تروریسم سایبری رژیم آپارتاید اسرائیل و اهمیت بازخوانی دو عملیات بزرگ حزبالله
حضور پُررنگ حزبالله در مرز شمالی اراضی اشغالی و آنچه این جنبش کرده است (یعنی جهنم کردن شمال اراضی اشغالی برای صهیونیستها) رژیم آپارتاید اسرائیل را در وضعیت انتخاب سخت قرار داده است. آخرین حربه صهیونیستها برای پاره کردن زنجیره فرماندهان شجاع حزبالله انفجار دستگاههای ارتباطی آنها بوده است. عصر روز سهشنبه پیجرهای لبنانی که گمان میرود راه ارتباطی فرماندهان حزبالله بوده است، شروع به انفجار کرد و تعداد بسیار را هم که نیروی حزبالله نبودند مجروح و حتی شهید کرد. پس از آن هم انفجار بیسیمها و حمله به جنوب لبنان رخ داد. این یعنی سوءاستفاده از تکنولوژی برای ترور دستهجمعی آن هم از سر استیصال در میدان نبرد. این در واقع یک تروریسم سایبری بود؛ اما چرا؟ صهیونیستها ترور دستهجمعی راه میاندازند تا شمالیها را که زندگیشان جهنم شده را التیام ببخشد. در واقع این واکنشی وحشیانه به ضربههای سنگین مقاومت از جمله حمله حزبالله به پایگاه اطلاعاتی 8200 رژیم و حمله انصارالله به تلآویو. حزبالله لبنان همان موقع با صدور بیانیهای رژیم صهیونیستی را مسئول این حمله اعلام و تأکید کرد دشمن بهای این تجاوز جنایتکارانه را قطعاً خواهد داد.
عملیات «روز اربعینِ» حزبالله لبنان، در روز 4 شهریور ماه، چهار هفته پس از شهادت «فؤاد شکر»، از فرماندهان ارشد مقاومت و البته ارشدترین فرمانده میدانی این جنبش ملقب به «عماد مغنیه دوم»، یک «عملیات ویژه» از نوع خود به حساب میآید چرا که روی مراکز اطلاعاتی و امنیتی رژیم غاصب تمرکز داشت. حزبالله نزدیک به یک ماه ارتش متجاوز و سازمانهای عریض و طویل اطلاعاتی اسرائیل را در وضع آمادهباش قرار داد و از این طریق هزینه زیادی به رژیم جنایتکار و تروریست تحمیل کرد و در نهایت در روز اربعین امام حسین علیهالسلام با هجوم سنگین و کمسابقه، 11 مرکز مهم اطلاعاتی، مخابراتی و جاسوسی رژیم غاصب از جمله یگان ویژه 8200 آن را مورد حمله قرار داد.
اطلاعاتی که پس از 20 روز فاش شد!
حدود 20 روز پس از این عملیات، همزمان با استعفای مسئول واحد ۸۲۰۰ در اطلاعات نظامی رژیم صهیونیستی، منابع امنیتی اروپایی در گفتوگو با شبکه المیادین تأکید کردند، حمله حزبالله علیه پایگاه یگان جاسوسی رژیم صهیونیستی موسوم به ۸۲۰۰ و پایگاههای عین شیمر و گلیلوت موفقیتآمیز بود. این منابع اضافه کردند، حمله مذکور چنین کشته و زخمی در میان عناصر رژیم صهیونیستی برجای گذاشت. منابع امنیتی اروپایی اذعان کردند، تعداد کشته شدگان در میان عناصر جاسوسی رژیم صهیونیستی و در جریان این حمله حزبالله لبنان به ۲۲ تن و تعداد زخمیها به ۷۴ تن رسیده است. پایگاه نظامی گلیلوت یکی از مهمترین و راهبردیترین پایگاههای جاسوسی- نظامی در سرتاسر سرزمینهای اشغالی به شمار میرود که زیرساختهای اصلی جاسوسی تلآویو در آن قرار دارد.
