولیدی و توسعهای کشور خواهد بود.
بررسی دادههای مربوط به تخصیص ارز ترجیحی نشان میدهد که میزان رانت ارزی ناشی از تفاوت نرخ ترجیحی و نرخ میانگین بازار در سالهای اخیر به شدت افزایش یافته است. در سال1403 نیز ادامه یافت؛ به گونهای که با تخصیص 13.7 میلیارد دلار ارز با همان نرخ ترجیحی و با در نظر گرفتن میانگین نرخ ارز 68788 تومانی، میزان رانت ارزی به 554.1 هزار میلیارد تومان رسید. در فاصله سالهای 1397 تا 1400 حدود 66 میلیارد دلار ارز 4200 تومانی برای واردات کالاهای اساسی تخصیص یافته که با توجه به نرخ ارز در آن زمان، معادل 770 هزار میلیارد تومان رانت ارزی ایجاد کرده است. سیاست ارز چندنرخی، اگرچه در کوتاهمدت ممکن است به دولت امکان مدیریت مقطعی قیمتها را بدهد؛ اما در بلندمدت موجب شکلگیری فساد، تضعیف ذخایر ارزی، اتلاف منابع توسعهای و بروز جهشهای ارزی میشود».
اذعان روزنامه دنیای اقتصاد به پنج نرخی شدن ارز در حالی است که همین روزنامه هشت ماه قبل، رونق حبابی بورس را به حذف ارز نیمایی نسبت داده و نوشته بود: «بورس تهران در پنجمین صعود متوالی هفتگی خود، مسیر افزایشی را ادامه داد در معاملات روز شنبه شاخص کل به سطح جدید ۲ میلیون و ۶۰۱ هزار واحد رسید و با «آدرنالین حداکثری» در صفوف خرید روبهرو شد. حذف دلار نیما و مبنا قرار گرفتن دلار توافقی(۵۹ هزار و ۶۵۰ تومان) برای شرکتها و صعود دلار آزاد به کانال ۷۴ هزار تومانی از مهمترین محرکهایی بود که استقبال از معاملات بورس تهران را رقم زدند».
دنیای اقتصاد همچنین نوشته بود: «بورس تهران مسیر افزایشی را ادامه میدهد. حذف دلار نیما و صعود دلار آزاد به کانال ۷۴ هزار تومانی از مهمترین محرکها بوده است. حذف ارز نیمایی، به بورس رونق داد. رونق بازار سرمایه ناشی از مجموعهای از سیاستهای دولت و از جمله افزایش نرخ ارز است».
این روزنامه آن زمان به نقش تورمساز حذف ارز نیمایی اشاره نکرده بود اما هشت ماه بعد به موازات ایجاد تورم، خبری از رونق بورس هم نیست.
هشت ماه قبل هنگام حذف ارز نیمایی، دیگر نشریات حامی دولت نیز تحلیلهایی از این دست منتشر کرده بودند:
- روزنامه دولتی ایران: «حذف نیما به مهار تورم کمک میکند/ پایان قیمتگذاری دستوری ارز؟».
- روزنامه اعتماد: «رکوردشکنی تاریخی بورس؛ هیجان خرید در بورس. در روز ورود نرخ برابري دلار به ريال بازار آزاد به كانال جديد 75 هزار توماني، بازار سرمايه نيز بالاخره از لابهلاي اتفاقات و حواشي سال 1403 عبور كرد و شاخص كل به قلهاي رسيد كه در آن يكشنبه سياه
16 ارديبهشتماه سال گذشته را از دست داده بود و به شنبه سبز رسيد. از مهمترين اخبار تاثيرگذار بازار طي روزهاي اخير ميتوان به پايان فعاليت سامانه ارز نيمايي و شروع سامانه ارز توافقي اشاره داشت.
- نشریه «صدا» هم ضمن تملقگویی، عبدالناصر همتی را لیبرالیستی در برابر پوپولیستها(عوامفریبان) خوانده و از سیاست ارزی وی ستایش کرده بود!
یادآور میشود همتی با ادبیات موهوم مخالفت با «سرکوب قیمت»، نماد روشن حمایت از گرانسازی خودرو و ارز و... در دولت بود. او و حامیانش ادعا میکردند با حذف ارز نیمایی، نرخ دلار روی ۷۰ هزار تومان به تعادل میرسد. اما این نرخ از ۵۸ هزار تومان در پایان مرداد (رای اعتماد مجلس به کابینه پزشکیان) به ۹۳ هزار تومان در روز وی استیضاح رسیده بود.
همتی ادعا کرده بود «قیمتگذاری دستوری در بازارها از جمله بازار ارز، جز توزیع رانت، ایجاد فساد و تشدید سفتهبازی و التهاب در بازار ارز نتیجهای به بار نمیآورد». اما هشت ماه بعد، روزنامه طرفدار دوآتشه وی حالا اذعان میکند که ارز نه تکنرخی بلکه پنج نرخی شده است.