kayhan.ir

کد خبر: ۲۹۰۲۲۴
تاریخ انتشار : ۲۸ خرداد ۱۴۰۳ - ۲۱:۴۸

انکار  قیامــت و عـلل و آثــار آن

 

فرشته محیطی
قیامت یکی از مهم‌ترین باورهای اسلامی است که حتی از باور به توحید نیز مهم‌تر است؛ زیرا باور به قیامت و حسابرسی آن به معنای باور به بسیاری از امور است که پیش نیاز این باور است و باور به معاد و قیامت و ایمان و اعتقاد بدان از مصادیق این مثل است که «چون که صد آمد نود هم پیش ما است». نویسنده در نوشتار زیر فلسفه، آثار و کارکردهای انکار قیامت در زندگی دنیوی و اخروی انسان را تبیین کرده است.
***
 آثار و پیامدهای کفر به قیامت 
در آیات قرآن برای کفر به قیامت و انکار رستاخیز آثار و پیامدهایی بیان شده است. در این‌جا به برخی از آنها اشاره می‌شود:
1.کاری خطرساز: انکار قیامت به‌ویژه از سوی رهبران متکبر، امری بسیار خطرناک است و انسان باید از کسانی که به انکار قیامت می‌پردازند، بشدت اجتناب کرده و به خدا پناه برد؛ زیرا این دسته افراد به سبب عدم باور به حساب و کتاب اخروی هیچ باکی از رفتارهای ظالمانه خود ندارند. از این رو، ممکن است دست به اذیت و آزار و حتی قتل افراد بیگانه بزنند؛ زیرا این افراد و به ویژه رهبران و قدرتمندان آنان هیچ ترسی از مجازات اخروی نداشته و با انکار قیامت و توانایی‌گریز از مجازات دنیوی، ممکن است به هر کار خطرناکی دست بزنند. از این رو حضرت موسی(ع) وقتی با انکار فرعونی مواجه می‌شود، برای رهایی از کارهای خطرساز فرعون چاره را در پناه بردن به خداوند دانسته و می‌فرماید: اِنّى عُذتُ بِرَبّى ورَبِّكُم مِن كُلِّ مُتَكَبِّر لا يُؤمِنُ بِيَومِ الحِساب؛ من به پروردگار خودم و پروردگار شما پناه می‌برم از هر متکبری که به روز قیامت ایمان ندارد.(غافر، آیات 26 و 27) پس انکار قیامت، شخص را برای ارتکاب هر کار خطرناک و خطرسازی نسبت به دیگران آماده می‌کند و زمینه را برای ظلم و تضییع حقوق انسانی فراهم می‌نماید. این یکی از بدترین آثار و پیامدهای کفر و انکار قیامت و روز حسابرسی است. 
به سخن دیگر، قرآن به مؤمنان هشدار می‌دهد که نسبت به کسانی که روز حسابرسی را منکر هستند با احتیاط رفتار کنند؛ زیرا آنان پایبند به هیچ اصل عدالتی نیستند و چون آخرت و حسابرسی آن را منکر هستند ممکن است هر گونه رفتار نابهنجار و خلاف حقوق بشری را مرتکب شوند؛ چرا که ترسی از مجازات در آخرت ندارند و آن را از اصل منکر هستند؛
2. پندارهای باطل: کسانی که به انکار قیامت و روز حسابرسی می‌پردازند، دارای پندارهای باطلی هستند. از نظر آنان قیامت و روز حسابرسی اصولا پنداری باطل است و اگر قیامتی باشد، تغییر در وضعیت رخ نخواهد داد؛ زیرا همان خدایی که دنیا را به کام آنان کرده‌، در قیامت نیز تغییری نخواهد داد؛ زیرا برتری طبیعی ثروتمندان و قدرتمندان در دنیا برخاسته از عنایت خداوندی است و همین خداوند که آنها را در دنیا کرامت بخشیده و فقیران و ناتوانان را خوار کرده‌، در قیامت نیز همین گونه برخورد خواهد کرد و انسان‌های کریم در آخرت نیز کریم بوده و انسان‌های خوار در آخرت با همین سرنوشت دوباره برخواهند خاست. خداوند در آیات 32 و 36 سوره کهف با بیان داستان باغدار متکبر ثروتمند به این پندارهای باطل اشاره کرده است. باغدار متکبر می‌گوید:« و باور نمی‌کنم قیامت برپا گردد! و اگر به سوی پروردگارم بازگردانده شوم (و قیامتی در کار باشد)، جایگاهی بهتر از این‌جا خواهم یافت.» این در حالی است که از نظر قرآن دادن و گرفتن و قبض و بسط در ثروت و مال دنیوی هیچ ارتباطی به کرامت و اهانت ندارد.(فجر، آیات 16 و 17)
