پرهیز از لغویات کلید رستگاری
علی جواهردهی
هر چند که ایمان نقش اساسی در رستگاری دارد، اما ایمان بدون عمل صالح و اجتناب از عمل زشت تحقق نمییابد؛ زیرا حقیقت ایمان تنها باور و اعتقاد قلبی نیست، بلکه چنانکه معصومان(ع) میفرمایند: ایمان حقیقی اذعان و اعتقاد قلبی همراه با اقرار به زبان و عمل به جوارح است. (تحف العقول، ص ۴۲۲)
مراد از عمل به جوارح تنها اعمال واجب و مستحب نیست، بلکه لازم است تا برای رسیدن به کمال، محرمات و مکروهات نیز ترک شود. اینگونه است که انسان با مجموعه اینها به رستگاری میرسد. شکی نیست که دوره تمرینی ماه رمضان یک تجربه یک ماهه در چنین مکتب انسان ساز است؛ از همین رو افراد در این دوره تمرینی به تقوای الهی دست مییابند. البته هر کسی دارای معرفت و اخلاص برتری باشد، به مراتب عالیتر از تقوای عام یعنی تقوای خاص و اخص میرسد و در یقین به مرتبهای فراتر از علم الیقین،یعنی عینالیقین و حق الیقین دست مییابد که جامع علم و عمل و رستگاری حقیقی در تمامیت آن است.
یکی از اموری که به انسان،زیان جدی وارد میسازد، مسئله «لغو» است که خدا بارها به اشکال گوناگون نسبت به آن هشدار داده و اجتناب از آن را برای رسیدن به رستگاری حقیقی خواسته است.
حقیقت لغو و فرق آن با لهو و لعب
لغو به معنای چیزی است که بدان اعتنایی نمیشود. همچنین به اعمالی که بدون تعقل و تفکر باشد، لغو گفته میشود.(مفردات الفاظ قرآن، راغب اصفهانی، ص 742)
البته لغو در اصطلاح قرآنی شامل لغو در کلام، عمل و موضوعات خارجی میشود؛ بنابراین هر کلام و عملی غیر مفید و غیر سودمند، لغو است.(نگاه کنید: التحقیق، ج 10، ص 208)
این در حالی است که «لعب» به عملی گفته میشود که با هدفی انجام میشود، ولی هدفی ارزشمند نیست که انسان سرمایه خویش را در آن هزینه کند؛ اما «لهو» به عملی گفته میشود که بیهدف انجام میشود. بر این اساس با اینکه هر سه عمل فاقد عنصر تعقل و تفکر است، اما فرقهای لطیفی با هم دارد که بیان شد.
از نگاه قرآن، اگر آخرت را از مفهوم زندگی دنیوی حذف کنیم، زندگی دنیوی چیزی جز «لعب و لهو» نخواهد بود؛ زیرا این امر اخروی است که به زندگی دنیوی معنا و مفهوم حقیقی میدهد و برای آن هدفی معقول و مقبول میسازد و از لعب و لهو بودن خارج میکند. این در حالی است که بسیاری از مردم به سبب داشتن سبک زندگی فاقد هدف گذاری برای آخرت، گرفتار لعب و لهو در زندگی دنیوی هستند.(انعام، آیه 32؛ عنکبوت، آیه 62؛ محمد، آیه 36؛ حدید، آیه 20)
همچنین کسانی گرفتار لغو در امور میشوند که فاقد عنصر عقلانیت باشند؛ زیرا از نظر قرآن، لغو عملی است که جاهلان آن را انجام میدهند(فرقان، آیه 63)؛ شکی نیست که جاهل به معنای غیرعاقل است که از تعقل و تفکر بهرهای نبرده است؛ چنانکه در فرهنگ روایی همچون کافی از کتاب عقل و جهل سخن به میان آمده که جهل را در برابر عقل نهاده است، نه علم.
