حمایت از مبارزه با فساد یا اعلانجنگ به دستگاه قضائی؟ (خبر ویژه)
روزنامه زنجیرهای هممیهن مدعی شد: «رئیسی که در دوره ریاست قوه قضائیه، متهمان را تا بالای دار میبرد، درباره فساد وزیرش سکوت و حتی حمایت کرد». این ادعای دروغ در حالی است که بر اساس گزارش دستگاه قضائی، دولت از ابتدا در تشکیل این پرونده حمایت و همراهی کرده است.
هممیهن مینویسد: «آیا دولت از فساد در این سطح خبر داشته و با لحاظ ارتکاب این جرم او را تغییر داده یا نه؟ اگر نه؛ پس این گشت ارشاد مدیران دولت چهکاره است؟ اگر پاسخ بلی است؛ چرا وی بهجای برکناری استعفا داد؟».
همزمان با روزنامه هممیهن، برخی دیگر از نشریات زنجیرهای دیگر هم از صدور حکم محکومیت برای وزیر سابق کشاورزی ذوقزده شدهاند و حال آن در رویکرد عدالتخواهانه، باید با متخلف- هر که هست- با رعایت تمام حدود شرعی و قانونی برخورد شود. این، نقطه مقابل رویکرد جناحی و قبیلهای به موضوع فساد است که طی آن، اگر متهم از قبیله خودشان بود، به هر قیمت پشتیبانی میکنند تا دست محکمه و قانون به او نرسد؛ اما اگر از دیگران بود، هیجانی شده و هورا میکشند.
امروز محافلی برای محکومیت وزیر سابق کشاورزی در پرونده چای دبش جشن گرفتهاند، که وقتی کرباسچی شهردار وقت تهران به دادگاه احضار شد، پنج ساعت از جلسه رسمی دولت خاتمی را به حمایت علنی از او اختصاص دادند و در وزارت کشور، «ستاد حمایت از کرباسچی» تشکیل دادند! یا هنگامی که پرونده اختلاس ۱۴هزار میلیاردی صندوق فرهنگیان به جریان افتاد، رئیس دولت متبوعشان آبانماه ۹۵ گفت: «بعضیها بالا و پایین کردن فساد برایشان لذتبخش است! اگر دستگاهی وامی داده و آن پول شده بدهی معوق، نمیدانم چرا خوششان میآید بدهی معوق را بگویند اختلاس»!
اگر امروز دولت در مبارزه با مفاسد پیشقدم میشود، دیروز رئیس دولتی داشتیم که تهدید میکرد اگر دست به برادرم بزنید، جنگ میشود(!) آقای محسنی اژهای (معاون اول وقت قوه قضائیه)، ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۶ درباره احضار حسین فریدون و فشار رئیس دولت گفته بود: «کسانی گفتند اگر فلان کس را قبل از انتخابات احضار کنید، ما اعلان جنگ میکنیم. ولی ما تسلیم نشدیم. برخی که خودشان قائل بودند که باید افراد علنی مجازات شوند، امروز حرفهای دیگری را مطرح میکنند».
پس از آن هم که حکم دادگاه فریدون، در تاریخ ۹ مهر ۱۳۹۸ صادر، و او ۲۴ مهر راهی زندان شد، آقای روحانی بهشدت عصبانی شد. او در سخنرانیهای عمومی در یزد و کرمان، به قوه قضائیه حمله کرد. چند روز بعد هم، بلوای آبان با سه برابر کردن قیمت بنزین برپا شد؛ بلوایی که سردبیر فعلی هممیهن دربارهاش گفت: «چرا روحانی چهار روز قبل از گرانی بنزین، آنگونه سخنرانی میکند؟ کدام رئیسجمهور اعلام کرده بود که فلانقدر کسری بودجه داریم؟ روحانی در یزد از کسری بودجه گفت و یکسری حملات هم به رئیس قوه قضائیه انجام داد. همین روش را در کرمان به شکلی دیگر ادامه داد. همه اینها، یعنی میخواهد به هر قیمتی شده، دوباره (با آمریکا) مذاکره کند. اینجا بود که قمار کرد. وقتی دید چیزی دستش ندارد، بنزین را گران کرد تا جامعه واکنش نشان دهد؛ میگویند وزیر اطلاعات در جلسه دولت هشدار داده اگر بنزین را گران کنید، جامعه به هم میریزد و روحانی خندیده. اینکه میگویند آن تصمیم، غیرکارشناسی، و اطلاعرسانی آن هم غلط بوده؛ اتفاقاً از نظر روحانی، هم کارشناسی بوده و هم نحوه اطلاعرسانی- در واقع اطلاعنرسانی- درست بوده، تا جامعه بیشتر عصبانی شود»!
دیروز روزنامه زنجیرهای هممیهن مدعی شد: «رئیسی که در دوره ریاست قوه قضائیه، متهمان را تا بالای دار میبرد، درباره فساد وزیرش سکوت و حتی حمایت کرد». این در حالی است رئیس قوه قضائیه (که خط قرمزی در مبارزه با فساد نمیشناسد)، دیروز در جمع دانشجویان دانشگاه یاسوج شهادت داد: «شاید برخی از مطالب به گوش شما نرسیده باشد. در مورد چای دبش آن کسی که مسئله را از روز اول پیگیری و مطرح کرد، خود دولت بود. معاون اول به محض شنیدن خبر موضوع را پیگیری و دنبال کرد و بعضی از افراد را جابهجا کردند. بازرسی ویژه دولت هم موضوع را پیگیری کرد. وزارت اطلاعات تمامقد وارد این موضوع شد. سازمان بازرسی کل کشور (به عنوان قوه قضائیه) هم موضوع را دنبال میکرد... یکی از دو وزیر محکوم شده است».