مروری بر عملیات و هوشمندی حزبالله
یک نکته در هوشمندی حزبالله این است که نقاط شلیک موشکها و نقاط راهاندازی پهپادها را از چشم سیستمهای اطلاعاتی رژیم و کشورهای عضو ناتو و بهخصوص آمریکا مخفی کرد و این برای یک گروه که کشور را در اختیار ندارد، کار بسیار پیچیده و دشواری بود که حزبالله از پس آن برآمد. به همین جهت رژیم آپارتاید اسرائیل برای آنکه پاسخی به داخل بدهد و جو ذهنی آنان را آرام کند، مدعی شد قبضههای موشک را قبل از فعال شدن منهدم کرده است و این در حالی است که تصاویر شلیکها و اذعان شبکههای تلویزیونی اسرائیلی مخالف «بنیامین نتانیاهو»، رسوایی دیگری برای اسرائیل در پی داشت تا جایی که رسانههای آن نوشتند درخصوص این عملیات بیش از بیانیه ارتش به بیانیههای حزبالله و سخنان «سید حسن نصرالله» اعتماد دارند.
حزبالله در این عملیات بهطور هوشمندانه وارد صحنه درگیری شده است. از یکطرف انتخاب مراکز جاسوسی، راداری و اطلاعاتی رژیم بسیار هوشمندانه صورت گرفته است. اینها درواقع مهمترین دژهای جنایتکاران اسرائیلی هستند که طراحی، آمادهسازی و اجرای عملیاتهای تروریستی علیه فلسطینیها، لبنانیها، سوریها و بقیه کشورهای منطقه به عهده داشتهاند و تاج آن یگان 8200 میباشد که با داشتن اختیارات ویژه دست به هر جنایتی زده است. حال همین یگان و ده مرکز دیگر جاسوسی و راداری مورد حمله حزبالله قرار گرفتهاند، در حالی که مأموریت اول سیستمهای چندلایه دفاعی اسرائیل که دهها میلیارد دلار صرف آنها شده است، حافظت از این مراکز حساس در برابر حملات موشکی و پهپادی بوده است. عبور موشکها و پهپادها از این سامانههای چندلایه اعتماد به نفس ارتش رژیم و ساکنان غاصب فلسطین را از بین برده است. هجوم غاصبان به فرودگاه بنگوریون، ساعتی پس از آغاز عملیات حزبالله نمونهای از فروریختن این اعتماد میباشد.
عملیات حزبالله در صبحگاهان روز اربعین حسینی(ع) با بهرهگیری از فضای معنوی و رمزگونه این روز صورت گرفت. شلیک حدود 340 فروند موشک کاتیوشا یعنی استفاده از دهها قبضه شلیک موشک، به همراه استفاده از صدها پهپاد تهاجمی، خود یک مانور مهم بهحساب میآید و این ضمن آنکه قدرت بالای حزبالله به نمایش گذاشت، اسرائیل را به شدت تحقیر کرد؛ تا جایی که دستگاه دروغ رژیم غاصب دست به کار شد تا وانمود کند همه موشکها و پهپادها را یا قبل از شلیک و یا قبل از آنکه به مقصد برسند، منهدم کرده و عملاً بر آنچه قرار بود بر سرش نازل شود، فایق آمده است! اما هم اظهارات «یواف گالانت» وزیر جنگ و هم اظهارات «یسرائیل کاتز» وزیر امور خارجه آنکه ساعتی پس از عملیات رعدآسای حزبالله بیان شدهاند، این دروغ را برملا نمود؛ وزیر جنگ رژیم با وحشت از ادامه شلیک موشکهایی که حزبالله آن را طی بیانیه رسمی، صرفاً مرحله اول عملیات انتقامی خود خوانده بود، از آمادگی اسرائیل برای صلح با حزبالله خبر داد و وزیر امور خارجه آن اعلام کرد ایران و حزبالله در حال خفه کردن اسرائیل هستند. عملیات تهاجمی حزبالله نهتنها اسرائیل را در بهت فرو برد بلکه از اینرو که مهمترین مراکز اطلاعاتی و جاسوسی آن و بهویژه یگان اسم و رسمدار 8200 مورد حمله قرار گرفته بود، در وحشت کامل قرار داد.