بر این اساس باید گفت که اهل لغو، جاهلان بیخردی هستند که بدون تعقل و تفکر کاری را انجام میدهد؛ این در حالی است که اهل بهشت که اهل تعقل و تفکر در اوج آن و در مقام «رشد» هستند، از هر گونه لغو، پاک و منزه میباشند(مریم، آیه 62)؛ زیرا از نظر قرآن، کسانی به بهشت در میآیند که اهل «رشد» و جزو «راشدون» هستند، به طوری که محبت و نور ایمان در دلهای آنان تابیده شده و از هر گونه کفر و فسق و عصیان که نشانههای سفاهت و بیعقلی است پاک و منزه هستند.(حجرات، آیه 7) قرآن بارها بیان میکند که بهشت، عاری از هر گونه لغو (مریم، آیات 61 و 62؛ طور، آیات 17 و 13؛ واقعه، آیات 11 و 12 و 25؛ نباء، آیات 31 تا 35؛ غاشیه، آیات 10 و 11) و همچنین لعب و لهو است؛ زیرا بهشت چیزی جز «الحیوان» (مطلق حیات )نیست که تجلی عقلانیت در حد کمالی آن است.(عنکبوت، آیه 64) اما دنیا به سبب دفن شدن و غبارگرفتگی فطرت انسانی از سوی گناهکاران میتواند محلی برای لغو و لعب و لهو باشد؛ چنانکه گروهی از مردم به سبب سفاهت بر خاسته از جهالت عقلی دنبال امور لغو و لعب و لهو میروند و خود را از حقیقت حیات محروم میکنند.(همان) کسانی گرفتار لغو میشوند که سلامت خویش را از دست داده و فطرت سالم ندارند؛ چنین کسانی به سبب فقدان نور فطرت عقلی و هدایت تکوینی، قدرت تشخیص حق و باطل و گرایش صحیح به حق وگریزش از باطل را ندارند؛ از همین رو دنبال امور لغو میروند. در حقیقت افرادی گرفتار لغو میشوند که فاقد سلامت روانی بوده و جهل عقلی در آنان پدید آمده است.(قصص، آیات 52 و 55) پس از نظر قرآن، هر کسی دنبال لغو رفت از افراد جاهل بیخرد و فاقد سلامت است.(همان)
همه نعمتهای بهشتی از هر گونه لغو، پاک و مبرا است، خواه کلام باشد(غاشیه، آیات 10 و 11) یا عملی چون شوخیها و مزاحها.(طور، آیات 17 و 23) بنابراین، اهل بهشت هرگز سخن لغو و فاقد عنصر عقلانیت و تفکر نمیشنوند(مریم، آیات 61 و 62؛ واقعه، آیه 25؛ غاشیه، آیات 10 و 11)؛ چنانکه بهنگام تنازع و ربودن جامهای شراب از یکدیگر کار لغو انجام نمیدهند، بلکه این رفتار و عمل ایشان در بهشت برخاسته از تعقل و تفکر است. (طور، آیات 17 و 23) بر اساس آیات قرآن، اعمال بهشتیان همواره با عنصر تعقل و تفکر همراه است؛ زیرا در دنیا سخن و عملشان هرگز فاقد تعقل و تفکر نیست و عاقلانه و عالمانه عمل میکنند و اقتضای تقوای الهی این است که شخص همواره بر اساس عقل و علم عمل کند و از هر گونه رفتار فاقد آن دو خودداری نماید. از همین رو متقین که در دنیا چنین صفات و ملکاتی را کسب کردهاند، در بهشت که مکان بروز و ظهور ملکات است، هرگز کاری
بر اساس لغو انجام نمیدهند، بلکه همواره بر اساس عقلانیت وعلم است.(طور، آیات 17 و 23؛ نباء، آیات 31 و 35)
البته هر چه درجه و مرتبت تقوای انسان بالاتر و برتر باشد، تعقل و تفکر و عقل و علم او افزایش مییابد؛ از همین رو مقربان سبقت گیرنده در کمالات، در همه ابعاد وجودی ایشان،چیزی جز «سلاما سلاما» یعنی سلامت در تن و روان در تمامیت کمالی آن یافت نمیشود و از همه ابعاد لغو و گناه و سفاهت و جهالت در امان هستند.(واقعه، آیات 10 و 11 و 25 و 26)
به هر حال، لغو عملی بیهوده و بیفایده و فاقد عنصر عقلانیت است و شخص بدون تعقل و تفکر به کاری اقدام میکند. کسی که چنین کند جزو سفیهان و جاهلان شمرده میشود.
