آنچه خود داشت... (نکته ورزشی)
سید سعید مدنی
کشتی ایران بار دیگر در عرصه رقابتهای قاره بزرگ خوش درخشید و با درو کردن چندین مدال رنگارنگ در دو رشته آزاد و فرنگی بر جایگاهی تکیه زد که جایگاه اصلی و حق مسلم آن است. بدون تردید درخشش دلاوران کشتی در ارتقای روحیه و افزایش اعتماد به نفس ملیپوشان ایران برای حضور قدرتمند و با صلابت در میادین حساس و بزرگ آینده (المپیک و جهانی) میتواند تاثیرگذار باشد و نقش مثبتی را ایفا کند.
کشتی بار دیگر بدون هیاهو و سروصدا و منتگذاری، برای ورزش ایران افتخار آفرید و دل یک ملت را شاد و خاطر دوستداران را خشنود کرد. این قهرمانی و افتخارآفرینی با هنرنمایی کشتیگیران برومند و مستعد ایران و شاید مهمتر از آن، مثل همیشه با درایت و مدیریت مربیان ایرانی رقم خورد. کشتی ورزش اول ایران است و ریشه در اعماق جامعه و ژرفای تاریخ و فرهنگ این آب و خاک کهن دارد. کشتی رشتهای است که نام ورزش ایران را نه فقط در سطح آسیا که در عرصههای جهانی و المپیکی بلندآوازه ساخته و دنیا، ورزش ما را با آن میشناسد. بیشترین مدالها و بزرگترین و به یاد ماندنیترین افتخارات را کشتی به نام ورزش ایران در طی زمان ثبت کرده است.
مردم ورزششناس و علاقهمند اینها را خوب میدانند و همیشه حامی و قدردان کشتی و دوبندهپوشها و مربیان و پیشکسوتان و همه گوش شکستهها و خاک تشک خوردهها هستند. این قدرشناسی را مسئولان ورزش هم حداقل در مرحله حرف و شعار دارند اما در وادی عمل، فکر عمده مسئولان بیش از هرچیز به دنبال فوتبال است و تروخشک کردن این رشته! آنچنانکه درباره فوتبال هر کاری انجام میدهند و هر خرج و هزینهای که متحمل میشوند، گویی انجام وظیفه میکنند اما در مورد کشتی انگار لطف میکنند و منت میگذارند!
اینجا نمیخواهیم به دوقطبی کشتی- فوتبال دامن بزنیم و دعوای حیدری- نعمتی راه بیندازیم، چرا که ورزش ما بیش از هر چیز برای پیشرفت، به جای دعواهای زرگری و حاشیهها و حاشیهسازیها و... به همفکری و همدلی و برنامه و کار- و باز هم کار- احتیاج دارد. کشتی و فوتبال دو رشتهای هستند که در میان رشتههای ورزشی بیشترین و عاشقترین طرفدارها را دارند و بایسته است که مسئولان به اینگونه رشتههای مردمی و افتخارآفرین (والیبال هم در سالهای اخیر خود را به چنین جایگاهی نزد مردم رسانده) توجه لازم داشته و بهای شایسته بدهند و با نگاهی منطقی و عدالت محور این رشتهها و کارگزاران و شاغلان در آن را حمایت و دلگرم و نسبت به آینده بهتر امیدوار کنند.
همه میدانیم- و تعارف هم نداریم- که در این باره شاهد تیعیضهایی هستیم که دلخوریها و گلایههای به حق اهالی این رشتههای ورزشی را به دنبال دارد. این روشها و رویهها باید به شکل مثبت در کاروبار مدیریتی تغییر کند. بارها با تکیه بر واقعیات نوشتهایم که جوانان این مرز و بوم بزرگ در چهار گوشه این سرزمین پهناور در اکثر رشتههای ورزشی استعداد و توانایی فیزیکی و فنی خود را ثابت کردهاند و اگر استفاده صحیح و بهینهای از این استعداد ناب و کمنظیر انسانی شود و همچنین برای سرمایههای دیگر این ورزش در ابعاد مادی و انسانی، برنامه و تدبیر و دلسوزی و آیندهنگری داشته باشیم و راه دخالت عناصر فرصتطلب و منفعتپرست و آویزان در ورزش بسته و میدان خدمت برای انسانهای سالم و دلسوز و کاربلد باز شود، آن وقت به مصداق آن سروده شاعر که:
سالها دل طلب جام جم از ما میکرد
آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا میکرد
بدون نیاز به غیر و بیگانه- آن هم در اکثر رشتهها- میتوانیم شاهد شکوفایی بیشتر و افتخارات گستردهتر در ورزش ایران باشیم. این کار هم از آن کارهایی است که روزی در ورزش ما باید به طور جدی و همهجانبه شروع شود تا جلوی هرز رفتن استعدادها و نفله شدن سرمایهها را بگیریم. اهالی ورزش حتما خبر دارند که هفته پیش مربی پرتغالی تیم تراکتور تبریز بعد از یک فصل و نیم به شکل توافقی از این باشگاه جدا شد. در اینجا نمیخواهیم به چند و چون ماجرا بپردازیم . فقط میخواهیم سؤال کنیم که پاکو خمز چه کاری برای تراکتور انجام داد که مربیان ایرانی از انجام آن عاجز بودند؟ آیا مربی پرحاشیه و همیشه عصبی و معترض سال گذشته استقلال (ساپینتو) برای روبهراه کردن اوضاع تیم و رضایت هواداران چه کاری انجام داد که حالا مربیان ایرانی از انجام آن ناتوان نشان دادهاند؟ البته منکر تواناییهای مربیان نامبرده نیستیم اما تا موانعی که همه میدانیم کنار نروند و عواملی که مزاحم هستند دفع نشوند، کاروبار تیمها و فوتبال ما روبهراه نمیشود و سامان نمییابد. این فقط یک نمونه از هزاران مورد و مشتی از خروار است. در این ورزش خیلی کارها انجام و خیلی پولها خرج میشود که نباید شود و خیلی کارها و هزینهها- که کمتر هم هست- نمیشود، در حالی که باید بشود. رشتههایی مثل کشتی اگر در صدر هستند و افتخار میآفرینند، برای این است که در آنها نسبت به سایر رشتهها (مانند فوتبال) کار دست کاردان است و لیاقت و شایستهسالاری و کارآمدی و آیندهنگری لقلقه زبان نیست، بلکه در کاروبارشان جاری و ساری است...