حزبالله اگرچه این عملیات را به نام ابومحسن فؤاد شکر گره زد اما واقعیت آن است که این عملیات در جهت حمایت از فلسطینیها و بهخصوص مردم و رزمندگان و گردانهای حماس و جهاد اسلامی و بقیه گردانهای غزه انجام گرفته بود و از اینرو همه گروههای فلسطینی بلافاصله پس از شروع حملات حزبالله، آن را تحسین کردند. حزبالله لبنان با این عملیات غیرت مسلمانان و عربها را به نفع فلسطین وارد فضای پرنشاط و هیجانی کرد. این عملیات قوت قلب مردمی شد که طی حدود 11، 12 ماه گذشته در فضای بیعملی اکثر کشورهای عربی، زیر فشار شدید قرار داشتند. عملیات حزبالله روی دولتهای عربی هم تأثیرات خود را برجای گذاشت. فشار این دولتها از جمله مصر و اردن بر رژیم غاصب برای پذیرش آتشبس در جنگ غزه از جمله آنها بود. حزبالله در کشوری به اندازه لبنان که در مقیاس با اکثر کشورهای عربی، کوچک بهحساب میآید، حجت را بر این کشورها بهخصوص مصر و اردن تمام کرده و هرگونه بهانهجویی برای بیعملی را از آنان گرفته است. از اینرو کمک روانی که این عملیات به ساکنان غزه کرد، بیش از تأثیر بسیار زیاد خود موشکها بر رژیم جنایتکار بود. به همین دلیل یک مقام اسرائیلی اعلام کرد سیدحسن نصرالله علیه صهیونیستها دست به عملیات روانی زده و درصدد تغییر فضا برآمده است. با کمال تأسف بعضی افراد، توانایی کشورهای عربی برای کمک به فلسطین و متوقف کردن جنگ را نمیبینند و در مقابل، کشوری کوچک که 11 ماه زیر حملات اسرائیل بوده، ولی پا پس نکشیده را زیر فشار قرار میدهند.
یک نکته دیگر در هوشمندی حزبالله و ناکامی ارتش اسرائیل، جابهجاییهای سامانههای آفندی و مهمات حزبالله در مناطق مختلف لبنان بود که این هم زیر چشمان نافذ سیستمهای فوق پیشرفته اطلاعاتی و جاسوسی رژیم و شرکاء آن صورت گرفت. رژیم اسرائیل با اعتماد به بانک اطلاعات سرویس امنیتی خود، به مناطق مختلف در بعلبک و استانهای صور و جبل حمله کرد اما بعد متوجه شد اطلاعات سرویس اطلاعات ارتش، سوخته بوده است! حزبالله عملیات پیچیده جابهجایی دهها نقطه نگهداری مهمات و قبضههای شلیک را در زمانی انجام داد که فرمانده رشید عملیاتی آن، فؤاد شکر به شهادت رسیده بود و این خود یک مانور به حساب میآید. مانوری که نشان میدهد شهادت سرداران، حزبالله را به زانو درنمیآورد و به توان و تحرک عملیاتی و طراحی آن آسیب نمیزند.
استعفای رئیس یگان جاسوسی 8200
چنان که اشاره شد، «یوسی شرئیل»، فرمانده یگان جاسوسی موسوم به ۸۲۰۰، که پیشتر شک و تردیدهایی درخصوص زنده بودن وی بعد از حمله گسترده حزبالله لبنان وجود داشت قصد دارد استعفا کند. فرمانده آژانس نظارت نظامی اسرائیل، واحد 8200، استعفای خود را اعلام کرد و علناً مسئولیت شکستهای حملات مرگبار حماس را در 7 اکتبر (15 مهر 1402) پذیرفت. وی افزود: «مسئولیت نقش 8200 در شکست اطلاعاتی و عملیاتی کاملاً بر عهده من است.»
ورود به جنگ اخیر
در واکنش به بیش از هفت دهه اشغالگری و نسلکُشی تدریجی فلسطینیان توسط رژیم صهیونیستی، نیروهای مقاومت فلسطین روز شنبه ۱۵ مهرماه برابر با هفتم اکتبر ۲۰۲۳، عملیات غافلگیرکنندهای با نام «طوفان الاقصی» را از غزه (جنوب فلسطین) علیه مواضع رژیم اشغالگر قدس آغاز کردند و ضربهای مهلک به این رژیم زدند. این رژیم که ناتوان از جلوگیری از این عملیات بود برای تلافی و جبران شکست خود و توقف عملیات مقاومت، تمام گذرگاههای نوار غزه را بست و شروع به بمباران این منطقه کرد تا انتقامش را از کودکان غزه بگیرد. حمایت غرب از رژیم صهیونیستی به بهانه دفاع از خود، عملاً چراغ سبز و مجوزی برای تلآویو در ادامه کشتار بیرحمانه کودکان و زنان فلسطینی است. اما تمام این حمایتها یک نگرانی را مرتفع نکرده است، و آن گشوده شدن جبهه شمال و وارد شدن حزبالله به یک نبرد گسترده و کامل است.
