kayhan.ir

کد خبر: ۲۸۷۳۹۰
تاریخ انتشار : ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۲۰:۴۰

چرایی عدم رغبت امام صادق(ع) به خلافت (پرسش و پاسخ)

 
 
پرسش:
چرا امام صادق(ع) که در فاصله زمانی پایان دوره بنی‌امیه و آغاز دوره بنی‌عباس زندگی می‌کرد و فرصت مناسب سیاسی برای آن حضرت در جهت کسب خلافت به وجود آمده بود، هیچ تلاش و اقدامی در این زمینه نکرد؟
پاسخ:
به طور کلی این مطلب بسیار روشن است که امام صادق‌(ع) از نظر تصدی امر حکومت و خلافت خیلی حالت کناره‌گیری به خود گرفت و هیچ‌گونه اقدامی که نشانه‌ای از تمایل امام باشد، به اینکه زعامت را در دست گیرد وجود نداشت. البته در این جهت شکی نیست که اگر فرض کنیم که زمینه، برای تصدی حکومت مساعد بوده، امام باید اقدام می‌کرد و حکومت را در دست می‌گرفت. ولی اگر زمینه صددرصد مساعد نبود و مثلاً پنجاه درصد مساعد بود چه مانعی داشت که امام صادق(ع) اقدام می‌کرد حتی اگر شهید هم می‌شد. در این‌جا باز همان مقایسه با اوضاع زمان و روش امام حسین(ع) مطرح می‌شود. 
تفاوت زمان امام حسین(ع) با زمان امام صادق(ع)
زمان امام صادق(ع) با زمان امام حسین(ع) از زمین تا آسمان تفاوت داشت. زمان امام حسین(ع) یک دوره اختناق کامل بود و لذا امام حسین(ع)، قدرت مانور زیادی نداشت. برعکس زمان امام صادق(ع)، در اثر همین اختلافات سیاسی و همین نهضت‌های فرهنگی آنچنان زمینه‌ای فراهم شد که نام چهار هزار شاگرد برای حضرت در کتب حدیثی ثبت شده است. لذا اگر ما فرض کنیم که حضرت صادق(ع) در زمان خودش از نظر سیاسی در همان شرایطی بود که امام حسین(ع) بود، از جهت دیگر یک تفاوت زیاد میان موقعیت امام صادق‌(ع) و موقعیت امام حسین(ع) بود. امام حسین(ع) که البته بر شهادتش آثار زیادی مترتب است اگر شهید نمی‌شد چه اتفاقی می‌افتاد؟ حضرت به سبب اختناق شدید حاکم یک وجود معطل در خانه و در به رویش بسته قابل تصور بوده ولی امام صادق(ع) اگر فرض کنیم که شهید هم می‌شد و همان نتایج شهادت امام حسین(ع) بر شهادت امام صادق(ع) مترتب می‌شد اما شهید نشدنش یک نهضت علمی و فکری را در دنیای اسلام رهبری کرد که در سرنوشت تمام دنیای اسلام نه‌تنها شیعه مؤثر بوده است بنابراین باید گفت که عصر امام حسین(ع) با امام صادق(ع) ۸۷ سال با یکدیگر فرق دارد. در این مدت اوضاع دنیای اسلام فوق‌العاده دگرگون شد. در زمان امام حسین(ع)، یک مسئله بیشتر برای دنیای اسلام وجود نداشت که همان مسئله خلافت و حکومت بود. به همین جهت دستگاه خلافت نیز بر جمیع شئون حکومت نفوذ کامل داشت. معاویه یک بساط دیکتاتوری عجیب و فوق‌العاده‌ای فراهم کرده بود که اجازه نفس کشیدن به کسی نمی‌داد. در همه نمازجمعه‌ها حتی در حضور امام حسن(ع) و امام حسین(ع)، امام علی(ع) را لعن می‌کردند. لذا تاریخ امام حسین(ع) بعد از شهادت علی(ع) تا شهادت خود امام حسین(ع) یک تاریخ مجهولی است، هیچ‌کس کوچک‌ترین سراغی از امام حسین(ع) را نمی‌دهد! هیچ‌کس یک خبری، یک حدیثی، یک جمله‌ای، یک مکالمه‌ای، یک خطبه‌ای، یک خطابه‌ای، یک ملاقاتی را از امام حسین(ع) نقل نمی‌کند. اما حسین(ع) با آن اوضاع و شرایط اگر پنجاه سال دیگر هم عمر می‌کرد، باز همین وضع ادامه پیدا می‌کرد، زیرا زمینه هرگونه فعالیتی از آن حضرت گرفته شده بود.
شاخص‌های تحولی دوره بنی‌عباس
در زمان حکومت بنی‌عباس اوضاع و شرایط با زمان بنی‌امیه کاملاً متفاوت شد که مهم‌ترین شاخص‌های تحولی این دوره را می‌توان در موارد زیر به عنوان نمونه نام برد:
1- حریت فکری و شور و نشاط علمی در میان مردم اعم از علوم اسلامی مانند: علم قرائت، تفسیر، حدیث، فقه، کلام و... و علوم انسانی مثل طب، نجوم، فلسفه و ریاضیات
2- ورود نژادهای دیگر به اسلام غیر از نژاد عرب و ایجاد زمینه تبادل افکار و تجارب
3- پیدایش نهضت ترجمه و استقبال از ترجمه متون علمی و فلسفی یونانی به زبان عربی
4- پیدایش طبقه‌ای به نام قراّ، یعنی کسانی که در مساجد به تعلیم و تفسیر آموزه‌های وحیانی قرآن می‌پرداختند.
5- تقویت مناظرات و مباحثات علمی در حوزه‌های مختلف و بحث‌های کلامی
6- پیدایش طبقه‌ای به نام زنادقه جمع زندیق، که از اساس با خدا و ادیان مخالف و منکر بودند و آزادانه در مکه و مدینه اظهارنظر می‌کردند.
7- پیدایش جریان متصوفه با روش خشک مقدس‌ها و قله‌های دیگر مانند خوارج و مرجئه که در کمال آزادی حرف‌های خودشان را می‌زدند.
8- تقویت علوم عقلی و اضافه کردن کتاب العقل و الجهل در ابتدای کتب روایی و جوامع حدیثی و تربیت شاگردانی مثل «جابر ابن حیان».
بنابراین شرایط به‌وجود آمده برای امام صادق(ع) با عصرهای دیگر ائمه(ع) به‌ویژه‌ امام حسین(ع) بسیار متفاوت بود که اگر امام صادق(ع) از این بسترها و زمینه‌ها استفاده نمی‌کرد جای این سؤال بود که اگر ائمه(ع) حکومت و خلافت را برای نشر و گسترش اسلام می‌خواستند پس چرا از این زمینه مساعد استفاده نکردند و باز خودشان را به کشتن دادند؟ لذا می‌توان گفت حرکت‌های علمی دنیای اسلام اعم از شیعه و سنی مربوط به نهضت علمی امام صادق(ع) است. حوزه‌های شیعه که خیلی واضح است. حوزه‌های سنی هم متأثر از نهضت علمی امام صادق(ع) است. به جهت اینکه رأس و رئیس حوزه‌های علمی سنی «جامع الازهر» است که از هزار سال پیش توسط شیعیان فاطمی تشکیل شد و تمام حوزه‌های علمی دیگر اهل تسنن منشعب از «جامع ‌الازهر» است و همه اینها مولود همین استفاده و بهره‌برداری است که امام صادق(ع) از اوضاع زمان خودش کرده است.