3. نابودی عمل صالح: از دیگر آثار و پیامدهای انکار قیامت و روز حسابرسی، حبط عمل صالح است. به این معنا که عمل صالح که منکر قیامت انجام می‌دهد، بی‌تاثیر اخروی خواهد بود. اصولا هر انسانی به سبب فطرت، گرایش به خیر و نیکی دارد و این فطرت تا با کفر و گناه میرانده نشده باشد، گرایش به خیر و حق داشته و انسان را به کارهای نیک دعوت می‌کند(شمس، آیات 7 تا 10)؛ از این رو انسان‌های منکر قیامت نیز کارهای نیک انجام می‌دهند. اما از آنجا که به قیامت باور ندارند، این کار نیک برای آخرت نمی‌ماند تا ره توشه اخروی شخص باشد، بلکه آثار آن تنها در دنیا می‌ماند؛ زیرا خداوند به حکم آنکه ظالم به بندگان نیست و عدالت اصل حاکم بر هستی است، پاداش عمل صالح آنان را در دنیا می‌دهد به گونه‌ای که اگر موجب کفر مؤمنان نمی‌شد همه زندگی برخی از کافران را سرتاپا از طلا و زر و سیم می‌گرفت(زخرف، آیات 33 تا 35) با این همه بر اساس اصل پاداش کار خیر‌، پاداش کارهای نیک آنان را در همین دنیا به میزانی می‌دهد که مستحق آن هستند؛ اما هیچ بهره‌ای برای آنان در آخرت نیست. خداوند در دسته‌ای از آیات به مسئله عدالت و پاداش دنیوی اعمال خیر آنان پرداخته است(بقره، آیات 102 و 200؛  آل عمران، آیه 77؛ نساء، آیه 22) و در دسته‌ای دیگر از آیات به مسئله حبط عمل منکر قیامت و کفار اشاره کرده و بیان می‌کند که آنان با کفر خویش اجازه نمی‌دهند تا آثار و پیامدهای عمل نیکشان در آخرت نمایان شود(فرقان، آیات 21 و 23؛ کهف، آیات 104 و 105)؛ زیرا شرط بقای اعمال و صعود آن برای بقا در قیامت، نیت خیر و ایمان همراه با عمل صالح است.(فاطر، آیه 10) پس کفر و انکار قیامت و روز حسابرسی زمینه‌ساز تباهی عمل نیک می‌شود به طوری که در قیامت برای آن آثاری باقی نمی‌ماند.
4. فجور و هنجارشکنی: از دیگر آثاری که قرآن‌، برای انکار بلکه شبهه در قیامت مطرح می‌کند، فجور و دریدگی و هنجارشکنی است. خداوند می‌فرماید: آيا انسان مى‏پندارد كه هرگز ريزه استخوان‏هايش را گرد نخواهيم آورد؟! چرا، ما قادريم بر اينكه سرانگشتان او را هم راست و درست كنيم بلکه انسان می‌خواهد تا جلویش را باز کند و فجور نماید.(قیامت‌، آیات 3 تا 5) در این آیه بیان شده شبهه علمی شخص درباره کیفیت قیامت تنها برای آن  است که با انکار قیامت جلوی خویش را باز کند و با انکار حسابرسی و مجازات در قیامت راه را برای فجور و هنجارشکنی بگشاید. با اینکه می‌داند که خداوندی که همه چیز را از عدم آفریده توانایی دارد که دوباره آن را بیافریند، با این همه تنها برای شهوت علمی و ارضای آن، شبهه علمی امکان رستاخیز را مطرح می‌کند. پس از نظر قرآن، منکران قیامت و حسابرسی در پی آن هستند تا با انکار و یا شبهه افکنی در آن زمینه را برای هنجارشکنی خود فراهم آورده و فجور نمایند.
