آمریکا پیش به سوی خشونت سیاسی (نگاه)
سید محمد امین آبادی
بامداد روز یکشنبه 24 تیر و در جریان تجمع انتخاباتی در شهر «باتلر » ایالت پنسیلوانیای آمریکا، فردی ۲۰ ساله به نام «توماس متیو کروکس» از فاصله 150 متری از تفنگ نیمهخودکار خود چندین گلوله به سمت ترامپ شلیک کرد که یکی از آنها به گوش وی و سه گلوله دیگر به حاضران اصابت کرد. در جریان این واقعه، دو تن از جمله فرد تیرانداز کشته و دو تن دیگر مجروح شدند. کمپین ترامپ بعد از این حمله اعلام کرد، قسمت بالای گوش سمت راست وی آسیب دیده است اما وضعیت جسمانی وی خوب است. ترامپ بلافاصله با کمک نیروهای پلیس مخفی آمریکا از محل خارج و به یک مرکز درمانی منتقل شد تا مداوا روی وی صورت گیرد.
بعد از این ترور نافرجام کلیدواژه «خشونت سیاسی» به موضوع سخنرانی مقامات و هشدار کارشناسان و رسانههای آمریکایی تبدیل شده است و همه درباره تشدید خشونت سیاسی در این کشور طی ماههای آینده که رقابتهای انتخاباتی در این کشور قبل از آبان ماه به اوج میرسد هشدار میدهند. در تعریف «خشونت سیاسی» گفته میشود که خشونت سیاسی خشونتی است که برای دستیابی به اهداف سیاسی انجام میشود. این میتواند شامل خشونتی باشد که توسط یک دولت علیه سایر کشورها استفاده میشود (جنگ)، خشونتی که توسط یک دولت علیه غیرنظامیان و بازیگران غیردولتی استفاده میشود (ناپدید شدن اجباری، جنگ روانی، خشونت پلیس، ترورهای هدفمند، شکنجه، پاکسازی قومی، یا نسلکشی) و خشونتی که توسط بازیگران غیردولتی علیه دولتها و غیرنظامیان (آدمربایی، ترورهای هدفمند، حملات تروریستی، شکنجه، جنگ روانی و یا چریکی) استفاده میشود. همچنین میتواند خشونت با انگیزه سیاسی باشد که توسط بازیگران غیردولتی علیه یک کشور (شورش، خیانت، یا کودتا) اعمال میشود. در خشونت سیاسی، فرد، گروه یا دولتی که به آن دست میزند بر این باور است که هیچ راه منطقی و قانونی برای دستیابی به خواستههای خود ندارد و بنابراین تنها راه منطقی و موجه تغییر، استفاده از ابزارهای خشونتآمیز است.
بایدن بعد از ترور نافرجام ترامپ طی اظهاراتی گفت: «در آمریکا جایی برای خشونت سیاسی نیست. در هیچ دورهای و به هیچ وجه نباید چنین اتفاقی بیفتد. ما نمیتوانیم اجازه دهیم که این خشونت، عادیسازی شود. دموکراسی به معنای تحمل نکردن خشونت است.». علی رغم ادعای بایدن که مدعی است خشونت سیاسی جایی در آمریکا ندارد بلکه برعکس آن، سیر تحولات در این کشور طی سالهای گذشته خود به محرک اصلی خشونت سیاسی در آمریکا تبدیل شده است. رویدادی سیاسی مثل تلاش برای ترور یک نامزد انتخاباتی مسئلهای نیست که یکباره و در خلاء رخ بدهد و باید پیشزمینههای وقوع این ترور به خوبی واکاوی شود.
فضای سیاسی در این کشور طی سالهای گذشته به شدت قطبی شده است و خشونت سیاسی و حتی در شکل افراطی آن ترور و جنگ داخلی میتواند نتیجه این قطبی شدن فضای سیاسی باشد. اگر ترامپ در این سوء قصد کشته میشد بسیاری از طرفداران وی که از گروههای مسلح، راست افراطی و همچنین سفیدبرترپندار هستند به این باور میرسیدند که نظام سیاسی آمریکا قصد حذف آنها از عرصه سیاسی آمریکا را دارد و به همین دلیل باید دست به اسلحه ببرند تا مانع حذف خود از عرصه سیاسی شوند. تحولات ماههای آینده آمریکا شاید به این تحلیل جامه عمل بپوشاند. دموکراسی در فضای آرام و از طریق همکاری بین نهادها و احزاب رقیب پیش میرود. وقتی هر دو حزب آمریکا در فضای شدیداً دو قطبی این کشور به این نتیجه رسیدهاند که راه رسیدن به قدرت سیاسی حذف کامل طرف مقابل است، صندوق رای جای خود را به خشونت سیاسی و شکل عریان آن، ترور خواهد داد.
