اصول اخلاق اجتماعی (5) (پرسش و پاسخ)
پرسش:
جامعهای که توأم با سلامت و سرزندگی و پویایی است، از منظر آموزههای وحیانی از چه ویژگیها و اصولی برخوردار میباشد؟
پاسخ:
در چهار بخش قبلی پاسخ به این سوال به مباحثی همچون: حقیقت وجود اصیل جامعه، اصول اخلاق اجتماعی شامل: 1- حریت و آزادگی 2- صدق و راستگویی 3- امانتداری 4- حسن خلق 5- اخوت و برادری 6- تعاون و یاری رساندن به یکدیگر پرداختیم. اینک در بخش پایانی دنباله مطلب را پی میگیریم:
7- صله رحم
صله رحم یا تحکیم پیوند خویشاوندی، از سجایای ارزشمند اخلاقی است که ریشه در عواطف و احساسات همه انسانها صرفنظر از هر دین و مذهب و نژادی دارد و همه نیز آن را به عنوان یک فضیلت اخلاقی نیکو میدانند و در شریعت مقدس اسلام نیز از اصول اخلاق اجتماعی شمرده شده است، و از نظر درجه اهمیت، در ردیف ایمان به خدا قرار داده است. ابوورد میگوید: از امام باقر(ع) پرسیدم خدا چگونه به بهترین وجه پرستش میشود؟ فرمود: با صله رحم.(بحارالانوار، ج40، ص61) صله رحم شامل همه اقسام فامیل اعم از دور و نزدیک، فقیر و غنی، کافر و مسلمان، بدکار و نیکوکار و... میشود. روزی رسول خدا(ص) به مردم فرمودند: آیا شما را به دارنده بهترین اخلاق دنیا و آخرت راهنمایی کنم؟ گفتند: آری. فرمود: کسی که با بُرنده رابطه خویشاوندی، پیوند برقرار سازد و به آنکه مالش را از او دریغ داشته ببخشاید و از کسی که به او ستم نموده درگذرد.(بحارالانوار، ج77، ص151) پیوند خویشاوندی یک مفهوم عرفی است و شامل هرگونه کاری که پسندیده و برای فامیل سودمند باشد، میشود. از سلام و احوالپرسی گرفته تا کمکهای متنوع مادی و معنوی و از جان مایه گذاشتن برای فامیل. لذا در روایات مبغوضترین عمل در پیشگاه خدا را بعد از شرک، قطع رحم میداند.(سفینهًْالبحار، ج1، ص516) همچنین صله رحم آثار ارزندهای براساس روایات دارد، مانند: عمر طولانی، آبادانی شهرها، پاکیزگی کردار، فراوانی ثروت، تحکیم عاطفی، آسانی حساب، ورود به بهشت، که این آثار تعیینکننده حکایت از جایگاه و اهمیت والای صله رحم در میان اصول اخلاق اجتماعی دارد.
8- عدالت اجتماعی
عدالت یکی از مباحث و اصول مهم در شریعت مقدس اسلام است و گستره آن از آفرینش آسمانها و زمین و دیگر پدیدهها گرفته تا رابطه خدا و مردم و مردم با مردم را دربر میگیرد. قریب به اتفاق علما و اندیشمندان عالم، اتفاقنظر دارند که حقوق انسانها در همه زمینهها باید مراعات گردد، و به هیچ فردی ظلم و ستم نشود، همه باید در برابر قانون یکسان باشند، حقوق ضعیفان پایمال نگردد و در یک کلام عدالت اجتماعی به نحو مطلوب پیاده شود. اسلام نیز عدالت اجتماعی را به عنوان یک اصل ضروری وخدشهناپذیر در اخلاق اجتماعی مطرح کرده و میفرماید: «ان الله یامر بالعدل و الاحسان» خداوند به عدالت و احسان فرمان میدهد.(نحل-90) و در آیه دیگر میفرماید: ای کسانی که ایمان آوردهاید، پیوسته به عدالت قیام کنید و برای خدا گواهی دهید، گرچه به زیان خود، پدر و مادر و خوشاوندانتان باشد.(نساء-135) و دشمنی نباید انسان را از مسیر عدالت خارج کند، نباید دشمنی گروهی شما را از مسیر عدالت خارج کند، عدالت کنید که به تقوا نزدیکتر است.(مائده-8) و در نهایت فلسفه ارسال رسل و انزال کتاب را خداوند جهت قیام مردم به قسط و عدل میداند.(الحدید-25)
آموزههای وحیانی اسلام سه راهکار کلیدی برای گسترش و تحکیم عدالت اجتماعی مطرح کرده است: 1- تشویق دادگری و عدالتخواهی 2- محکومیت ظلم و ستمگری 3- برخورد حذفی با ظالم و ستمگر. اگر این سه راهکار در هر جامعهای پیاده شود، رائحه عدالت در همهجا استشمام شده و بستر رشد معنوی و سیر و سلوک الی الله برای همه مردم فراهم میشود. امام علی(ع) میفرماید: خداوند سبحان عدالت را مایه استواری مردم، پاکی از ستمها و گناهان و سرافرازی اسلام قرار داد.(شرح غررالحکم، ج3، ص374)
9- ظلمستیزی
از دیدگاه عقل و شرع ظلمستیزی یکی از اصول خدشهناپذیر اخلاق اجتماعی است که قرآن کریم با صراحت ظلم کردن و ظلمپذیری را برای جامعه اسلامی نفی میکند. «لاتظلمون و لاتظلمون» ظلم نکنید و زیر بار ظلم هم نروید.(بقره-279)
انسان در برخورد با همنوعان خویش، یکی از چهار حالت زیر را میتواند داشته باشد: 1- خود ستمگر باشد و یا به ستمگران مدد برساند 2- ستمپذیر باشد 3- بیتفاوت باشد 4- با ستمپیشگان بستیزد. بدون تردید سه حالت اول از نظر عقل و دین زشت و محکوم است، و تنها راه چهارم انتخاب احسن است که امام علی(ع) میفرماید: «احسن العدل اعانه المظلوم» بهترین شکل عدالت، یاری کردن مظلوم و ستمدیده است.(شرح غررالحکم، ج2، ص394) همچنین آن حضرت در وصیتش به فرزندانش پس از ضربت خوردن در محراب عبادت توصیه موکد میفرماید: «کونا للظالمین خصماً و للمظلوم عوناً» پیوسته دشمن ظالم و یاور مظلوم باشید.(نهجالبلاغه- نامه47) در حدیث قدسی نیز آمده است: ای موسی! به ستم راضی نشو و خود نیز ستم نکن که من در کمین ستمگرم تا انتقام مظلوم را از او بگیرم.(بحارالانوار، ج13، ص337) در روایتی امام صادق(ع) شریک جرم ستمگران را معرفی و میفرماید: ستمکننده، دستیار او و آنکه به ستم راضی باشد، در آن ظلم سهیماند.(همان، ج75، ص377) بنابراین ظلمستیزی باید در قلمرو مردم و جامعه، حکومت و رهبران و مظلومین و ستمدیدگان تعمیم داشته باشد.