تغییر بدون تحول معنا ندارد(نکته ورزشی)
سید سعید مدنی
در اولین روز هفته گذشته وزیر ورزش طی احکام جداگانهای، چند تن از معاونان و سرپرستان جدید بخشهای مختلف وزارت ورزش را منصوب کرد. این اتفاقی قابل انتظار بود که البته کمی دیر و تقریبا سه ماه بعد از شروع فعالیت دولت چهاردهم و وزیر جدید ورزش صورت گرفت. انتظار میرود که تغییرات دیگری هم در راه باشد.
قبل از هر چیز ضمن تبریک، به سهم خود برای خواهران و برادران منصوب شده آرزوی موفقیت در انجام مسئولیتهای محوله داریم، چرا که موفقیت آنان حتما موفقیت ورزش است. مهمتر اینکه، امیدواریم صرفا رفتن و آمدن اشخاص، هدف نبوده و تزریق خون تازه و انگیزه بیشتر در کالبد مدیریتی ورزش مد نظر باشد.
اهالی خرد و کلان ورزش- خاصه آنهائی که عمری سپری و مویی در این عرصه سپید کردهاند - نیک میدانند که از این رفت و آمدها بسیار اتفاق افتاده است. آنها با چشم خود از این تغییرات و انتصابات زیاد دیدهاند و این به هیچوجه اتفاق تازه و غریبی نیست. هرگاه مسئول و مدیر و وزیری منصوب میشود، طبیعی است که برای اجرا و پیشبرد برنامهها و نقشههایش، افرادی را که از حیث سلیقه و فکری به وی نزدیکتر هستند، به همکاری و میدان عمل فرامیخواند و... این بار نیز همین داستان تکرار شده اما حرف بر سر این است که اهالی ورزش توقع دارند این تغییرات صرفا مربوط به آدمها و چهرهها نباشد، به این معنا که «تا حالا آنها بودند، از این به بعد ما هستیم!»، بدون اینکه تغییری در روند کاری و شیوههای مدیریتی اعمال شده و در حال و هوای ورزش تحول و اصلاحی رخ دهد.
راستی آنکه برای مردم و دوستداران ملک و ملت- نه در ورزش که در هیچ عرصهای- در وهله اول مهم نیست چه کسانی و ازچه جناح و حزبی در مصدر امور هستند و سکان کار را در دست دارند. برای مردم در همه جا- از جمله حوزه مدیریتی ورزش- مهمتر و حیاتیتر از هر چیزی این است که آدمهای لایق و مدیران کاربلد و انسانهای دلسوز و به معنای واقعی دارای تعهد، صاحبمنصب و مسئولیت، حضور داشته باشند و همه توان و انگیزه و هنر و دلسوزی و لیاقت خود را برای بهبود امور ملک و ملت به کار بگیرند.
امیدواریم تغییرات صورت گرفته و مدیران تازه منصوب شده با این ملاحظه و وسواس به سمتهای مربوطه برگزیده شده باشند، به ویژه از این نظر که وزیر ورزش از همان ابتدا- حتی قبل از اخذ رای اعتماد از مجلس- بر ضرورت تحول در شرایط کلی ورزش ایران و خروج آن از دور باطل و راکد و کسلکننده کنونی، تاکید کرده بود. او همچنین درباره تغییرات مدیریتی تاکید داشت که شتابزده عمل نمیکند و بنا بر توصیه رئیسجمهور، اصل «شایستهسالاری» را رعایت خواهد کرد. در هرحال واقعیت تلخ و غیر قابل انکار درباره ورزش ایران این است که اصل مهم و حیاتی «مدیریت» در خیلی از مقاطع و بسیاری از بخشها و سازمانها و مراکز تابعه، جدی گرفته نشده و عامل و ملاک اصلی درتعیین مدیران در اکثر قریب به اتفاق موارد، همه چیز بوده است به جز شایستهسالاری و تقدم ملاک تخصص و تعهد بر اصول دیگری مثل رفیقبازی و باندبازی و جناحگرایی و فامیل و همشهری بازی و
بند و بست و...! و آنچه که خیلی وقتها و خیلی جاها اصلا مطرح نبوده، منافع ملی و مصالح ورزش و مطالبات و توقعات جامعه ورزش که به بزرگی یک ملت است! در چنین روندی انواع و اقسام آدمها و اسمها و چهرههای غریبه و عجیب و غریب و... با شعارهای مسخره، حرفهای مضحک و مدیریتهای متزلزل و کوتاهمدت، بر مناصب حساس تکیه زده و جز درجا زدن و پسروی ورزش و برباد دادن سرمایه آن و بازی با عمر و احساسات مردم، کاری برای ورزش ما- که به گواه خودی و بیگانه از حیث توان انسانی و داشتههای مادی برای جهش و تحول و پیشرفت، غنی است- انجام ندادهاند.
این درحالی است که در هرجا برکاروبار ورزش ما مدیریت اهل بر سرکار بوده، آن بخش از کار جدی گرفته شده و عناصر فرصتطلب و آویزان و سفارشی راهی به آن نداشته یا اصلا جرات ورود و نزدیک شدن را نداشته باشند، بیتردید با توفیق و افتخارآفرینی و بالاخره شاد شدن دل مردم و خشنودی اهالی ورزش قرین بوده است. همین هفتهای که گذشت دیدیم کشتی افتخار خلق کرد. کشتیگیران برومند ایران عزیز این بار در رده سنی «امید» در هر دو رشته آزاد و فرنگی گوی سبقت از همگنان ربودند و بر سکوی اول جهان تکیه زدند. آنها پرچم سه رنگ ایران را به اهتزاز درآورده و سرود غرورآفرین کشورمان را به گوش جهانیان رساندند و...
این اتفاق میتواند نه فقط در کشتی و یکی دو رشته دیگر، بلکه در بسیاری از رشتهها بیفتد. جوانان ورزشکار ایرانی بارها در عمل این ادعا را ثابت کردهاند. همین یکی دو هفته اخیر در شیرجه، هندبال ساحلی، جودو و کاراته (که مسئولان ورزش باید درباره اتفاقات اخیری که در این فدراسیون افتاد و تکاپو و توطئه پدرخواندههای پیشانی سفید این رشته مراقب و حساس باشند و...) ورزشکاران ما در میادین بینالمللی و جهانی درخشیدند و... بنابراین همانطور که بارها نوشتهایم ورزش مستعد ایران در ریل پیشرفت قرار نخواهد گرفت و اصلاح و متحول نخواهد شد، مگر آنکه در مدیریت آن تغییرات اساسی رخ دهد و این تغییرات نباید به «آدمها و اسمها» محدود شود بلکه باید به تغییر شیوهها و در نهایت «تحول» بینجامد...