لزوم تعامل با مردم با مدارا و سعه صدر(حکایت خوبان)
زراره نقل میکند که با برادرم «حمران» یا برادر دیگرم «بکیر» بر امام باقر(ع) وارد شدیم. من به امام گفتم: ما افراد را با شاقول اندازه میگیریم، هرکس مانند ما شیعه باشد، خواه از اولاد علی و خواه از غیر آنها، با او پیوند دوستی (به عنوان یک مسلمان و اهل نجات) برقرار میکنیم، و هر کس با عقیده ما مخالف باشد ما از او (به عنوان یک گمراه و اهل هلاکت) تبری میجوییم. حضرت فرمود: ای زراره! سخن خدا از سخن تو راستتر است، اگر آنچه تو میگویی درست باشد، پس سخن خدا آنجا که میفرماید: «الا المستضعفین من الرجال و النساء والوالدان لایستطیعون حیله و لایهتدون سبیلا» (نساء- 98) کجا رفت؟! مگر آن دسته از مردان و زنان و کودکانی که به راستی تحت فشار قرار گرفتهاند و حقیقتاً مستضعف، نه چارهای دارند و نه راهی (برای نجات از آن محیط آلوده) مییابند. پس «واخرون مرجون لامرالله (توبه- 106) چه شدند؟! و گروهی دیگر به فرمان خدا واگذار شدهاند (کارشان با خداست) آنها که خدا درباره آنها میفرماید: خلطوا عملا صالحاً و اخرسیئاً (توبه - 102) کجا رفتند؟! گروهی کار خوب و بد را به هم آمیختند. پس: المؤلفه قلوبهم (توبه - 60) چه کسانی هستند و کجایند؟!(1)
____________
1- مجموعه آثار شهید مطهری(ره)، ج 1، ص 322