حاشیههای پر معنای نماز جمعه تهران (مقاله وارده)
لایههای پنهان نماز جمعه این هفته تهران، توصیف شدنی نیست. هیچ دوربینی نمیتواند آن را به تصویر بکشد و هیچ قلمی نمیتواند آن را ترسیم کند. نمونههای منحصر به آن کم نیست. خیلیها دل نگران سلامتی حضرت آقا بودند و از شب قبل دست به دعا و نیایش برداشتند و ذکر گفتند و چه بسیار بودند که زمزمهها داشتند برای فدایی شدن برای سلامتی رهبری. صدقه گذاشتند و در اماکن مقدس در جای جای این سرزمین شب را با دعا به نیمه رساندند.
برخی هم شبانه راه سفر را بر خود هموار کردند و خود را به تهران رساندند. از راههای دور، از میان کوههای صعبالعبور. اسم کوهدشت و کوهنانی را شنیدهاید، روی نقشه بگردید و پیدا کنید. از همان جا! از شهرهای اطراف تهران و دورتر از آن، باور کنید توی قم نه اتوبوس برون شهری برای اجاره بود و نه درون شهری و ما تا پاسی از شب به دنبال اتوبوس بودیم!
حضور در نماز جمعه پیادهروی داشت، پیادهروی چند کیلومتری، عبور از تونل نیایش و خیابانهای آن طرفتر با پای پیاده. اینها در مقابل نثار جان و آرزوی شهادت آنان که به میدان آمده بودند، ارزش و قیمتی نداشت. دشمن ما را تهدید کرده بود، آن هم در مقابل دویست موشکی که خورده بود و سیستم دفاعی خود را از دست داده بود.
اینها بماند. حضور دهه هشتادیها، دهه نودیها و نسلهای چندم انقلاب، چشمگیر بود. پرچم حزبالله لبنان و جبهه مقاومت و چفیههای دور گردن برای اسرائیل و همدستان او، معنی و مفهوم داشت، یعنی جهاد ادامه دارد و ما هستیم.
از همه اینها که بگذریم، سخن دوست از همه خوشتر است. حضرت آقا با قامتی استوار، با هیمنهای در طراز انقلاب. صلابت حضرت آقا به همه آرامش میداد. صلابتی در مقابل تهدید دشمن. نفس حضرت آقا نفس میداد به حیات طیبه جامعه. آقا هرچند از ظلم دشمن دلی اندوهگین داشت، اما مقاومت و ایستادگی و حرف از دفاع مشروع را حرف نخست جبهه مقاومت و نظام دانستند.
حضرت آقا چه زیبا خط مشی کشورهای اسلامی از افغانستان تا لبنان و فلسطین را در مقابل تعدی دشمن ترسیم کردند. نگاه رهبری انقلاب، نگاهی جامع به جبهه مقاومت است و اختصاص یک خطبه از دو خطبه نماز به زبان عربی که مخاطبان آن مسلمانان در کشورهای اسلامی، نشان از همین معنا دارد. خطبههای حضرت آقا رمزگشایی بود از آیندهای نزدیک و جغرافیایی بدون اسرائیل غاصب.
صلابت حضرت آقا به همه صلابت میداد، آقا این بار برخلاف گذشته، نماز عصر را هم خود اقامه کردند، بعد هم ایستادند به حال و احوال با اطرافیان و این کار یعنی دشمن هیچ غلطی نمیتواند بکند.
اینطور بگویم حضور حضرت آقا در واقع رجزخوانی در مقابل تهدید دشمن بود.
محمد خامهیار