شاید یکی از پربازدیدترین سخنرانیهای «سید حسن نصرالله» روز جمعه (12 آبان) برگزار شد. وقتی دشمنان پیش و بیش از دوستان منتظر حضورش هستند، غیبتِ او باعث وحشت و سردرگمی دشمنانش میشود، صهیونیستها به ویژه شهرکنشینانِ شهرکهای نزدیک به مرز لبنان به سخنان او بیش از سخنان رهبرانِ رژیمِ خود اعتماد دارند زیرا آنها میدانند که هر وقت وعده داده به وعدهاش عمل کرده است و با اشاره کوچک انگشت او اتفاق بزرگی رخ خواهد داد، روشن است که پس از مدتها سکوت، آن هم در بحبوحه یک جنگ، سخنرانی او چه بازتابی خواهد داشت. پیش از سخنرانی سید مقاومت لبنان، رسانههای رژیم صهیونیستی اعلام کرده بودند ارتش این رژیم پیش از سخنرانی دبیرکل حزبالله به حال آمادهباش کامل درآمده است! به هر حال این سخنرانی برگزار شد. سید حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان، ساعت
۱۶ و 30 دقیقه به وقت تهران، سخنرانی خود را در بیستوهشتمین روز عملیات «طوفانالاقصی» آغاز کرد. در واقع عنوان این گزارش در مفاد این سخنرانی آمده است.
سید حسن نصرالله در این سخنرانی تأکید کرد: «مردم گفته بودند که سید میخواهد وارد جنگ شود، ما سالهای طولانی است که وارد این جنگ شدهایم، ما از 8 اکتبر [مصادف با 16 مهر، فردای عملیات طوفان الاقصی] وارد این جنگ شدهایم. مقاومت اسلامی لبنان عملیات خود را از روز دوم طوفان الاقصی آغاز کرد و به تمامی مرزهای لبنان و فلسطین اشغالی امتداد پیدا کرد و حتما اخبار آن را پیگیری کردهاید. آنچه که اتفاق میافتد خیلی مهم است، شاید برخی تصور میکنند که حزبالله باید وارد جنگ تمام عیار شود و کاری که ما در مرزها انجام دادیم کم بوده است، البته ما به این مقدار بسنده نخواهیم کرد، اما چیزی که در جبهه ما اتفاق میافتد، اتفاقاتی است که سابقه نداشته است.» دبیرکل حزبالله ادامه داد: «حتی در جنگ 33 روزه نیز این اتفاقات بیسابقه بود، اینکه تمامی پایگاههای اسرائیل در تمامی طول مرزها و نیزتانکها و خودروهای زرهی و پهپادها و تجهیزات فنی آنها مورد حمله قرار بگیرند، اتفاقی بیسابقه است. مقاومت اسلامی لبنان از 8 اکتبر تاکنون جنگ بیسابقه و واقعی را به راه انداخته که متفاوت از جنگهای گذشته است.»
اعترافات!
در ماههای اخیر محافل صهیونیستی با اشاره به تشدید درگیریها در جبهه شمالی درباره خطر جدی جنگ فراگیر با حزبالله لبنان، هشدار دادهاند. در همین رابطه، رئیس سابق موساد جنگ با حزبالله را تهدیدی برای اسرائیل توصیف کرد. «حاییم تومر»، رئیس سابق موساد، در این باره تأکید کرد: «حزبالله موشکهایی در اختیار دارد که میتواند اسرائیل از جمله فرودگاه بنگوریون و حیفا را تا هفتهها فلج کند و ارتش ما هیچ پاسخی برای تهدیدات آنها ندارد. به اعتقاد وی جنگ با حزبالله تهدیدی برای عقیده و نگرش صهیونیسم خواهد بود. جنگ تمام عیار با محور مقاومت را تهدیدی برای موجودیت این رژیم و چشم انداز تعریف شده توسط صهیونیسم جهانی برای آینده آن ارزیابی کرد.»
