صحبتهای پیمان اکبری پس از نتایج ضعیف تیم ملی والیبال
شناخت مربی خارجی از بازیکنان کم بود میتوانستیم بردهای بیشتری بهدست بیاوریم
پیمان اکبری پس از پایان لیگ ملتها در مورد مسائلی که در جریان این رقابتها در تیم ملی والیبال اتفاق افتاد توضیحاتی ارائه داد.
سرویس ورزشی-
تیم ملی والیبال ایران در مجموع ۱۲ مسابقه خود از لیگ ملتهای ۲۰۲۴ در دو دیدار مقابل آمریکا و هلند به برتری رسید و در ۱۰ مسابقه دیگر شکست خورد. به این ترتیب در پایان مرحله مقدماتی در جایگاه پانزدهم قرار گرفت و به کار خود پایان داد. با نتایج ضعیف در لیگ ملتها تیم ملی والیبال از رسیدن به المپیک 2024 بازماند.
حالا پس از گذشت چند روز از این اتفاقات، پیمان اکبری سرمربی تیم ملی والیبال در گفتوگویی با سایت فدراسیون به تشریح برخی اتفاقات تیمش پرداخت. اکبری در این مصاحبه گفت: از روز اولی که پائز به عنوان سرمربی تیم ملی والیبال انتخاب و با وی قرارداد بسته شد، یکی از اهداف او این بود که تیم ملی والیبال مجوز حضور در المپیک را کسب کند و بعدش هم بتوانیم در مرحله پایانی لیگ ملتها حضور پیدا کنیم. این دو هدف را پائز برای فدراسیون والیبال ترسیم کرد که به هیچکدام دست نیافت. هفته اول و دوم لیگ ملتها را که بدون هیچ بردی پشت سر گذاشتیم و هفته سوم با توجه به شرایط و تغییراتی که پیش آمد و تمام بازیکنانمان در شرایط سخت روحی و روانی قرار داشتند، اما توانستیم دو برد به دست آوریم. نمیخواهم کسب دو پیروزی مقابل آمریکا و هلند را بزرگ کنم، اما نباید آن را نیز کوچک بشماریم؛ بهخاطر اینکه از سال گذشته که ۱۲ دیدار در لیگ ملتها برگزار کردیم و هشت دیدار دیگری که پائز هدایت تیم را برعهده داشت، از ۲۰ دیدار صاحب دو پیروزی شدیم، اما در چهار بازی هفته آخر دو برد به دست آوردیم.
وی افزود: در آغاز لیگ ملتها هدفمان کسب سهمیه المپیک و حضور در مرحله نهائی لیگ ملتها بود ولی به دلایل مختلفی به آن نرسیدیم. یکی از این دلایل میتواند به عدم شناخت پائز از بازیکنان تیم ملی والیبال ایران مربوط شود، چون واقعا دیر به تیم اضافه شد. مشکل دیگر لژیونر بودن تعدادی از بازیکنان بود و آنها خیلی دیر به اردو اضافه شدند. خیلی مسائل دست به دست هم داد تا در این دوره از لیگ ملتها عملکرد مطلوبی نداشته باشیم. اگر در همان آغاز اردوها پائز به تیم اضافه میشد حداقل نسبت به بازیکنانی که در اردو حضور داشتند میتوانست به شناخت بهتری دست یابد. مثل پوریا خانزاده، مبین نصری و اکثر بازیکنان دیگر که در اردو بودند، اما شناخت او از تیم خیلی کم بود.
شناخت پائز کم بود
اکبری ادامه داد: درمجموع پائز آن شناخت کافی را از بازیکنان تیم ایران نداشت و نمیتوانست به نحو احسن از بازیکنان استفاده کند. اتفاق دیگری که افتاد این بود که پائز دستیاری برزیلی داشت و بیشتر با او و به زبان پرتغالی صحبت میکرد. گاهی اوقات روی نیمکت نیاز بود انگلیسی صحبت کند تا بدانیم که خواستهاش چیست و میخواهد چه چیزی را به تیم انتقال دهد، اما او بیشتر پرتغالی صحبت میکرد و این ارتباط ضعیف شده بود و آنطور که باید و شاید دستیاران و کادر فنی ایرانی کنار تیم ملی والیبال، نمیتوانستیم از نظر فنی اطلاعاتی بدهیم؛ البته این نکته را عرض کنم زمانی که سرمربی مشغول صحبت کردن است همه باید در چهارچوب نظرات وی صحبت کنیم و شاید در برخی مواقع نیاز به صحبت کردن دستیاران نباشد، مخصصوصا در زمان وقت استراحت، چون سرمربی کلا یک دقیقه فرصت دارد و باید این زمان محدود را خودش به صحبت با بازیکنانش سپری کند و اطلاعات بدهد. اگر دستیاران هم اطلاعاتی دارند باید به سرمربی منتقل کنند و او با بازیکنانش در میان بگذارد.
وی خاطرنشان کرد: تا زمانی که پائز سرمربی تیم ملی والیبال ایران بود، ما به عنوان کادرفنی ایرانی همهجوره در خدمتش بودیم و همه به او خدمت کردیم و با وجود اینکه وظیفه فنی خاصی را به هیچکس محول نکرده بود، اما به هرحال این تیم، تیم کشورمان است و روی این تیم تعصب داریم و تا جاییکه توانستیم و پائز خواست در کنارش بودیم و کمک کردیم و به جرات میگویم که هیچ مشکلی هم در این مدت پیش نیامد، ولی سطح توقعی که شخصا از پائز و ملیپوشان داشتم برآورده نشد و خوب پیش نرفت تا درنهایت ریاست فدراسیون والیبال تصمیم گرفت پائز را در میانه مسابقات برکنار کند. هیچکدام از عوامل همراه تیم در اتخاذ این تصمیم دخالتی نداشتند و فدراسیون تصمیم گرفت که وی را با توجه به نتایج ضعیفی که کسب کرده بود، تغییر دهد.
