kayhan.ir

کد خبر: ۲۹۸۰۴۳
تاریخ انتشار : ۳۰ مهر ۱۴۰۳ - ۲۰:۳۹

یحیی نمی‌میرد  (مقاله وارده)

 
 
محمد‌هادی صحرایی
یحیی نامی است که از حیات و زندگی می‌آید. یادآور یحیای نبی و میراث زکریاست. داستان شهادت سیدالشهدا را در برخی موارد به داستان غمبار شهادت یحیی تشبیه کرده‌اند. هر دو این عزیزان با دستور و به دست ناپاکان به شهادت رسیدند. یحیی و حسین بن علی که سلام و درود خدا و خوبان نثارشان، به‌گونه‌ای زندگی کردند که شهادت مظلومانه مزد آنها شد و ماندگاری ابدی، نتیجه مجاهدتشان شد و در تاریخ ماندگار شدند. نمی‌توان حسین بن علی را با هیچ کسی غیرِ او توصیف کرد چراکه همچون قلب تاریخ، پیوسته خون تازه به رگ‌های بشر روانه می‌کند و دلیل حیات انسان است و مجاهدتش بی‌نظیر و حماسه‌اش بی‌همتا و شهادتش بی‌قرینه و اثرش در خلقت، گویاتر از هر توصیفی است و همه ادیان و تمام بشریت مدیون حسین‌اند و اگر او نبود، زحمات هزاران پیامبر خدا و صالحان و مؤمنین بی‌نتیجه بود.
حسین نمی‌میرد و پی درپی در جان‌های پاک و اندیشه‌های ناب و غیرت‌های بی‌تاب و روح‌های زلال و آینه دل‌های صاف مؤمنین تکثیر می‌شود. او منشأ حیات است و مرگ را میرانده و می‌میراند و زندگی می‌بخشد. زندگی با او زیباست و با او می‌توان تا ابدیت را تجربه کرد و معنای زندگی را فهمید و طعم حیات طیبه را چشید. زندگی با او نه خسته‌کننده است و نه افسرده‌کننده. امید و انگیزه زندگی است و نشاط زندگانی با اوست. چه از این بالاتر که معنی حیات طیبه است. زندگی بدون او نقاشی بی‌رنگ است و خانه بی‌در و پنجره و دنیا بدون او وحشتناک است و مُردن، آخرِ کار. حسین، عطر گل‌ها و آرامش جهان خلقت است. و نفرین ابدی بر آنها که آرامش جهان را به هم زدند. 
 یحیای زکریا هم که خدای متعال در موردش فرمود: «درود بر او، روزى كه زاده شد و روزى كه مى‏ميرد و روزى كه زنده برانگيخته مى‏شود» شاید بدین‌معنی است که یحیی و امثال یحیی‌ها، هم حیات دارند و حیات می‌بخشند و هم با شهادت بهشت و حیات برزخی را تجربه می‌کنند و هم برای زندگی ابدی و نامیرا احیا می‌شوند. یحیی و یحیی‌ها نمی‌میرند. ماندگارند و با ما ماندگان، حرف‌ها دارند. ما در نهضت و انقلاب اسلامی خود از بس آن را تجربه کرده‌ایم که برایمان محکم‌ترین قانون شده که شهیدان زنده‌اند و انسان‌ها با شهادت قدرتمند می‌شوند. آنچه آقا در خطبه جمعه نصر و ظفر به مجاهدان عزیز عرب فرمود همین است. در تابستان60 که ترورها حیات انقلاب اسلامی را به مو رساندند را باید به یاد آورد.
