تفاوت گذاشتن بین مسلمان و غیرمسلمان در دیه و قصاص و مخالفت با حقوق بشر و عدالت (شبهه ها و پاسخ ها)
شبهه: تفاوت گذاشتن بين مسلمان و غیرمسلمان در قصاص و ديه، تبعيض بين انسانها به لحاظ دين آنهاست؛ انسانهايى كه در انسانيت و حق حيات و لوازم آن با يكديگر مشترك هستند و اين تبعيض مخالف حقوق بشر است.(1)
ماده 2 اعلاميه جهانى حقوق بشر مقرر مىدارد: «هركس میتواند بدون هيچگونه تمايز، مخصوصاً از حيث نژاد، رنگ، جنس، زبان، مذهب، عقيده سياسى يا هر عقيده ديگر و همچنين مليت، وضع اجتماعى، ثروت، ولادت يا هر موقعيت ديگر؛ از تمام حقوق و كليه آزاديهايى كه در اعلاميه حاضر ذكر شده است؛ بهرهمند شود...».
ماده 7 اين اعلاميه نيز مقرر مىدارد: «همه در برابر قانون، مساوى هستند و حق دارند بدون تبعيض و بهطور مساوى از حمايت قانون برخوردار شوند. همه حق دارند در مقابل هر تبعيضى كه ناقض اعلاميه حاضر باشد و عليه هر تحريكى كه براى چنين تبعيضى به عمل آيد؛ بهطور تساوى از حمايت قانون بهرهمند شوند».
ازاینرو، تفاوت مذكور قانونى تبعيضآميز و مخالف حقوق بشر و عدالت است.
پاسخ: در پاسخ به این شبهه میتوان گفت:
اول: اسلام با تبعيض نژادى مخالف است. انسانها از هر طبقه و نژادى كه باشند از دیدگاه اسلام مساوى هستند و معيار فضيلت، شرافت و برترى، ايمان، عقيده صحيح و تقواست: «إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ»(2) آيا صحيح است كه چنين مكتبى، مؤمن و كافر را در يك سطح قرار دهد و براى آنها ارزش برابر قائل شود؟ آيا اين برابرى، ظلم به آن مكتب و اهدافش نيست؟ آيا اين عدالت است كه نیکوکار، فداكار و تسليم حق، با فرد منكر، متمرد و كافر در يك رديف قرار داده شوند؟ آيا اين تساوى را عقل و وجدان مىپذيرد؟
آرى؛ از دیدگاه اسلام، امتيازات و ارزشها بر اساس عقيده صحيح است، نه بر حسب مليت، نژاد، رنگ و قوميت. از ديگر سو، اسلام در پى برگرداندن كفار از عقايد انحرافىشان به سوى حقيقت است. ازاینرو، اگر آنان به هيچ نحوى در مضيقه قرار نگيرند؛ در ترويج عقايد باطل خود تشويق و تشجيع خواهند شد.
پس بايد به گونهای در مضيقه قرار گيرند و تفاوت بين آنان و مسلمانان در قصاص و ديه يكى از روشهاى تضييق است.(3)
دوم: علت تفاوت گذاشتن بين مسلمان و غیرمسلمان در قصاص و ديه اين است كه كفر، از انسانيت انسان كافر و ارزش او مىكاهد.(4)
سوم: تشخیص حقوق بشر و عدالت با کیست و معیار آن چیست؟ آیا تشخیص آن با خود بشر و عقل خودبنیاد اوست؟ عقل، خوب و پسندیده بودن عدل و زشت و ناپسند بودن ظلم را درک میکند؛ اما عقل خودبنیاد بشر، به تنهائی توان تشخیص مصادیق عدل و ظلم را دارد؛ بشری که به ابعادی از جهل و خواهشهای نفسانی و منافع شخصی مبتلا است آیا معیار عدل و ظلم فقط مادی است؟ مواجهه با این سؤالات نشان میدهد و ثابت میکند که اعلامیه حقوق بشری که زاییده عقل خودبنیاد حکومتهای استعمارگر غربی است، نمیتواند مبنای عدل و ظلم قرار گیرد؛ زیرا دارای نقص در علم، دچار خواهشهای نفسانی، به شدت منفعتطلب شخصی و مادیگراست. ازاینرو، مواد این اعلامیه، از جمله ماده دوم و هفتم آن نمیتواند محور بحث حقوق بشر و عدالت قرار گیرد.
چهارم: در بین دیدگاههای فقهی درمورد دیه اهل کتاب، دیدگاه برابری دیه اهل کتاب با مسلمان نیز وجود دارد(5) که قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 از آن پیروی کرده است.(6)
* علی محمدیجورکویه
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱. ر.ک: سلطان حسين تابنده، نظر مذهبى به اعلاميه حقوق بشر، صص 40 و 41 و سيد شکر الله اصغرى، سيستم کيفرى اسلام و پاسخ به شبهات، ص 115.
2. حجرات، آيه 13.
3. سيد شکر الله اصغرى، سيستم کيفرى اسلام و پاسخ به شبهات، صص 115 - 117 و ر.ک: سلطان حسين تابنده، نظر مذهبى به اعلاميه حقوق بشر، صص 40 - 42.
4. ر.ک: محمد ابوزهره، الجريمة و العقوبة فى الفقه الاسلامى (العقوبة)، ص 507 و سلطان حسين تابنده، نظر مذهبى به اعلاميه حقوق بشر، ص 42.
5. ر.ک: محمدهادی معرفت، دیه اهل کتاب، صص 5- 8.
6. ر.ک: ماده 554 قانون مجازات اسلامی.