طی سالهای اخیر تمامی مباحث از اقتصاد گرفته تا مسائل اجتماعی و امنیتی تبدیل به بازی با حاصل جمع صفر بین دو حزب سیاسی آمریکا شده و هر دو حزب تلاشهای رقیب را برای پیشبرد امور خنثی کردهاند. در چنین شرایطی کاملاً معلوم است که خشونت سیاسی بین طرفداران دو حزب به عنوان ابزاری جایگزین صندوق رای برای پیشبرد امور تشدید میشود. بایدن بارها هشدار داده است که پیروزی ترامپ در انتخابات، دموکراسی آمریکا را نابود خواهد کرد. در نقطه مقابل نیز ترامپ بارها هشدار داده است که با پیروزی مجدد بایدن در انتخابات، آمریکا در جهان مسخره خواهد شد، این کشور با سرعت به سمت جهنم خواهد رفت و جنگ جهانی سوم نیز شروع خواهد شد. با ترسیم چنین فضای رعبآوری کاملاً طبیعی است که در شرایطی که هویتهای سیاسی در این کشور دو قطبی شده است طرفداران این دو حزب برای جلوگیری از ایجاد چنین فضای آخرالزمانی دست به اسلحه برده و تلاش کنند از طرق خشونتبار مانع وقوع چنین سناریوی وحشتناکی برای آمریکا شوند.
قطبی شدن شدید فضای سیاسی میتواند خشونت سیاسی را محتملتر کند. زمانی که جامعه از نظر سیاسی بر اساس خطوط هویتی تقسیم شده باشد، احتمال بروز خشونت سیاسی بیشتر است. چرا که طرفداران احزاب رقیب مخالفان سیاسی خود را به شکل دشمن در میدان جنگ میبینند که تهدیدی وجودی برای حزب، گروه و هویت آنها تلقی میشود که باید حذف شود. این بینش جای هیچگونه اجماعسازی یا همکاری برای پیشبرد امر سیاسی را بین دو طرف باقی نمیگذارد. اگر از طرف مقابل انسانیتزدایی شود و تهدیدی اخلاقی برای هویت خود تلقی شود آنگاه خشونت سیاسی کاملاً از نظر اخلاقی موجه و توجیهپذیر خواهد بود.
علی رغم هشدارهای بایدن و ادعاهای وی درباره خشونت سیاسی که میگوید «این ما نیستیم» باید مشاورین بایدن به او تفهیم کنند که چرا اتفاقاً این شما در حزب دموکرات و رقیبتان ترامپ در حزب جمهوریخواه و سایر بازیگران سیاسی از هر دو طیف هستید که کار را به این جا رسانده و ترس از رقیب را تبدیل به خشونت سیاسی عریان کردهاید. از سوی دیگر طی سالهای گذشته نهاد پلیس این کشور به شدت نظامی شده است و از رویکردهای بسیار خشن علیه معترضان پیروی میکند سرکوب شدید طرفداران جنبش اشغال وال استریت، کشتار گسترده سیاهان از سوی پلیس و تبرئه پلیسهای قاتل، سرکوب گسترده «جنبش جان سیاهان اهمیت دارد» و دست آخر سرکوب بسیار شدید انتفاضه دانشجویی حامی ملت مظلوم فلسطین در دانشگاههای آمریکا باعث شده است که فضای سیاسی این کشور به شدت خشن شده و خشونت به طور مرتب در این کشور بازتولید شود. مردم و نظام سیاسی آمریکا در یک مارپیچ خشونت گرفتار شدهاند و در وضعیتی که فضای سیاسی به شدت قطبی شده است و عقلانیت سیاسی در بین دو طرف به حاشیه رفته است طرفداران هر دو حزب استفاده از خشونت علیه طرف مقابل را مشروع میدانند. آنچه که بروز خشونت سیاسی در این کشور را محتمل میکند دسترسی آسان مردم این کشور به اسلحه است. آمارهای مرکز تحقیقات کنگره آمریکا نشان میدهد آمریکاییها صاحب حدود نیمی (۴۸ درصد) از کل ۶۵۰ میلیون قبضه سلاح غیرنظامی موجود در سراسر دنیا هستند. با توجه به این وضعیت و همچنین رشد افراطگرایی در جامعه آمریکا که «وزارت امنیت داخلی» و «اف بیآی» آن را مهمترین تهدید داخلی حال حاضر آمریکا میدانند بعید به نظر میرسد که طی ماههای آینده شاهد کاهش سطح خشونت سیاسی در این کشور باشیم. در هر دو سناریوی پیروزی یا شکست ترامپ، خشونت سیاسی در این کشور تشدید خواهد شد.