اهم شاخصهای عقل معاش (پرسش و پاسخ)
پرسش:
با توجه به اینکه یکی از محورهای کمالات هر انسانی عقل معاش است، از منظر آموزههای وحیانی این عقل معاش چه شاخصهایی دارد؟
پاسخ:
رئوس کمالات انسان
براساس روایتی از امام باقر(ع) رئوس کمالات انسان در سه موضوع تصریح شده است: «الکمال کل الکمال (ثلاثه): التفقه فیالدین و الصبر علی النائبه و تقدیر المعیشه» همه کمالات انسان در سه چیز میباشد: اول شناخت عمیق دین دوم صبر و شکیبایی در حوادث و پیشامدهای ناگوار و سوم اندازه نگاه داشتن در امر معاش است.(تحف العقول، ص 213) بنابراین روایت مذکور عقل معاش یکی از سه قله کمالات انسان در این روایت به حساب آمده است که ضرورت دارد شاخصهای آن تبیین شود.
شاخصهای عقل معاش
در کتاب قرآن مجید نسبت به امر معاش مطالب متنوعی مطرح شده است که در یک دستهبندی کلی میتوان شاخصهای عقل معاش یا «تقدیر المعیشه» را چنین برشمرد:
1- رزاق بودن خداوند
از منظر قرآن کریم خداوند روزیرسان قوی و نیرومند است. «ان الله هوالرزاق ذوالقوه المتین» همانا خداوند روزی دهنده و صاحب قوت و قدرت است. (الذاریات- 58) اگر در این آیه سه اسم «الله»، «رزاق»، و«ذوالقوه المتین» به کاربرده شده برای این است که بر انحصار روزی دادن در خدای متعال دلالت کند و بفهماند که خدا در رساندن رزق به روزی خواران با همه کثرتی که دارند ناتوان و ضعیف شمرده نمیشود. (المیزان، ج 18، ص 389) بنابراین هر کدام از موجودات از جمله انسان نزد خدای متعال رزق مقدر و مشخصی دارد که از آن بهرهمند میشود. قرآن کریم میفرماید: «و ما من دابه فیالارض الا علیالله رزقها» هیچ جنبندهای در زمین نیست مگر اینکه روزی او بر خداست. (هود- 6) ایمان به این واقعیت موجب میشود تا بسیاری از نگرانیهایی که در مورد معیشت و آینده زندگی خود داریم، از بین برود و جای خود را به آرامش و سکون بدهد. ولی در عین حال مشروط به تلاش و کوشش است و هر گاه این شرط حاصل نشود مشروط نیز از میان خواهد رفت. (تفسیر نمونه، ج 9، ص 21)
2- حق مصرف نعمتهای الهی
نیازهای مادی انسان همچون خوراک، پوشاک و مسکن جنبه عمومی دارد و استثناءپذیر نیست. حتی پیامبران و اولیای الهی نیز که در اوج معنویت و ملکوت بودهاند، به طور طبیعی، به امکانات مادی نیاز داشتهاند. قرآن این پندار را که پیامبران همچون فرشتگان نباید به امور مادی نیازی داشته باشند نادرست دانسته است. و میفرماید: «ما هیچ یک از رسولان را پیش از تو نفرستادیم مگر اینکه غذا میخورند و در بازارها راه میروند (فرقان- 20)
براین اساس قرآن کریم به طور مستقیم یا غیر مستقیم مصرف نعمتهای الهی را تجویز کرده و تحریم اعتقادی یا عملی نعمتهای مباح را سخت نکوهیده میداند. بدین گونه که از یک سو در آیات متعدد تمام نعمتها و امکانات هستی را در خدمت بشر میداند و تصرف انسان در آن و استفاده وی را جز در اموری خاص مجاز شمرده است و اصل را بر اباحه و حلیت مصرف مینهد. از سوی دیگر با ترغیب به استفاده از نعمتهای مباح تحریم آن را بدعت و تشریع جدید میداند و خودداری از مصرف آن را سرزنش کرده است. «بگو چه کسی زینتهای الهی را که برای بندگان خود آفریده و روزیهای پاکیزه را حرام کرده است؟ بگو: اینها در زندگی دنیا، برای کسانی است که ایمان آوردهاند (اگرچه دیگران نیز با آنها مشارکت دارند ولی) در قیامت خالص (برای مومنان) خواهد بود. (اعراف- 32)
3- امانت بودن اموال و مصرف در حد اعتدال
اغنیا و توانگران در اموالی که دارند از سوی خداوند امین شمرده شدهاند. پس لازم است چنان عمل کنند که به امانت عمل شود و آن مصرف در حد اعتدال است و حق اسراف و تبذیر را ندارند. (اعراف- 31) واژه اسراف بسیار جامع است که هرگونه زیادهروی در کمیت و کیفیت و بیهودهگرایی و اتلاف و مانند آن را شامل میشود، و این روش قرآن است که هنگام تشویق به استفاده کردن از مواهب آفرینش فوراً جلوی سوء استفاده را گرفته و به اعتدال توصیه میکند. چون طبع زیادهطلب انسان ممکن است از این دو دستور سوء استفاده کند و به جای استفاده عاقلانه و اعتدالآمیز از پوشش و تغذیه صحیح راه تجملپرستی و اسراف و تبذیر را پیش گیرد. بلافاصله اضافه میکند که خداوند مسرفان را دوست ندارد. قرآن کریم حتی از زیادهروی در انفاق هم نهی کرده است (اسراء- 26) تبذیر آن است که انسان اموال خود را غیرمنطقی مصرف کند و معادل آن در فارسی امروز ریخت و پاش است. به تعبیر دیگر تبذیر آن است که مال در غیر موردش مصرف شود هر چند کم باشد. در حالی که اگر در موردش صرف شود تبذیر نیست هر چند زیاد هم باشد.