جایگاه اهلیت و تخصص در مدیریت ورزش!
سید سعید مدنی
موانع و مشکلات بر سر راه ورزش مستعد و آماده پیشرفت ایران بر کسی پوشیده نیست و در این باره سالهاست که کارشناسان و اهل فن مینویسند و نظرات خود را ابراز میدارند و از مسئولان و مدیران ورزش میخواهند به جای دست دست کردن و مسائل فرعی را بر موضوعات اصلی ترجیح دادن و وقت تلف کردن، با جرأت و شجاعت برای حل مشکلات همت کنند. البته تاکنون به جرات میتوان گفت نزد حضرات، گوشی برای شنیدن این حرفها و نوشتهها و نظرات مبنایی و نیز همتی برای اقدام و عمل به آنها وجود نداشته و عمر مدیریتی اکثرشان صرف روزمرگیها و همان بازیها و اتفاقات گذرا شده است.
حالا که تغییراتی در سطح دولت و مدیریت ورزش رخ داده و از آنجا که وزیر جدید در شروع کار- انشاءا... از سر باور و اعتقاد و نه روال و رویه مرسوم- حرف از اصلاح به میان آورده و وعده تحول و پرهیز از روزمرگی و کار «روتین» را داده است، لازم میبینیم که بازهم تا مدت زمانی بر موضوع تحول در ورزش تمرکز کنیم تا در این باره- که باید همیشه مهمترین دغدغه مدیران ورزشی باشد- به سهم خود کوتاهی نکرده باشیم.
برای ایجاد تحول در ورزش- یا هرجای دیگر- باید بیش از هر چیز زمینه و شرایط لازم و ابزار و وسایل مورد نیاز را فراهم آورد. به علاوه شاید مهمتر و مقدم بر این، باید مشکلات و موانعی را که محیط و شرایط را برای کار اصلاحی و رو به جلو ناهموار کرده، یکییکی شناخت و ریشهیابی کرد و همانطور که بالاتر آمد این کاری است که به شکل علمی و سیستماتیک اما براساس تجربیات و تحقیقات پراکنده و... درباره ورزش صورت گرفته، چنانکه اگر واقعا مسئول و مدیری (مثلا همین آقای وزیر جدید) بخواهد دست به اقدامات اصلاحی بزند، میتواند به ترتیب اولویت اقدام کند. برای اینکه بحث، ذهنی نباشد و ملموس و عینیتر شود، در ادامه به یکی از این مهمترین و مخربترین موانع اشاره میشود، مانعی که تقریبا هیچکس در ورزش منکر آن نیست اما عملا هیچ مدیر و مسئولی هم جرات یا اجازه حل و کنار زدن آن را نداشته است. باز تاکید میکنیم تا این مشکل و نظایر آن- که خیلی از آنها معلول این مشکل هستند- حل و ریشهکن نشود، حرف زدن از اصلاح و تحول در ورزش چیزی شبیه به شوخی و سر کار گذاشتن مخاطب است، نه حرفی جدی.
در بررسی و آسیب شناسی بسیاری از مشکلات و معضلات ورزش کشور، یکی از عوامل مهمی که خود را خیلی روشن به رخ میکشد، این است که «کار، دست اهلش نیست»! و این واقعیتی است که هرکسی با ورزش سروکار دارد و مسائل و اخبار آن را تعقیب میکند و چرایی و ماهیت و ریشه بروز مشکلات را کم و بیش میداند، آن را تایید و به عنوان یک پیش شرط اصلی برای حرکت ورزش در مسیر بهتر شدن و پیشرفت قلمداد میکند. چون در ورزش خیلی از جاها کار، دست اهلش نیست و اصل مهمی که عقل و شرع و تجربه بشری بر آن صحه میگذارد، یعنی «تخصص» با خنده و لودگی روبهرو میشود، خیلی وقتها مشکلات ورزش نه تنها حل نمیشود بلکه تلنبار شده وحل آنها سختتر از قبل خواهد شد.