همزمان با آنکه «ایتامار بن گویر»، وزیر امنیت داخلی رژیم صهیونیستی و چهره افراطی کابینه این رژیم، بار دیگر آغاز جنگی فراگیر و همهجانبه علیه حزبالله لبنان و یورش به خاک این کشور را خواستار شده بود، «ایهود اولمرت»، نخستوزیر سابق رژیم صهیونیستی، در گفتوگو با شبکه ۱۳ تلویزیون این رژیم تأکید کرده بود: «حزبالله این قدرت را دارد که شدیدتر از حملات کنونی، اسرائیل را هدف قرار دهد.» وی افزود: «باید امروز جنگ در غزه را متوقف کنیم.» اولمرت تصریح کرد: «ما شاهد نابودی دراماتیک جایگاه اسرائیل در جهان هستیم. هیچ دستاوردی وجود ندارد که بتواند هزینه سنگین عملیات در رفح را بپردازد.» «یائیر لاپید»، نخستوزیر پیشین رژیم اسرائیل و سیاستمدار اپوزیسیون، گفته بود که «همزمان با آتش گرفتن شمال اسرائیل، توان بازدارندگى اسرائيل نیز در حال سوختن است و اين به دلیل وجود یک دولت شکست خورده است.»
شتاب عملیات نظامی حزبالله علیه اماکن و شهرکهای اسرائیلی در شمال اراضی اشغالی در حال افزایش است که یکی از آخرین موارد آن، عملیات پهپادی ویژه علیه محل تجمع نیروهای اسرائیلی در «حورفیش» بود که رسانههای اسرائیلی آن را «حملهای دشوار و سنگین» توصیف کردند. روزنامه یدیعوت آحارونوت نوشته بود حزبالله از زمان آغاز جنگ از حجمی از تسلیحات استفاده کرده است که نشانگر وجود زرادخانه تسلیحاتی عظیمی است که فراتر از تصورات نهادهای اطلاعاتی و امنیتی اسرائیل است. به نوشته این روزنامه، حزبالله در صدها مورد ترجیح داد سلاحهایی را انتخاب کند که قادر به دور زدن سامانههای پدافند هوائی (گنبد آهنین) و جنگ الکترونیک باشد و به عنوان جایگزینی برای راکتها یا گلولههای خمپارهای باشد که مسافت محدودتری را طی میکنند و از دقت پایین تری برخودار هستند.
حتی رسانه صهیونیستی کالکاسیت در مقالهای به قلم «نیتسان سادان» به بررسی حملات موشکی و پهپادی موفق حزبالله لبنان به سرزمینهای اشغالی پرداخته و این سؤال را مطرح کرد که چرا سامانههای ضد موشکی رژیم صهیونیستی قادر به رهگیری این موشکها و پهپادها نیستند؟ سادان مقاله خود را به عملکرد موشک «برکان» حزبالله لبنان اختصاص داده و این موشک را از نوع تسلیحات مرکب توصیف میکند که تولید تمامی اجزای آن تنها در یک ساعت ممکن است و نیازی به جوشکاری نیز در آن دیده نمیشود. این موشک از نوع موشکهای سنگین وزن است، اما برخلاف موشکهای دیگر نیاز به سوخت زیادی برای پرتاب ندارد، اما از کلاهک انفجاری بزرگی برخوردار است. بر اساس این گزارش، حزبالله لبنان از موشک مذکور در جریان جنگ سوریه در سال ۲۰۱۲ پرده برداری کرد. این موشک ابزاری آسان و اقتصادی برای از بین بردن استحکامات ارتش دشمن به شمار میرود. بر اساس این گزارش شلیک این موشک نیاز به خطر بالایی ندارد و سکوهای پرتاب آن را میتوان بر روی یک کامیون حمل کرد و بعد از یک دقیقه از پرتاب نیز آن را مخفی کرد. هزینه تولید هر فروند از این موشک کمتر از ۴۰۰ دلار است، اما خسارتهایی که میتواند به مواضع دشمن وارد کند، بسیار زیاد است. نویسنده صهیونیست میافزاید که این موشک مانند یک آبگرمکن خورشیدی است و حرکت آن در هوا بسیار کند است، به گونهای که امکان دیدن آن وجود دارد. همین موضوع است که باعث پیچیدگی رهگیری این موشک میشود. بر اساس این گزارش سامانه موشکی مذکور درگریزاز سامانههای راداری بسیار دقیق عمل میکند و حتی اگر موشک مهاجم بسیار سریع باشد یا در ارتفاعی پایین پرواز کند، امکان فرار توسط این موشک وجود دارد. چرا که این موشک، یک موشک منظم نیست و در ارتفاعی بسیار پایین حرکت کرده و در مسافتهای کوتاه شلیک میشود. نیروهای حزبالله این موشکها را در مسافتهای بسیار کوتاه پرتاب میکنند و مرحله پرتاب تا برخورد این موشک بیش از ۱۰ ثانیه طول نمیکشد. به این ترتیب سامانه گنبد آهنین فرصت رهگیری این موشک را در این مدت کم پیدا نمیکند.