5.ترک اطعام بیچارگان: کسانی که منکر قیامت هستند، اصولا عواطف انسانی را کنار می‌گذارند و به مساکین و بیچارگانی که توانایی حرکت ندارند و نمی‌توانند لقمه نانی به دست آورند، بی‌توجه بوده و حاضر نیستند تا به آنان خوراکی بدهند و بر اساس اصل بقای اصلح بر این باورند که این افراد باید بمیرند تا دنیایی بهتر داشته باشند. از این رو ترک اطعام از شیوه‌های آنان در زندگی است.(ماعون، آیات 1 تا 3)
6.طرد یتیم: اصولا این افراد برای زیردستان و افراد ناتوان ارزش و احترامی قائل نیستند؛ زیرا به قیامت باور ندارند و دنیا برایشان همه چیز است. از این رو بر اساس اصالت دنیا و لذت‌،هر آنچه مانع لذت آنان باشد بد و نادرست است و باید تباه شود. از این رو برخوردهای تندی با یتیم داشته و آنان را طرد می‌کنند.(همان)
عوامل کفر به قیامت
اکنون پس از شناخت آثار و پیامدهای کفر به قیامت و انکار حسابرسی، به برخی از مهم‌ترین عواملی که موجب می‌شود تا انسان به انکار قیامت بپردازد اشاره می‌کنیم. از مهم‌ترین این عوامل می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
1.آزادی مطلق: از نظر قرآن، انسان موجودی دارای اراده و اختیار و حق انتخاب است. این جزو امور تکوینی بشر است؛ اما همین قرآن بیان می‌کند که آزادی او مطلق نیست، بلکه باید بداند که هر انتخابی که انجام می‌دهد آثار و تبعاتی دارد که باید آن را بپذیرد. بنابراین اگر انتخاب او حق و عدالت و خیر و نیکی باشد، به طور طبیعی پیامدهای آن نیز خیر خواهد بود؛ اما اگر در انتخاب به سوی باطل رفت باید پیامدهای آن را نیز بپذیرد که همان عذاب دنیوی و آتش دوزخی است. اگر کسی با اختیار و انتخاب به جای انگبین و عسل بخواهد زهر بخورد باید آمادگی رنج و عذاب زهر به جای شیرینی عسل و انگبین باشد. خداوند می‌فرماید درست است که ما شما را آزاد و مختار آفریده ایم، ولی مکلف کرده‌ایم که انتخاب درست داشته باشید و گرنه باید به طور طبیعی پیامد انتخاب نادرست خود را بپذیرید که رفتن به دوزخ است. (حاقه، آیات 29 تا 31) از نظر قرآن کسانی به قیامت و روز حسابرسی کفر می‌ورزند که گرايش به آزاديهاى مطلق و بى بند و بارى دارند. پس باید گفت که بی‌بند و باری و فجور و آزادی مطلق بی‌حد و حصر، زمينه ساز انكار قيامت در انسان و ایجاد شبهه علمی در آن است که در آیات 3 تا 5 قیامت به آن توجه داده است.
2. فقدان سرمایه وجودی:کسانی به انکار قیامت و روز حسابرسی می‌پردازند که سرمایه‌های وجودی خود را از دست داده و دچار خسران سرمایه‌ای شده‌اند. خداوند درباره این عامل خطرناک می‌فرماید: لَيَجمَعَنَّكُم اِلى يَومِ القِيـمَهًِْ لا رَيبَ فِيهِ الَّذينَ خَسِرُوااَنفُسَهُم فَهُم لا يُؤمِنون؛ هر آینه آنان را روز قیامتی که ضروری است و شکی در آن نیست، گرد می‌آوریم، آن کسانی که سرمایه خود را از دست داده و زیان کرده‌اند پس ایمان نمی‌آورند.(انعام، آیه 12) این فقدان سرمایه وجودی که در آیات دیگر از جمله سوره عصر مطرح شده به سبب ترک ایمان، عمل صالح، توصیه به حق و صبر است. همچنین بر اساس آیات 7 تا 10 سوره شمس رفتارهای انسانی موجب می‌شود تا این سرمایه‌های وجودی تقویت یا میرانده شود. به هر حال، کسی که گناه می‌کند، گرفتار زنگار گرفتگی و از دست دادن سرمایه فطری می‌شود و در نهایت به سبب از دست دادن سرمایه‌های وجودی خود به جای گرایش به ایمان و عمل صالح به ضد آن گرایش یافته و از ایمان وعمل صالح‌گریزان می‌شود. پس‌گریزش انسان از قیامت و روز حسابرسی به سبب فقدان سرمایه وجودی، زیانی است که به وی از جهت اعمال و رفتارش رسیده است.