کافی است نگاهی به شرایط فوتبال در همین ابتدای فصل بیندازیم تا ببینیم این فوتبال پرهیاهو و پرهزینه و پر تبلیغات با چه مسائل ابتدائی و دقآور و مسخرهای روبهروست. لیگ شروع شده، تیمهای پرطرفدار باید در شهرهای دیگر بازی خانگی برگزار کنند. لیگ فوتبال آسیا چند روز دیگر شروع میشود، زمین برای میزبانی از حریفان نداریم، منت هم میگذارند که داریم ورزشگاه را مرمت و فلان و بهمان میکنیم. در همه جای دنیا- و همین کشورهای همسایه- ورزشگاههایشان را مرمت نمیکنند، فقط ما داریم لطف میکنیم ورزشگاه را مرمت میکنیم؟! حتما مقایسه کردهاید ورزشگاههای اصفهان در بازی سپاهان با حریف اماراتی و تیم ملی ایران در بازی با قرقیزستان و ورزشگاهی که هفته پیش تیم ملی با امارات در آن بازی کرد. هنوز سه هفته از لیگ نگذشته، در یکی از پرطرفدارترین تیمهای مملکت، بحران آغاز شد، بحرانی که در واقع و بدون هیچ شک و تردیدی به وسیله جریانهای دلالی رقیب فعال در این تیم (این بار هلدینگ! و این لفاظیها و...) شروع شد و مدیران ناآشنا به اینطور مسائل هم بازی آنها را خوردند و... بحرانی که بیتردید جلوی در خانه تیمهای دیگر هم خوابیده، چرا که بحرانسازان با هلدینگ و غیرهلدینگ و خصوصیسازی و... کاری ندارند.
اینها همه جا، هر جایی که قرار است سامانی پیدا کند و بودجهای معین شود، سروکله نحسشان پیدا میشود و سهم و باج خود را از ورزش و فوتبال و ارث پدرشان را از ملک و ملت میخواهند! حالا باید پرسید این بحرانسازان که اینگونه مشکلات را برای ورزش میآفرینند و اجازه حل آنها را هم نمیدهند و اصلا نانونامشان در تداوم این وضعیت است، چه کسانی هستند؟ اینها چه کسانی هستند که کلاس و حرمت و جایگاه ورزش را در حد وجود حقیر خودشان کوچک کرده و فرهنگ لمپنیسم و دلالیسم و قالتاقیسم و... را در آن حاکم ساختهاند؟ پاسخ، روشن است. اینها همان نامحرمان نااهل رخنه کرده و نامدیران بیلیاقت سفارشی و «لابی باز» هستند که بالاتر نوشتیم خیلی جاها، کاروبار ورزش را در دست گرفته و بدون هیچگونه صلاحیت و مشروعیت و لیاقتی، مستقیم و غیرمستقیم خط و ربط آن را تعیین میکنند و هرجا قدم میگذارند چون اولا کار را بلد نیستند و ثانیا اصلا انگیزهای در ورزش ندارند و معنی خدمت برای مملکت و نوکری مردم را نمیفهمند، مقصودشان فقط منافع شخصی و بادآورده است و حاصل کارشان جز خراب کردن و مشکلآفرینی چیز دیگری نیست.
در این مجال کوتاه و مختصر بیش از این وارد جزئیات بحث نمیشویم. غرض این است که مشکلات و مشکلسازان ورزش مشخص هستند. یکی از مهمترین آنها این است که در خیلی جاها کاروبار ورزش دست نااهلان عوضی آمده است. آقای وزیر! واقعا قصد دارید ورزش را تغییر داده و آن را از مسیر «روزمره» و «روتین» روی «ریل پیشرفت» قرار دهید؟ بسیار خوب، این گوی و این میدان. بسما... برای حل مشکلات و حذف بحرانآفرینان آستین همت بالا بزنید و مدبرانه و با جرات و شجاعت جهادی و همانطور که همین چند روز پیش رئیس محترم جمهور گفت «بسیجی» رفتار کنید...