اجتناب از لغو؛ یک ضرورت برای کمال یابی
کسی که دارای سلامت قلب و روان است، انسان خردمندی است که جز با تفکر و علم، کاری را انجام نمیدهد. این در حالی که اهل لغو فاقد سلامت قلب و روان و گرفتار جهالت عقلی و علمی هستند.(قصص، آیات 52 و 53) از همین رو بر اساس آیات قرآن اجتناب از لغو امری مطلوب و پسندیده دانسته شده است.(مریم، آیه 62، فرقان، آیه 72؛ مؤمنون، آیات 1 و 3)
مؤمنان به سبب هدایت فطری عقلی و نقلی وحیانی، از لغو به عنوان عملی فاقد تعقل و تفکر اجتناب میکنند، همچنین سعی میکنند که از کسانی که گرفتار جهالت عقلی و علمی هستند و گرایش به لغو دارند، اعراض کنند و با آنان دمخور و همنشین و همکلام و همکار نشوند؛ زیرا شکی نیست که مجالست عاقل و جاهل دیوانه چیزی جز سفاهت نیست و بر عقل و عمل انسان تاثیر منفی میگذارد. از این رو مؤمنان متقی از چنین افرادی پرهیز میکنند و خود را درگیر جاهلان سفیه و بیخرد و اهل لعب و لهو و لغو نمیکنند.
مؤمنان متقی میکوشند تا خود را در مسیر کمالی از ساحت عدالت به مرتبه احسان بلکه اکرام برسانند و در مرتبه مکارم اخلاقی اوج کرامت انسانی خویش را نشان داده و مصداق «عبادالرحمن» شوند.
از همین رو این افراد نه تنها خود اهل لغو نیستند، بلکه وقتی با لغویات مواجه میشوند، با بزرگ منشی از کنار آن عبور میکنند و رفتارهای لغو جاهلان بیخرد را نادیده میگیرند.(فرقان، آیه 62 و 72)
به عبارت دیگر عبادالرحمن در مواجهه با انواع لغو، رفتاری کریمانه دارند به طوری که «شتر دیدی ندیدی» را مبنای واکنش در برابر جاهلان بیخرد قرار میدهند.(همان)
البته ممکن است گذشتن بزرگمنشانه از کنار لغویات دشوار باشد؛ زیرا مصادیق لغو شامل اموری چون: تهمت و نسبتهای باطل یا عملی ناروا(مؤمنون، آیات 1 و 3؛ تفسیر نور الثقلین، ج 3، ص 529، حدیث 16)، دروغ(همان)، سخن بیفایده(همان، حدیث 15)، عملی بیفایده(همان)، غنا و موسیقی غنایی مطرب(همان، حدیث 17)، فحش و دشنام(واقعه، آیه 25؛ تفسیر قمی، ج 2، ص 348) و سوگند بر تحریم روزیهای حلال و پاکیزه بر خویشتن(مائده، آیات 87 تا 89) و مانند آنها است که گاه عبور کریمانه از این امور سخت است و انسان به طور فطری واکنش تند نشان میدهد، اما عبادالرحمن به سبب رحمانیت و غلبه کرامت الهی در آنان، بر اساس ملکه کرامت، کریمانه عمل میکنند و شتر دیدی ندیدی را مبنا قرار میدهند.
البته خدا به مؤمنان هشدار میدهد که آمیخته شدن زندگی با اعمال و رفتار لغو نشانه ضعف در ایمان است(مؤمنون، آیات 1 و 3)؛ زیرا کسی که از لغو اعراض نکند، به رستگاری نهائی نمیرسد، بلکه اگر کسی بخواهد به رستگاری برسد باید نهتنها خود از لغویات اجتناب کند، بلکه باید از اهل لغو نیز کنارهگیری کند و با سلام و مرور کریمانه، خود را از این جماعت و تاثیرات حضور و زندگی با آنان در امان نگه دارد.(فرقان، آیات 63 و 72)
به هر حال، لغویات مانع جدی در سر راه ایمان افراد و رسیدن به رستگاری است و مؤمنان باید به هر شکلی از آن اجتناب کنند و از اهل لغو اعراض داشته باشند و واکنشهای تند و عصبی نشان ندهند؛ زیرا واکنش تند میتواند موجب شود تا جاهلان سفیه و بیخرد گستاخ شده و سلامت روحی و روانی مؤمنان را به خطر اندازند. گذشتن بزرگوارانه از کنار اینگونه افراد و عدم برخورد با آنان میتواند انسان را در سلامت نگه دارد و سلامت روانی حفظ شود.
بنابراین، اولا باید از آنان اجتناب کرد و در صورت مشاهده رفتار لغو و رفتارهای زشت و ناپسند این بیخردان جاهل بیعقل، با عبور از آنان و جدا شدن از این افراد خود را در سلامت نگه دارند.