3. رفاه و آسایش مفرط: خداوند هستی را به گونه‌ای سامان داده که همه چیز در راستای کمال یابی انسان باشد. سنت‌های بسیاری است که برای این منظور بر جهان و جان و جامعه حاکم شده است. از جمله سنت‌های الهی امتحان با ضرر و دفع و رفع ضرر است. انسان‌ها در هنگامی که با ضرری مواجه می‌شوند واکنش‌های متفاوتی نشان می‌دهند؛ برخی‌شان پس از رفع ضرر و جلب منفعت و قرار گرفتن در رفاه خود را گم می‌کنند و به جای آنکه در مسیر کمالی حرکت کنند بر عکس عمل کرده و از حرکت در مسیر کمالی باز می‌ایستند. از نظر قرآن یکی از عوامل انکار قیامت‌، گرایش‌هایی است که در انسان‌ها در هنگام رفاه و آسایش بسیار به‌وجود می‌آید. خداوند در آیه 50 سوره فصلت به این عامل اشاره کرده و می‌فرماید: و اگر از جانب خود رحمتى- پس از زيانى كه به او رسيده است- بچشانيم، قطعاً خواهد گفت: «من سزاوار آنم و گمان ندارم كه رستاخيز برپا شود و اگر هم به سوى پروردگارم بازگردانيده شوم، قطعاً نزد او برايم خوبى خواهد بود. «پس بدون شكّ، كسانى را كه كفران كرده‏اند، به آنچه انجام داده‏اند آگاه خواهيم كرد، و مسلماً از عذابى سخت به آنان خواهيم چشانيد.
4. تبلیغات کافران: از دیگر عوامل انکار قیامت، تبلیغات کافران و تاثیر سخنان آنان است. از این رو خداوند هر گونه مجالست با کافران را منع کرده است؛ زیرا مجالس و رفت و آمد با آنان موجب تضعیف ایمان سست ایمان‌ها و گرایش به کفر و انکار قیامت است. خداوند در آیات 15 و 16 سوره طه بیان می‌کند که یکی از عوامل کفر و انکار قیامت، تاثیر پذیری از کافران و سدی است که آنها در برابر مردم ایجاد می‌کنند و اجازه نمی‌دهند تا مردم بر اساس گرایش فطری خویش ایمان به خدا و آخرت را بپذیرند.
5. هواپرستی: از دیگر عوامل بسیار تاثیرگذار در کفر مردم به قیامت و انکار روز حسابرسی‌، هواپرستی است. خداوند در همین آیات 15 و 16 سوره طه ضمن بیان تاثیر کافران به عنوان عامل انکار قیامت، به تاثیر هواهای نفسانی و هواپرستی به عنوان عامل دیگر کفر و انکار قیامت پرداخته و بدان توجه داده است. در این آیه جمله «واتّبع هواه» تعليل براى جمله «لايؤمن بها» است. به این معنا که علت ایمان نیاوردنشان به سبب پیروی از هواهای نفسانی است.
6.روحیه تجاوزگری: روحيّه ظلم و تجاوز، از عوامل تكذيب و انکار قيامت است. خداوند در آیات 10تا 12 مطففین، این روحیه را عامل انکار قیامت دانسته است. اصولا تجاوزگران هیچ اعتقادی به حساب و کتاب چه اخروی و چه دنیوی ندارند و می‌کوشند تا هر طوری شده از حقوق دیگران سوءاستفاده کرده و به محدوده دیگران تجاوز نمایند و حقشان را تضییع کنند.
7. گناه: مهم‌ترین عامل در تکذیب و انکار قیامت و روز حسابرسی است؛ زیرا قلب را سیاه و دل را می‌میراند و دریچه فهم و درک قلب را می‌بندد.(مطففین، آیات 10 تا 14 )
آنچه بیان شد تنها گوشه‌ای از علل و عواملی است که موجب انکار قیامت و روز حسابرسی می‌شود. با نگاهی به همین آیات و مصادیق بیان شده می‌توان عوامل جزئی‌تر را نیز شناسایی کرد.