نگاهی به فیلم «پول و پارتی»
شبهفیلمهندی
محمد عمرانی
فیلم «پول و پارتی» که با حمایت یک برند غذایی ساخته شده، داستان دختر و پسری جوان است که سعی در فریب یکدیگر دارند و هر دو برای هم نقش بازی میکنند به امید اینکه مورد پسند طرف مقابل قرار بگیرند و پس از ازدواج به ثروت و خوشبختی
برسند.
فیلمساز در این اثر تلاش زیادی کرده تا با رویکردی اجتماعی به مسائل روز جامعه ایران بپردازد، ولی حاصل کار یک فیلم سطح پایین با میزان بسیار زیادی از شوخیهای ناپسند و بالای ۱۸ است.
شاید لوکیشنهای متنوع، بازیهای جذاب بازیگران چهره و معروف، استفاده از موسیقی مورد پسند جوانان و حرف و حدیثهای عاشقانه کاراکترهای اصلی از جذابیتهای این فیلم به شمار بیاید ولی به قول یکی از دوستان، سعید سهیلی این بار از پلکان بالیوود بالا رفته تا گیشه را فتح نماید.
این کارگردان این بار و بر خلاف روال معمول کارهای قبلیاش، به سراغ موضوع کمدی عاشقانه رفته است. در این فیلم کاراکتری به نام « شاهد » با بازی ساعد سهیلی دقیقاً همانند فیلمهای بالیوودی برای رسیدن به ثروت، به دختری ثروتمند ابراز عشق و علاقه میکند تا به خیال خود یک شبه ره صد ساله بپیماید.
فیلمساز در هیچ سکانسی از این اثر، سینمای بالیوود را از نظر دور نداشته و حتی در زمینه هندی سازی فیلم و بازیگران آن تأکید هم داشته؛ از نامگذاری شخصیتها و بازی بازیگران گرفته تا ریتم، تدوین، میزانسنها و حتی زاویه دید دوربین فیلمبرداری و...
به یاد بیاوریم صحنهای را که در آن «شاهد» درست هنگامی که بر سر راه دختر پولدار داستان قرار میگیرد تا به او ابراز علاقه نماید طبق قرار قبلی، دایی ناتنیاش «عادل» وانمود میکند که قصد خودکشی دارد و در این لحظه «شاهد» برای جلب نظر آن دختر به صورتی مضحک قرار میگذارد که برود و «عادل» را از خودکشی برحذر دارد.
بازی ساعد سهیلی در نقش «شاهد» آنقدر تکراری و نخ نماست که به هیچ وجه برای تماشاگر باورپذیر نیست، ضمن آنکه دیگر کاراکترهای فیلم نیز وضعیتی بهتر از او ندارند.
نکته دیگر اینکه گویا در «پول و پارتی» هیچ فیلمنامهای در کار نیست و آنچه بر پرده میبینیم فقط یک بداهه است که بر اساس طرحی چند خطی به تصویر در آمده و در تلاش است تا ضمن خنداندن تماشاگر با الفاظ رکیک، به آنان بقبولاند که تنها راه رسیدن به ثروت، راه خلاف است و
بس!
حرف آخر اینکه داستانها و موضوعات خطی، شبه فیلمفارسی -در اینجا شبه فیلمهندی- و سری دوزی که این روزها دستمایه فیلمسازی برای کارگردانهای سینمای بدنه ایران شده، راهی است که متأسفانه سعید سهیلی هم به آن دست برده و راهی به ترکستان است!