پرسش و پاسخهای حسینی(پرسش و پاسخ)
1- واکنش احسن در برابر احسان دیگران
شخصی به نام انس میگوید: روزی خدمت امام حسین(ع) نشسته بودم یکی از کارکنان زن وارد اطاق شد. سلام داد و دسته گلی را تقدیم امام کرد. امام حسین(ع) در برابر احسان آن کنیز فوراً اظهار داشت: تو را در راه خدا آزاد کردم. به امام گفتم: این کنیز چند شاخه گل به شما اهداء کرد و شما او را در راه خدا آزاد کردید؟ حضرت فرمود: خداوند ما را بدین خصلت مؤدب ساخت که در قرآن کریم میفرماید: «گاهی که شما را به چیزی هدیه دادند پاسخ آنان را به نیکوتر از آن بدهید» و نیکوتر از کار او آزادی او بود، که او را آزاد ساختم.(محجهًْالبیضاء، ج4، ص227)
2- اطاعت مشروط از پدر و مادر
اطاعت از پدر و مادر علیرغم تاکید فراوان قرآن مطلق نیست و همین مسئله برخی را در صدر اسلام به گمراهی انداخت. بسیاری در جنگ صفین فریب خوردند و با انگیزههای باطل میجنگیدند. با اینکه حق را میشناختند و باطل بر آنان آشکار بود، اما دنیاطلبی، غرور و فهم نادرست و تقلید کورکورانه آنان را به بیراهه کشانده بود. عمرو عاص از مشاوران نظامی معاویه بود، روزی پسرش عبدالله نگاهش به امام حسین(ع) افتاد و به اطرافیان خود گفت: کسی که دوست دارد به بهترین انسانها بین آسمان و زمین بنگرد به حسین(ع) نگاه کند اما همچنان در سپاه کفر باقی ماند. ابوسعید خدری هم در سپاه معاویه بود، اما نسبت به امام حسین(ع) علاقه خاصی داشت. روزی امام حسین(ع) او را یافت و به او اظهار داشت: آیا میدانی که من بهترین انسانهای روی زمین نزد فرشتگان آسمان میباشم؟ و باز با من و پدرم در صفین میجنگی؟ سوگند به خدا که پدرم علی(ع) از من برتر است. «ابوسعید» گفت: چه کنم پیامبراسلام(ص) فرمود: از پدر اطاعت کنید. به ناچار با پدر در لشکر معاویه قرار گرفتم! امام حسین(ع) در پاسخ او فرمود: مگر تو کلام خدا را نشنیدی که فرمود: اگر پدر و مادر با تو مبارزه میکنند تا جاهلانه به خدا مشرک شوی پس از آنها اطاعت نکن؟!(لقمان-15) مگر تو سخن پیامبراسلام(ص) را نشنیدی که فرمود: اطاعت از پدر و مادر در خوبیها است و فرمود: اطاعت از مخلوق در راه نافرمانی خدا جایز نیست؟(بحارالانوار، ج43، ص297، ح59)
3- ارزشهای والای اخلاقی و تکاملبخش
امام حسین(ع) در مقام بیان اینکه چه صفات و ویژگیهایی در زندگی فردی و اجتماعی موجبات سعادت و تکامل انسان و جامعه را فراهم میآورد، فرمود: علم ریشه شناخت و آگاهی است. و تداوم تجربهها عامل فراوانی عقل است. و شرافت و بزرگواری، تقوای الهی است و قناعت عامل آسایش تن آدمی است. کسی که تورا دوست دارد، از زشتیها، تو را بازمیدارد، و کسی که دشمن تو است، تو را مغرور میسازد. پنج نعمت بزرگ در هرکس نباشد، از زندگی فراوان بهرهمند نمیشود و آن: عقل، دین، ادب، حیا و اخلاق خوش است.(حیاهًْ الامام الحسین(ع)، ج1، ص181)
4- تفسیر «و اما بنعمهًْ ربک فحدث»
«عمرو ابینصیر» نقل میکند که در مراسم حج به هنگام طواف کعبه شخصی از اهل بصره خدمت امام حسین(ع) رسید و پرسید: واژه «نعمت» در آیه 11 سوره والضحی چه معنایی دارد؟ امام حسین(ع) در پاسخ فرمود: خداوند پیامبرش را فرمان داد تا همواره به یاد آورد دین اسلام را که خدا به او نعمت داد.(تحفالعقول، ص176)
5- تفسیر واژه «الصمد»
از امام حسین(ع) تفسیر واژه «الصمد» در سوره توحید را پرسیدند، حضرت در پاسخ فرمود: صمد آن وجودی است که دارای خلأ نیست. صمد آن وجود برتری است که بالاتر از آن نمیتوان تصور کرد. صمد آن وجودی است که تغذیه نمیکند. صمد آن وجودی است که خواب بر او راه ندارد، و بالاخره صمد آن ذات ابدی است که همراه بوده و خواهد بود.(توحید
شیخ صدوق، ص90، ح3)