محمد نوری کجایی که برای ما و نسل امروز و برادران جهادی بخوانی «ما برای بوسیدن خاك سر قله‌ها / چه خطرها كرده‌ایم، چه خطرها كرده‌ایم / ما برای جاودانه ماندن این عشق پاك / رنج دوران برده‌ایم، رنج دوران برده‌ایم». قیصر تو بیا و بسرا «اگر داغ دل بود ما دیده‌ایم / اگر خون دل بود ما خورده‌ایم / اگر دل دلیل است ما آورده‌ایم /  اگر داغ شرط است ما برده‌ایم / اگر دشنه دشمنان گردنیم /  اگر خنجر دوستان گرده‌ایم / گواهی بخواهید اینک گواه / همین زخم‌هایی که نشمرده‌ایم». ‌ای تمام تاریخ قهرمانان این سرزمین! بیایید و بگویید که عزت، رایگان و بی‌هزینه نیست و به دست آوردنی است.‌ ای تمام دلاوران فرهنگ و ادب پارسی بسرایید و بخوانید و بگویید که برای رسیدن به آرزوهای بزرگ، باید بزرگ شد و بزرگ بود و بزرگ اندیشید و هزینه‌های زیاد داد.
کجایید ‌ای شهیدان خدایی؟ ‌ای رها گردیدگان آن سوی هستی قصه چیست؟ بیایید و دل‌های بی‌قرار را آرام کنید. بگویید آنچه دیده‌اید و از آن فضلی که خدا به شما داد روایت کنید که آقا حکم جهاد تبیین داده است. برای ما که از پی شماییم بگویید تا مبادا کسانی از ما در دل، بیم و اندوهی داشته باشند و از راه خسته شوند. جنگ، جنگ است و در مقابل ما کسانی‌اند که جنگ و جنایت را تئوریزه و افکار عمومی را کانالیزه کرده و سگ ‌هار صهیونی را با انواع تسلیحات نظامی مکانیزه و انواع حمایت سیاسی کرده و ستون پنجم و رسانه‌های زنجیره‌ای را مثل بردگان فرعون به زنجیر کرده‌اند تا نسل بشر و رسم بشریت را در‌آورند. آنچه در این یک سال اخیر از فلسطین و لبنان می‌بینیم همان داستان‌های هولناکی است که از خشونت اروپاییان و آمریکاییان در تاریخ خوانده‌ایم. 
هر اندازه که هولوکاست یهودیان افسانه بود ولی هولوکاست فلسطینیان واقعی است و به چشم خود می‌بینیم. اگر صهیونیزم جهانی برای راستی‌آزمایی هولوکاست، اجازه تحقیق از اردوگاه «آشویتس» را به دانشمندان نمی‌دهند ولی می‌توان از صفحات متنوع رسانه‌ها قسمتی از زنده‌سوزی چادرنشینان آواره را دید. چه حجتی برای انکار‌کنندگان می‌ماند؟ و چرا هنوز برخی حاضر به زبان به اعتراض گشودن نیستند؟ چرا فعالین حقوق بشر خفه‌اند؟ جان همجنس‌باز بالاتر از جان بشریت آتش گرفته در فلسطین است؟ آن متون محکم قانونی! که ده‌ها سال در دانشگاه‌های حقوق فرانسه تدریس می‌شود به چه درد می‌خورد؟ حقوق‌نویسان و حقوق‌دانان برای که و برای چه نوشته‌اند؟ جایزه صلح نوبل‌گرفتگان زنده‌اند؟ می‌بینند؟ انسان‌اند؟
سعدی شیرین‌سخن کجایی شیخ شیرازی؟ برای دنیای غرب و غربزده‌ها بنی آدم اعضای یک پیکر نیستند. بیا برای اینان به شعرت اضافه کن که فرزندان «داروین» خود را بنی‌آدم نمی‌دانند. بیا و برای آنها هم چیزی بگو عزیز. اینها چو عضوی به درد بیاید، بی‌قراری نمی‌کنند و به جای همدردی به زخم‌ها نمک می‌زنند. یا سکوت می‌کنند و یا مسخره و یا به داغ بشریت می‌خندند. اینها منشأ دردند نه مرهم زخم. «زنده باد انسانیت» می‌گویند ولی انسانیتِ زیر دست و پای قاتلان را کمک نمی‌کنند. ادای صلح دوستی دارند و ظالم را شماتت نمی‌کنند. سخن از حقوق شهروندی می‌گویند ولی دزدِ در خانه را تمکین می‌کنند. شعار عدالت می‌دهند و در برابر فرعون، سجده می‌کنند. «مرگ بر جنگ» می‌گویند ولی به جای جنگ‌افروزان، جنگ‌زده‌ها را چنگ می‌زنند.
