kayhan.ir

کد خبر: ۲۹۱۲۴۷
تاریخ انتشار : ۱۵ تير ۱۴۰۳ - ۲۰:۲۴

شخصیت افراد کجا شناخته می‌شود؟

 
 
خداوند در آیه 84 سوره اسراء می فرماید: قُلْ كُلٌّ يَعْمَلُ عَلَى شَاكِلَتِهِ فَرَبُّكُمْ أَعْلَمُ بِمَنْ هُوَ أَهْدَى سَبِيلاً؛ ای پیامبر بگو: هر کسی بر اساس شاکله (شخصیت، هویت، سرشت، ساختار روانی و روحی، عادت ،روش و رویه و ساختار نفسانی) خود عمل می‌کند و پروردگار شما نسبت به راه یافته‌ترین آنان در این شاکله داناترست.
از این آیه به دست می آید که هر انسانی دارای شخصیت و ساختار نفسانی و روحی است که بر اساس آن عمل می‌کند. 
این شاکله یا شخصیت در حقیقت شکل واقعی و تصویر درست از هر انسانی است که در رفتارش نمودار می شود و می توان بر اساس آن رفتار، به قضاوت درباره شخصیت باطنی او پرداخت، هر چند که انسان ها نمی‌توانند همه شخصیت را از طریق رفتارشناسی شناسایی کنند و داوری کاملی داشته باشند و این تنها پروردگار است که با احاطه کامل علمی از چنین توانایی و دانایی برخوردار است، ولی ما نیز می‌توانیم از طریق نشانه شناسی یعنی همان رفتار شناسی که خروجی و برآیند شخصیت هر انسانی است درباره او به داوری بپردازیم که آیا او در مسیر هدایت است یا آنکه در مسیر سقوط قرار دارد و نمی توان او را یک شخصیت متعادل و هدایت یافته و راه یافته دانست و آثار شخصیت متعادل و هدایت یافته را از او انتظار داشت.پس اعمال هر شخصی نشان‌دهنده شخصیت اوست. البته باید توجه داشت که انسان‌ها گاهی بازی می کنند و در بازیگری و ایفای نقش استاد هستند. شما با نگاهی به فیلم‌ها می‌توانید دریابید که برخی از انسان ها چنان محو در شخصیتی می‌شوند که می‌خواهند به ایفای نقش او بپردازند. در این حالت شخصیت حقیقی و واقعی چنان نهان می‌شود که انسان نمی تواند از اعمال او، شخصیت و انگیزه‌های باطنی‌اش را دریابد.  همین حالت در بسیاری از افراد در رفتارهای اجتماعی بروز می‌کند و شخص بر خلاف شخصیت به ایفای نقشی می‌پردازد که جامعه دوست دارد و از هر کسی انتظار دارد. منافقان از جمله کسانی هستند که همواره به ایفای نقش می پردازند و خود واقعی و شخصیت حقیقی خود را اظهار نمی‌کنند. از این رو برای انسان سخت است که تنها از رفتارهای عادی و معمولی اشخاص به حقیقت شخصیت و شاکله وجودی‌شان پی ببرد. خداوند در آیه ابتدای مطلب می‌فرماید که تنها خداوند است که به حقیقت شاکله وجودی و شخصیت حقیقی افراد داناتر است؛ اما این به معنای نفی آگاهی و شناخت  ما از طریق همین رفتارها و اعمال نسبت به شخصیت عامل نیست. 
نشانه‌شناسی برای شناخت شخصیت افراد
در آیات قرآن بیان شده که می‌توان از طریق نشانه شناسی و رفتارشناسی پرده شخصیتی افراد را کنار زد و با تحلیل دقیق اعمال، شخصیت عامل و شاکله وجودی‌اش را به دست آورد. خداوند در آیات 29 و 30 سوره محمد می‌فرماید که از طریق لحن گفتار منافقان و تحلیل و تجزیه آن می‌توانید حقیقت آنان را تبیین و توصیف کنید و انگیزه‌های واقعی در پس گفتارشان را دریابید. همچنین خداوند در آیات 11 و 12 سوره فتح بیان می کند که دل و زبان این افراد هماهنگ نیست و در دل چیزی دارند و بر زبان چیزی دیگر می‌گویند. اینان بدگمانی های خود را نسبت به اسلام و مسلمانان در رفتار و گفتار خودشان در نهایت آشکار می‌کنند و خداوند نیز به گونه‌ای این افراد را در نهایت رسوا می‌سازد. 
اصولا کسانی که از شخصیت نامتعادلی رنج می برند ، قول و فعلشان مطابق هم نیست و یکدیگر را تصدیق نمی کند، در گفتار زیاده روی می‌کنند و خود را به گونه ای جلوه می دهند که آدم در صداقتشان شک می کند، زیرا کاسه‌ای داغ‌تر از آش و کاتولیک تر از پاپ هستند. از این رو وقتی آدم به قول و گفتار اینان نگاه می‌کند از شدت و غلظت دفاع از مساله و مطلبی و پافشاری بیش از اندازه در حق گویی و آزادیخواهی و عدالت خواهی و مانند آن به شک می افتد که اینان نمی‌توانند در گفتارشان صداقت داشته باشند! سخنان اینان که تعجب‌برانگیز است خود گواه بر عدم صداقت آنان است. به عنوان نمونه چنان از حق و پیامبر(ص) دفاع می‌کنند که و به مسائل اجتماعی و معیشت مردم آنچنان توجه دارند که همین زیاده روی گواه بر عدم صداقت آنان است که اینان دشمن مردم و معیشت آنان هستند.(بقره، آیه 204)
 پس این گونه نیست که دست انسان برای شناخت شخصیت افراد به ویژه بازیگران حرفه‌ای بسته باشد که همواره در قالب دیگری می‌روند و نقش آفرینی می‌کنند.
انسان ها هر چند که حرفه ای به ایفای نقش بپردازند،اما در برخی از موارد و جایگاه ها خود را لو می دهند و حقیقت باطنی و انگیزه‌های نهان خود را آشکار می کنند. از جمله مواردی که شخص رفتار خود را آشکار می کند زمانی است که همراهی با دیگری داشته باشد. شخص در چنین مواردی به پرده برداری از انگیزه‌های نهانی خود اقدام می کند و خود را آشکار 
می‌کند. همسفر و همسفره شدن با اشخاص  گوشه ای از شخصیت واقعی آنان را نمایش 
می‌دهد و فرصتی مناسب برای تحلیل شخصیت فراهم می آورد. 
از دیگر مواردی که می توان شخصیت افراد را شناخت، مواقع بحرانی است. انسان‌ها در موارد بحرانی به سبب آنکه در حالت نیمه آگاهی قرار دارند، رفتاری انجام می دهند که عادت شخصیت آنان است.  از این رو، رفتارهایی که بر اساس آگاهی انجام نمی گیرد کاشف خوبی برای شناخت شخصیت افراد است. انسان‌ها در رفتارهای مبتنی بر فقدان آگاهی یا نیمه آگاهی، همان چیزی را انجام می دهند که بدان خو گرفته اند. بنابراین، شرایط بحرانی شرایط مطلوبی برای تحلیل شخصیت و آگاهی از ساختار روحی و روانی افراد است.
* حسن خرسندی