چند ماه پیش نیز در گزارش روزنامه آمریکایی واشنگتن اگزماینر آمده بود، حزبالله لبنان با داشتن حدود ۳۰ تا ۵۰ هزار نیرو و بیش از ۱۵۰ هزار موشک و تجربه جنگی گسترده در سوریه و مناطق مختلف خاورمیانه، این قدرت را به یکی از خطرناکترین دشمنان رژیم صهیونیستی تبدیل کردهاست.
در ادامه این گزارش نیز «جاناتان شانزر»، معاون رئیس مؤسسه دفاع از پژوهشهای دموکراسیها، نیز توان جنگی حزبالله را با آنچه در اختیار دارد با یک کشور متوسط اروپایی همردیف دانسته و گفته بود: «فکر میکنم سطح فعلی تنش حاکی از احتمال جدی قصد حزبالله برای مداخله است، در واقع حزبالله برای چنین زمانی ایجاد شده و تمرکز اصلی آن بر قدرت اصلیاش یعنی انبار بزرگ موشکیاش خواهد بود که با آن میتواند بر گنبد آهنین اسرائیل و دیگر سامانههای پدافند هوائی غلبه کند. در اینجا نوبت به موشکهایی میرسد که رژیم صهیونیستی را به شکل کامل بمباران خواهند کرد چراکه هیچ راهی برای مقابله با شلیک ۱۲۰ هزار موشک و رگبار گستردهای از مهمات هدایتشونده همزمان با موشکهای غیر هدایت شونده برای غلبه بر سامانه گنبد آهنین اسرائیل وجود ندارد چراکه این رژیم تعداد زیادی موشکهای رهگیر در اختیار ندارد و با وارد آمدن خسارات سنگین به شهرها و زیرساختهای اسرائیل، نتیجه آن برای اسرائیل یک فاجعه خواهد بود.» و این یعنی همان بازدارندگی حزبالله که در طول سالها به وجود آمده است.
همانطور که خود مقامات و محافل اسرائیلی اعتراف میکنند، معادله بازدارندگی مقاومت لبنان و افزایش چشمگیر توانمندیهای نظامی آن یکی از بزرگترین دغدغههای صهیونیستها در سطح چالشهای خارجی این رژیم است. این معضل تلآویو زمانی تشدید شده که اکنون بعد از گذشت 16 سال از دومین شکست خفتبار اسرائیل مقابل حزبالله، صهیونیستها بار دیگر خود را در معرض خطر جنگی تازه با این حزب میبینند. عمده علت این ترس اسرائیلیها به تحولات اخیر در پرونده مناقشه مرزی با لبنان برمیگردد. چند ماه پیش بود که مرکز پژوهشهای امنیت داخلی رژیم صهیونیستی با اشاره به اینکه این رژیم از ترس رویارویی با حزبالله مسئولیت انجام حمله موشکی از جنوب لبنان را به گردن گروههای فلسطینی انداخت، تاکید کرد، بازدارندگی اسرائیل مقابل حزبالله شکست خورده است. کارشناسان و محققان اسرائیلی در یک مطالعه تحقیقاتی که توسط مرکز پژوهشهای امنیت داخلی رژیم صهیونیستی وابسته به دانشگاه تلآویو منتشر شد، اذعان کردند که اسرائیل قدرت بازدارندگی خود را در برابر حزبالله از دست داده و تصمیمسازان در تلآویو باید قبل از اینکه خیلی دیر شود یک استراتژی مناسب برای احیای بازدارندگی اسرائیل اتخاذ کنند. این مرکز صهیونیستی افزود، در دوره اخیر احساس قدرت در (سید) حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله بسیار افزایش یافته و این موضوع اسرائیل را با چالشهای پیچیدهای مواجه میکند؛ به این صورت که اسرائیل بعد از این چگونه میتواند توان بازدارندگی خود را در برابر حزبالله و حماس حفظ کند، بدون اینکه این امر منجر به یک درگیری نظامی بزرگ شود. علیرغم نیاز اسرائیل به انجام عملیات نظامی جهت پاسخ به حزبالله با هدف احیای بازدارندگی خود، اما این امر پیامدهای راهبردی زیادی خواهد داشت که اسرائیلیها باید به آن توجه کنند. بنابراین هرگونه عملیات نظامی علیه حزبالله پاسخ سختی از جانب این حزب به همراه خواهد داشت و حزبالله اقدام به انجام عملیاتی میکند که ضربه بزرگی به جبهه داخلی اسرائیل وارد کند.