میتوانستیم بردهای بیشتری به دست آوریم
سرمربی تیم ملی والیبال که پس از نتایج ضعیف پائز جانشین او شد، در ادامه تصریح کرد: اعتقاد دارم با توجه به سایر تیمهای شرکتکننده در لیگ ملتها و نمایش تیم خودمان، میتوانستیم بردهای بیشتری به دست بیاوریم و هر هفته حداقل صاحب دو پیروزی شویم. هفته اول مقابل صربستان که رقیب اصلیمان برای انتخابی المپیک بود فرصت را از دست دادیم. همچنین دیدار با آرژانتین که میتوانستیم سه بر صفر یا سه بر یک برنده باشیم، حتی فرصت برتری سه بر دو نیز امکانپذیر بود ولی نتیجه را واگذار کردیم. در هفته دوم چیزی که باید اتفاق میافتاد این بود که تیم ایران برابر بلغارستان و ترکیه به پیروزی برسد، اما این اتفاق رخ نداد. اگر این دو پیروزی کسب میشد حداقل اتفاقی که برای تیم ایران میافتاد این بود که هماکنون در لهستان و در مرحله نهائی لیگ ملتها حضور داشتیم و در رنکینگ جایگاهمان ارتقا پیدا میکرد. شرایطی پیش آمده بود که نگران بودم بهخاطر اتفاقات رخداده، در رنکینگ به رتبه بیستم سقوط کنیم. درمجموع مشکلات زیادی را پشت سر گذاشتیم و بهقول برخی از دوستان همیشه دنبال کسی میگردند که بیاید و نجاتمان دهد. از سال ۲۰۱۵ تا امروز فکر میکنم هفتمین مربی تیم ملی والیبال ایران باشم. من را فاکتور بگیرید در بین شش مربی قبلی از قهرمان اروپا تا قهرمان المپیک در کارنامه آنها پیدا میشود ولی در ایران فقط میخواهیم یک نفر را بیاوریم و بگوییم مسئولیت تیم ملی والیبال را بپذیر و والیبال را نجات بده ولی اینگونه نمیشود.
باید مانند ژاپن برنامهریزی کنیم
اکبری در بخش پایانی صحبتهای خود یادآور شد: قبل از انتخابی المپیک، برخی دوستان از من گله کردند که چرا گفتی فقط ۱۰ درصد شانس رسیدن به المپیک را داریم؟ اما من واقعیت را گفتم. شرایط و امتیازات سایر تیمها را با تیم خودمان و همچنین شرایط و نیازهای صعود به المپیک و رقابتهای تیم ایران را بررسی کرده بودم و با توجه به این مسائل نظر داده بودم اما بسیاری از دیگر دوستان به ذهن برنده اشاره و روی آن تاکید میکردند. در این مدتی که مسئولیت تیم ملی والیبال ایران را عهدهدار شدم ذهن برنده را نشان دادم ولی آن کسی که قول صعود به المپیک و حضور در مرحله نهائی لیگ ملتها را داده بود و بر ذهن برنده تاکید زیادی داشت، نتوانست کاری کند. پس باید برخی ساختارها را عوض کنیم و فقط این نیست که یک مربی بیاوریم و او نجاتمان دهد. سال گذشته چهار تورنمنت داشتیم لیگ ملتها، قهرمانی آسیا در ارومیه، بازیهای آسیایی و انتخابی المپیک پاریس؛ بسیار صحبت کردیم و پیشنهاد دادیم که چهار تورنمنت پشت سرهم برای تیم ملی اصلی ایران سنگین و سخت است و بازیکنان فرسوده میشوند و نتیجه مطلوب هم نخواهیم گرفت و همینگونه هم شد؛ نه در لیگ ملتها نتیجه گرفتیم و نه در انتخابی المپیک که اصلیترین رقابتهای تیم ملی والیبال ایران بود. دلخوش به قهرمانی آسیا و رقابتهای آسیایی بودیم، در صورتی که فکر نمیکنم قهرمانی در آسیا و رقابتهای آسیایی به اندازه حضور در مرحله پایانی لیگ ملتها اهمیت داشته باشد. شاید اگر به مرحله حذفی لیگ ملتها راه پیدا میکردیم هم برخلاف ایتالیا باز با بازیکنان اصلی میرفتیم. آنها برای آینده سرمایهگذاری میکنند مانند کاری که ژاپن کرده است. ژاپن فیلیپ بلین را به عنوان دستیار آورد و چندسالی او را در کنار یک سرمربی ژاپنی قرار دادند تا با فرهنگ ژاپن آشنا شود و بازیکنان را بشناسد. حالا ژاپن چنان اعتمادبهنفسی پیدا کرده که اگر شش بازیکن اصلی خود را در اختیار نداشته باشد، ۷-۸ بازیکن جایگزین میتوانند عملکردی بهتر از نفرات اصلی داشته باشند. والیبال ایران نیز باید به این سمت و سو برود و باید اینگونه برنامهریزی کنیم.