آیات قرآنی در منزلت امام علی(ع)(شبهه ها و پاسخ ها)
* با ادعاي الهي بودن منصب امامت علي ابن ابي طالب ـ ع ـ چرا هيچ آيهاي درباره ايشان در قرآن كريم وجود ندارد؟
- براي روشن شدن جواب لازم است به نكاتي اشاره شود:
1ـ قرآن به الهي بودن امامت تصريح دارد: ابراهيم(ع) بعد از مقام نبوّت و رسالت و مقام خليل اللهي آخرين مقام و بالاترين منصبي كه به او عنايت ميشود امامت است، چنانکه خداوند در قرآن ميفرمايد: «.قالَ إِنِّي جاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِماماً قالَ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِي قالَ لا يَنالُ عَهْدِي الظَّالِمِين»؛ من تو را امام و پيشواي مردم قرار دادم. ابراهيم عرض كرد: از دودمان من نيز اماماني قرار بده، خداوند فرمود: پيمان من به ستمکاران نميرسد.(1)
2ـ تمام جزئيات احكام و معارف در قرآن بيان نشده است: آنچه در قرآن آمده كليّات است و در مواردي به جزئيات اشاره شده است و مسئله امامت مسئله كلّي است و مصداق آن مسئله جزئي است و در عين حال در قرآن بدان اشاره شده، هر چند تصريح نشده است.
3ـ خداوند در قرآن، پيامبر (ص) را به عنوان مبيّن و مفسّر كتاب معرفي كرده است: «ما اين ذكر (قرآن) را بر تو نازل كرديم تا آنچه را كه به سوي مردم نازل شده است براي آنها (بيان نموده) روشن کنی و شايد انديشه كنند،(2) بعداً اشاره ميشود كه پيامبر اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ به امامت علي ـ ع ـ تصريح کرده است.
بعد از اين مقدّمه در جواب بايد گفت كه آيات عديدهاي در قرآن درباره اميرالمؤمنين(ع)، امامت آن حضرت و شأن و منزلت آن آمده است، اگرچه در هيچيك از آنها صريحاً نام آن حضرت به جهت مصالحي برده نشده است.
خوارزمي و متّقي هندي، در روايتي از رسول خدا نقل کردهاند كه آن حضرت فرمود: ما انزل الله تعالي آيه «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا » الّا وَعَليَّ رَاْسُها و اميرُها، خداوند آيهاي با خطاب «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا » نازل نفرمود، جز آنکه علي ـ ع ـ بالاترين و امير(مصداق آيه) شمرده ميشود.(3) (در ص 280، مناقب خوارزمي دارد... الّا كان عليٌ شريفها و اميرها)
سلطان الواعظين از محمّد بن يوسف گنجي شافعي و طبراني نقل کرده كه سيصد آيه از قرآن درباره آن حضرت نازل شده است.(4) و حاكم حسكاني متوفاي 470 هـ مجموع آيات فوق را در 2 جلد جمعآوري کرده است.(5)
اينک به بعضي از آيات معروف كه طبق مدارك و منابع شيعه و اهل سنّت در شأن اميرالمؤمنين ـ ع ـ آمده است اشاره ميكنيم:
1. آيه تبليغ: خداوند ميفرمايد: اي پيامبر، آنچه را كه خداوند بر تو نازل كرده است به مردم برسان و اگر چنين نكني، گويا رسالت خويش را به انجام نرساندهاي و خداوند تو را از مردم حفظ خواهد كرد و به راستي خداوند گروه كافران را هدايت نميكند.(6) به اتفاق شيعه و عدّهاي از بزرگان اهل سنّت، آيه مذكور در مورد ولايت و امامت اميرالمؤمنين ـ ع ـ در واقعه غديرخم نازل شده است، چنانکه سعيد خدري و ابن عباس نقل کردهاند كه آيه شريفه «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْك...» در روز غدير خم بر پيامبر اكرم ـ ص ـ در مورد عليبن ابيطالب ـ ع ـ نازل شده است.(7)
2. آيه اكمال: قرآن ميفرمايد: امروز دين را براي شما كامل کردم و نعمت خويش را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان دين براي شما اختيار کرده بدان راضي شدم.(8) آيه فوق به اتّفاق علماي شيعه (9)و جمعي از علماي اهل سنّت درباره علي ـ ع ـ نازل شده است، چنانکه خوارزمي نقل کرده كه بعد از بالا بردن دست علي ـ ع ـ توسط پيامبر ـ ص ـ در غدير خم و معرّفي ایشان بهعنوان ولي و جانشين خود، هنوز پيامبر و علي از هم جدا نشده بودند كه آيه اكمال، الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُم نازل شد، حضرت فرمود: الله اكبر بر كامل نمودن دين و تمام کردن نعمت و رضايت خداوند به رسالت من و ولايت علي؛ پس در حق ياري كنندگان علي ـ ع ـ دعا فرمود و خواركنندگان او را نفرين کرد.(10)
3. آيه ولايت: در قرآن آمده «إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ...»؛ ولي و سرپرست و رهبر شما تنها خدا است و پيامبر او و آنها كه ايمان آوردهاند و نماز را بر پاي ميدارند و در حال ركوع زكات ميپردازند.(11) آيه فوق هم بهاتّفاق شيعه(12) و گروهي از علماي اهل سنّت در بارهاي علي ـ ع ـ و ولايت او نازل شده است.
