مشکل ریشهای دارد باید آن را دید... (نگاه)
امینالاسلام تهرانی
دیروز بود که فرانس 24 در خبری نوشت که در آستانه بازدید پاپ «فرانسیس» از تیمور شرقی، درخواستهای مردمی و جامعه مدنی از وی برای پرداختن به موضوع سوءاستفاده جنسی در کلیسای کاتولیک این کشور جوان افزایش یافته است. باید توجه داشت که «کارلوس خیمنس بلو»، اسقف تیمور شرقی، که به خاطر تلاش برای استقلال این منطقه از اندونزی برنده جایزه نوبل شد مهمترین آزارگر کودکان در کلیسای تیمور بود(!) که البته به صورت مخفیانه توسط نهاد کلیسا مجازات شد. اکنون با ورود پاپ ۸۷ساله به تیمور شرقی، صدای درخواست جامعه مدنی و خانواده قربانیان از او برای پرداختن به مسئله آزارهای جنسی عوامل کلیسا بلندتر شده است. انجمن سازمان غیردولتی تیمور شرقی که یک ائتلاف مدنی است، در نامهای به فرانسیس نوشته است: «ما از حضرتعالی میخواهیم رهبران و مردم تیمور را تشویق کنید تا اقدامات مؤثرتری برای جلوگیری از سوءاستفاده جنسی انجام دهند.»
پیش از آن نیز، چندی پیش نیز باد تازهای از این باغِ ویران وزیدن گرفت و خبر آمد که «تحقیقات جدیدی نشان میدهد که یکی از محبوبترین کشیشها و شخصیتهای فرانسه معاصر متهم به تجاوز و آزار جنسی است و کلیسای فرانسه نیز از ادعاهای سوءاستفاده این کشیش بسیار معروف اطلاع داشته و پنهانکاری میکرده است.» گفته شده اعضای خیریه، نزدیکان این کشیش و همچنین افرادی که او را در رویدادهای عمومی ملاقات میکردند از شاهدان این پرونده هستند. «ابه پیر» راهب و کشیش سرشناس کاتولیک بود که سال ۲۰۰۷ میلادی در سن ۹۴ سالگی درگذشت. از او همواره به عنوان یاور فقرا، مستمندان و بیخانمانها یاد میشود! او که به دلیل موضع سازش ناپذیرش در دفاع از بیخانمانها و سایر مردم حاشیهنشین و فرودست در فرانسه مورد احترام بود، به طور مرتب به عنوان محبوبترین چهره عمومی در این کشور در صدر نظرسنجیها قرار میگرفت.
به هرحال، کلیسای کاتولیک با موارد متعدد و گاه قدیمی از آزارهای جنسی اعضای کلیسا مواجه است. شوربختانه رسواییهای جنسی کلیسای کاتولیک در فرانسه یکیدوتا نیست، برای نمونه: «تخمین زده میشود که ۲۱۶ هزار کودک از نیمه قرن بیستم تا سال ۲۰۲۰ مورد آزار و اذیت قرار گرفته باشند. این تعداد با احتساب قربانیان سوءاستفادهکنندگان غیرروحانی مرتبط با کلیسا مانند مدارس کاتولیک به حدود ۳۳۰ هزار قربانی افزایش مییابد.» این بخشی از گزارش ۲ هزار و ۵۰۰ صفحهای است که پس از دو سال و نیم تحقیق در بایگانی کلیسا، سوابق دادگاهها، پروندههای پلیس و مصاحبه با شاهدان جمعآوری شده است.
چنانکه متفکرانی چون شهید «مرتضی مطهری» به درستی تأکید کردهاند، یکی از علل گرایش به مادیگرایی و بیدینی همین تاریکیِ تاریخیِ کلیسا به عنوان مهمترین نهاد دینی در غرب است. البته نمیتوان گفت که هر آنچه از کلیسا سربرآورده دچار انحراف بوده است. این ادعا «گزاف» و «دروغ» است، اما قطعاً میتوان گفت که این آمار دهشتناک از جنایات نه همه اعضای کلیسا بلکه کلیسا به مثابه نهاد دینیِ اصلی در غرب را زیر سؤال برده است. معلوم نیست آبروی از دست رفته کلیسا با عذرخواهیهای مکرر پاپ و اعضای ارشد کلیساهای سراسر جهان بازگشتنی هست یا نه؟ اما آنچه مسلم است این رسواییها به علاوه رسواییهای «سازمانهای جنایی- تروریستی» چون داعش و القاعده دین و دینداران حقیقی را در مظان اتهام قرار میدهد به ویژه وقتی این جنایات مکرر در رسانههای جهان منتشر میشود، اما حاصلِ زندگیِ پاک مؤمنان در پستوهای غربت و بینامی میماند. کلیسای کاتولیک در طی قرون قدیسان و متفکران بزرگی را تقدیم بشریت کرده است؛ اما روشن است وقتی که مکتبی ازدواج را که نیازی فطری و غریزی است برای کشیشهای خود ممنوع میکند بستر برای رسیدگی به نیازهای غریزی از راهی غیراخلاقی را فراهم میآورد. شاید این خبرهای گاه و بیگاه از رسوایی مردان کلیسا مولود همین منعِ نابخردانه باشد. به هر حال وقتی این مسئله در کلیسا مکرر تکرار میشود، یعنی آفتی عارضی نیست و ریشهای دارد. ریشهها گرچه دیده نمیشوند اما هستند، باید متوجه آنها بود تا بتوان این درد مزمن را درمان کرد. تا وقتی ریشه پابرجاست کَندنِ شاخهها چندان سودی ندارد...