نظریه بازدارندگی که یک نظریه در امنیت بینالملل است که دو قرنی قدمت دارد اما پس از اختراع و استفاده از بمب اتم از سوی آمریکا و آغاز جنگ سرد مورد توجه و تمرکز قرار گرفت. نظریه بازدارندگی بیان میکند که برخی جنگافزارها، به علت دقت و قدرت تخریبگری بالا، میتوانند از حمله نظامی یک کشور قدرتمندتر جلوگیری کنند.
«میچ پروتِرو» در مقالهای که سال پیش در «بیزینس اینسایدر» منتشر شد، آورد که نیروهای اسرائیلی در سال 2006 با تحیر بسیار دریافتند که حزبالله بخش اعظم جنوب لبنان را به استحکامات سختی تبدیل کرده که از هوا قابل دیدن نیستند. یک مقام سابق اطلاعاتی نظامی اسرائیل که خواست نامش فاش نشود، گفت: «در سال 2006 مشخص شد که پس از عقبنشینی نیروهای نظامی اسرائیل از لبنان، حزبالله کل جنوب این کشور را سنگرسازی کرده و احمقانه است که کسی فکر کند حزبالله از آن زمان تاکنون این سنگرها را تقویت نکرده است. حزبالله توانایی نظامی خود را با دقت و با تمرکز منحصر به فرد طراحی کرده است: تا زمانی که موشکها در سرزمینهای اشغالی و در شهرک سازیهای اسرائیلی فرود آیند، حزبالله برنده است. حزبالله معتقد است که میتواند بیشتر از اسرائیل درد درگیری را تحمل کند و احتمالا درست است.» او در جایی دیگر به نقل از یک مقام صهیونیست مینویسد، ایران و حزبالله سطحی از بازدارندگی ایجاد کردهاند که رژیم صهیونیستی در دهه ۱۹۷۰ حتی تصور نمیکرد. ایران ۳۰ سال از حزبالله حمایت کرده و حزبالله عامل بازدارنده قدرتمندی شده است، به این معنی که اگر رژیم صهیونیستی به ایران یا برنامه هستهای آن حمله کند، آنها هم تلآویو یا شاید حتی تأسیسات هستهای اسرائیل را هدف خواهند گرفت.
حزبی که متفاوت است!