مرحوم علّامه اميني نام 66 نفر از بزرگان عامّه را با کتابهایشان ذكر مي کند كه نزول این آيه شريفه را در مورد اميرالمؤمنين ـ ع ـ پذيرفتهاند،(13) از جمله خوارزمي، جريان صدقه دادن انگشتر در حال ركوع توسط آن حضرت را مفصّل نقل کرده است.(14) حاكم حسكاني حنفي نيشابوري، از دانشمندان معروف قرن پنجم نیز در «شواهد التنزيل» به پنج طريق از «ابنعباس» و به دو طريق از «انس بن مالك» و به دو طريق از «محمّد بن حنفيّه» و با يك طريق از
«عطاء بن السائب» و يك طريق از «عبدالملك بن جريح مكّي» از پيغمبر اكرم ـ ص ـ نقل ميكند كه آيه «انما وليكم الله...» درباره علي ـ ع ـ نازل شده كه در حال ركوع، انگشتر به سائل داد.(15)
4. آيه اولي الامر: در قرآن ميخوانيم: « اى كسانى كه ايمان آوردهايد، خدا را اطاعت كنيد و پيامبر و اولياى امر خود را [نيز] اطاعت كنيد.»(16) حاكم حسكاني حنفي نيشابوري، ذيل اين آيه، پنج حديث نقل كرده كه در همه آنها عنوان «اولي الامر» بر علي ـ ع ـ (بهعنوان يك مصداق روشن) تطبيق شده است. در نخستين حديث از خود علي ـ ع ـ نقل ميكند كه ایشان فرمود: وقتي
پيامبر ـ ص ـ فرمود: شركاي من كسانياند كه خداوند آنها را قرين خودش و من ساخته و درباره آنها آيه «.يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا الله..» را نازل كرده است؛ از آن حضرت پرسيدم: اي پيامبر خدا، اولي الامر كيانند؟ فرمود: تو نخستين آنها هستي، و به همين مضمون است چهار حديث بعدي.(17)
همچنين آيه تطهير،(18) مباهله،(19)پاداش رسالت،(20) علم الكتاب،(21) و آيه صادقين، خير البريّه، ليله المبيت، حكمت، سوره هل اتي، سقايه الحاج، آيه صالح المؤمنين، سوره احزاب، بينه و شاهد، آيه صديقون، آيه نور، آيه انذار، مرج البحرين، نجوا، سابقون، آيه انفاق و آيه محبّت،(22) آيه مسئولان.(23) هرچند به صراحت نام علي در قرآن نيامده است، ولي طبق اعتراف اهل تسنن و تشيع آيات نام برده شده براي امامت و فضيلت حضرت علي ـ ع ـ نازل شدهاند و قابل انكار نيستند.
_____________________
1ـ بقره/ 124. 2ـ نحل/ 44. 3ـ موفق بن احمدبن محمّد مكّي خوارزمي، المناقب، قم، مؤسسة النشر الاسلامي التابعة لجماعة المدّرسين، چاپ سوّم، 1417، صص 266ـ 267، روايت 249؛ و ر.ك: متّقي هندي، علي، كنزالعّمال، بيروت، موسسة الرساله، چاپ پنجم، 1405 هـ، 1985 م، ج 11، ص 604، روايت 32920. 4 ـ سلطان الواعظين شيرازي، شبهاي پيشاور، تهران، دارالكتب الاسلامية، چاپ سي و هفتم، 1376، ص 386.
5ـ حافظ عبيدالله حاكم حسكاني، شواهد الّنزيل بقواعد التفصيل، بيروت، موسسة الاعلمي، 1392هـ، در 2 جلد. 6ـ مائده/ 67. 7ـ الف: منابع شيعه: اميني نجفي، عبدالحسين، الغدير، تهران، دارالكتب الاسلامية، چاپ دوّم، 1372، ج1، صص 223 ـ 214؛ مكارم شيرازي، ناصر و جمعي از دانشمندان، پيام قرآن، قم، نسل جوان، چاپ دوّم، 1374، ج 9، صص 389 ـ 117. ب: منابع اهل سنّت: جلال الدين عبدالرحمان بن ابيبكر السيوطي، تفسير الدرالمنثور في التفسير بالمأثور، بيروت، ج 2، ص 327، ذيل آيه 67؛ سوره مائده. رشيد رضا، تفسير المنار، بيروت، دارالمعرفة، چاپ دوم، ج 6، ص 463، ذيل آيه مذكور.
8ـ مائده/ 5. 9ـ الغدير، همان، ج 1، صص 237 ـ 230؛ پيام قرآن، پيشين، ج 9، ص 188 و.... 10ـ خوارزمي، المناقب، پيشين، خطبه 135، روايت 152؛ و ر.ك: حافظ حسكاني، حافظ شواهد التنزيل، پيشين، ج 1، ص 157، حديث 211. 11ـ مائده/ 55. 12ـ ر.ك: الغدير، پيشين، ج 3، ص 162؛ و ر.ك: پيام قرآن، پيشين، ج 9، ص 2001 و.... 13ـ الغدير، پيشين، ج 3، صص 162ـ 156. 14ـ خوارزمي، المناقب، ص 264، روايت 246 و ص 266، روايت 248. 15ـ ابيالقاسم عبيدالله بن احمد الحسكاني، شواهد التنزيل، بيروت، موسسة الاعلمي، ج 1، ص 161 الي 168. 16ـ نساء/ 59. 17ـ ر.ك: شواهد التنزيل حسكاني، پيشين، ج 1، ص 148 تا 151؛ و ر.ك: پيام قرآن، پيشين، ج 9، ص 219ـ 215. 18 ـ احزاب/ 33. 19ـ آلعمران/ 61. 20 ـ شوري/ 23. 21ـ رعد/ 43. 22 ـ پيام قرآن،
ج 9، پيشين؛ و شواهد التنزيل، پيشين؛ كه در پيام قرآن، ج 9، حدود 30 آيه مفصّل مطرح و بحث شده است. 23 ـ صافات/ 24.