حامی و تئوریسین خشونت، آمریکا و انگلیس و مجری‌اش اسرائیل است که 42 هزار نفر را با بمب دوتنی و فسفری و... پودر کرده و هفت برابر هیروشیما و ناکازاکی و بیش از 70 هزار تن مواد منفجره و بیش از جنگ جهانی دوم بمب استفاده کرده است. به طور بی‌سابقه در جهان، برای کشتن سیدحسن نصرالله 83 تُن و در تلاش برای کشتن صفی‌الدین70 تُن مواد منفجره به‌کار برده است. کمپ‌های آوارگان و مقر کمک‌های انسان‌دوستانه را بمباران می‌کند. بیمارستان و مدرسه و جمع کودکان و... همه را با بمب‌های حرارتی 800 درجه فسفری ذوب می‌کند. جهان را کلافه و آرامش مردمان با ادیان مختلف را به هم زده است. از مقاتله و جنگ به قتل و ترور رسیده و به تمام قوانین لگد زده است و... و با همه اینها گروهی افراطی پشیمان، سگ قلاده دریده صهیون را به «حمله کم‌خسارت» به کشور خود تشویق می‌کنند و یا گروهی قلم به مزد دیگر از میان بزرگان ملت خود تئوریسین خشونت معرفی می‌کنند! احمق‌تر و میهن‌فروش‌تر و بی‌میهن‌تر از اینها هست؟ می‌شود با موجودات کور و کر و گیج سخن گفت؟ 
اتفاقاتی که در فلسطین و لبنان در جریان است را هم خدا می‌بیند و قضاوت می‌کند و هم آیندگان از فیلم‌های مستند و از نوشته‌ها خواهند دید و خواهند خواند و حقیقت را خواهند فهمید. گفته‌ها و نوشته‌های ما به دقت مرور خواهد شد و مظلومیت جبهه مقاومت، آیندگان را به تحسین وا می‌دارد و برای وادادگان یا ساکتین یا مدافعین این جنایت، همین انتقاد و مذمتی که ما از بدهای تاریخ داریم را به همراه خواهد داشت. یقین داریم که وعده خدا محقق می‌گردد و مستضعفین وارثان جهان می‌شوند و روز عدالت برای ستمگران سخت‌تر از امروز ستمدیدگان است. فلسطین پیروز و محور مقاومت مثل عصای موسای کلیم، معروف و محترم و به یادماندنی خواهد شد. ویرانی‌های فلسطین و لبنان و یمن ساخته خواهد شد و نام بزرگان مقاومت، مثل خورشید خواهد درخشید. و در آن روز نام نحس نتانیاهو و بایدن و حامیان صهیونیزم در کنار نام چنگیز و صدام و سرطان و کرونا در خاطرات تلخ تاریخ خواهد نشست.
یحیی سنوار هم به قافله سرداران بزرگ مقاومت از حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی تا اسماعیل هنیه و سیدحسن نصرالله عزیز پیوست ولی ویژگی شهادت سنوار، به غیر از طراحی دقیق عملیات طوفان الأقصی که به نابودی اسرائیل خواهد انجامید، آخرین تصاویر حیات او بود که اسرائیل برای تحقیر او منتشر کرد ولی در اصل، چهره قهرمان او را ماندگار و شفاف کرد. خدا را شکر که دشمنانمان از احمق‌ها هستند و نفهمیدند چه کردند. چهره‌ای که در این ویدئوی کوتاه و چند تصویر از پیکر و تجهیزات او نشان داده شد، بیش از چندین فیلم پرهزینه و پربیننده تاریخ ‌هالیوود توانست این بار، چهره واقعی «قهرمان» را معرفی کند. مبارزه تا آخرین نفس و تا آخرین رمق و... و با آخرین سلاح. با تیر، نشد تیغ، نشد چوب، نشد سنگ / با هرچه به دستم برسد آمده‌ام جنگ. وَسَيَعْلَمُ الَّذينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُون‏.