حزباللهِ سال 2006 گروه دست و پا بستهای درمقابل رژیم آپارتاید اسرائیل نبود که حمایت تام و تمام آمریکا را داشت و عالیترین تسلیحات نظامی را در اختیار داشت. اگر حزبالله در آن سال 1500 موشک داشت حالا بیش از 15000 موشک در اختیار دارد که بیشتر آنها دقیق و نقطهزن هستند. افزون بر این، در این سالها حزبالله آزمودهتر از قبل است و آماده برای آنکه جهنمی را که در شمال اراضی اشغالی برپا کرده است تا عمق خاک اشغالی گسترش دهد. اما برسیم به پرسشی که در فراز پیشین آمد؛ جنگ ۳۳ روزه، به عربی پیروزی تموز یا به انگلیسی جنگ جولای ۲۰۰۶ در تقویم ایران به روز مقاومت اسلامی ثبت شده است. اما در این جنگ چه اتفاقی افتاد که حزبالله لبنان از آن به عنوان پیروزی یاد میکند و رژیم صهیونیستی از یادآوری آن روزها واهمه دارد؟ سر تفاوت حزبالله هم در همین است. از تاریخی که رژیم صهیونیستی در سرزمینهای کشور فلسطین تأسیس شد(البته بر روی خونِ بیگناهان)، هیچ کدام از کشورهای عربی نتوانستند این رژیم را که از حمایت شدید آمریکا و غرب برخوردار است، مجبور به عقبنشینی کنند. به همین دلیل رژیم صهیونیستی با کمک تصویرسازی آمریکا از خود به عنوان ارتشی که شکست نمیخورد، یاد میکرد. اما در جولای ۲۰۰۶ تصویر اسرائیل شکست ناپذیر، شکست و جنبش مقاومتی توانست این رژیم تا دندان مسلح با تسلیحات غربی را مجبور به عقبنشینی کند. رژیم صهیونیستی پس از جنگ ۳۳ روزه دیگر به دنبال نابودی مقاومت نیست، بلکه اکنون نظریهپردازان رژیم مانند «اورنا مزراحی» و «یورام شوایتزر»، پژوهشگرانِ مرکز مطالعات امنیت داخلی اسرائیل، به دنبال پاسخی برای این سؤال خود هستند که اسرائیل چگونه میتواند بازدارندگی فرسایشی خود را در امتداد مرز با لبنان تقویت کند؟
واکنش آخر حزبالله
اما تروریسم سایبری و حمله به جنوب لبنان هم بیپاسخ نماند. حزبالله لبنان بامداد روز یکشنبه هفته جاری به عنوان بخشی از پاسخ مقاومت به عملیاتهای تروریستی اخیر رژیم صهیونیستی در لبنان و شهادت فرماندهان ارشد یگان رضوان حزبالله در چند نوبت با حملات گسترده موشکی مناطق مختلف فلسطین اشغالی را بمباران کرد؛ یکی از اهداف مهم مبارزان حزبالله در این حمله پایگاه هوائی و مهم «رامات دیوید» رژیم صهیونیستی بود. همچنین حزبالله لبنان با صدور بیانیهای اعلام کرد که مناطق صنایع نظامی وابسته به شرکت رافائل را هدف قرار داده است.
بر اساس این بیانیه، مناطق مذکور با اصابت موشکهایی از نوع «فادی ۱» و «فادی ۲» هدف قرار گرفتند. حزبالله لبنان تاکید کرد که این عملیات در راستای حمایت از مردم مظلوم نوار غزه و پاسخ اولیه به جنایات رژیم صهیونیستی در مناطق مختلف لبنان طی روزهای سهشنبه و چهارشنبه گذشته و انفجار دستگاههای پیجر به شمار میرود.
مروری بر تولد حزبالله
جنبش حزبالله در لبنان است که در سال ۱۹۸۲م به منظور مقابله با اسرائیل و با حمایت جمهوری اسلامی ایران تأسیس شد، اما میتوان گفت که در سال ۱۹۸۵م ایدئولوژی و استراتژی خود مبنی بر مقابله با اسرائیل را به صورت علنی کرد. فعالیت حزبالله در سالهای اول بر اجرای عملیاتهای فردی علیه نیروهای اسرائیلی متمرکز بود، اما بهتدریج این شیوه تغییر کرد. نیروهای این حزب در واکنش به ترور «سید عباس موسوی»، دبیرکل وقت حزبالله، برای نخستینبار موشکهای کاتیوشا به سوی شهرکهای صهیونیستنشین شمال فلسطین شلیک کردند.
به هر حال از آن زمان تاکنون آنقدر تحولات سریع بوده که حالا حزبالله دشمن شمار یک و خطر اصلی برای هستیِ رژیم آپارتاید در جهان عرب است. حالا و در شرایطی که رژیم صهیونیستی بعد از گذشت هشت ماه هنوز نتوانسته تونلهای حماس را در نوار غزه نابود کند و یا سران این جنبش را بازداشت و یا حتی یکی از اسرای خود را آزاد کند اینک با تشدید حملات حزبالله لبنان در جبهه شمالی دَم از احتمال حمله به جنوب لبنان میزند!
* منابع در دفتر روزنامه موجود است.