kayhan.ir

کد خبر: ۲۸۵۹۴۴
تاریخ انتشار : ۲۰ فروردين ۱۴۰۳ - ۲۰:۳۴

اهمیـت مدیـریت سبک زنـدگی خانواده در قــرآن

 
 
فرشته محیطی
خانواده بنیاد اجتماع است که شامل همسران و فرزندان و نیز والدین همسران در خانواده بزرگ و حتی برادران و خواهران می‌شود. وقتی از «صله رحم» به عنوان عامل رشد و گشایش و حتی افزایش عمر و برکت در جان و مال یاد می‌شود، مراد خانواده بزرگی است که حتی دایی‌ها و خاله‌ها و عموها و عمه‌ها را نیز شامل می‌شود. 
کسانی که اهل عرفان و معرفت هستند، اگر گام اول در مقام عمل فردی، در هفت خوان سیر و سلوک در هفت شهر عشق و هفت آسمان تقرب را توبه پس از بیداری و یقظه می‌دانند، در مقام عمل اجتماعی نیز کسب کمالات و رهایی از عیوب و نواقص را از خانه و خانواده می‌دانند.به این معنی که شناخت حقوق خانواده و اعضایی که با انسان در یک خانه زندگی می‌کنند، چنان اهمیت دارد که آثار آن در همه ابعاد زندگی فردی و اجتماعی و دنیوی و اخروی و نیز مادی و معنوی، بلکه حتی افزایش و کاهش عمر انسان خودش را نشان می‌دهد. البته این شناخت می‌بایست در عمل رفتاری و کرداری خودش را نشان بدهد تا تاثیرگذار باشد؛ زیرا علم و عمل دو بال پرواز انسان به سوی هر کمالی است.در نوشتار حاضر اهمیت خانواده از دیدگاه قرآن و حقوق متقابل همسران تبیین شده است.
اهمیت تشکیل خانواده و آثار آن
تشکیل خانواده یک نیاز فطری بشر است؛ زیرا انسان همانند هر چیز دیگری چنان آفریده شده که نیاز به «جفت» دارد؛ از همین رو وقتی آدم(ع) خلق می‌شود، از همان ساختار «نفس» آدم، زوج وی نیز خلق می‌شود تا نخستین خانواده بشری شکل گیرد.(نساء، آیه 1) 
این امر اجتماعی با پیوندهای نسب تحقق می‌یابد و با داماد و مانند آنها دامنه‌اش گسترده‌تر می‌شود و نسل‌های گوناگون ایجاد می‌گردد. (فرقان، آیه 54) از نظر قرآن، ارزش و اهمیت خانواده تنها محدود به تناسل و بقای نسلی نیست، بلکه آنچه مهم‌تر و اساسی‌تر است، نیازهای عاطفی و روانی بشر به جفت است؛ زیرا انسان بدون زوج نمی‌تواند به آرامش برسد.(روم، آیه 21) پس تحقق بخشی از کمال اصلی انسان یعنی آرامش منوط به تشکیل خانواده است.(همان؛ اعراف، آیه 189) این بدان معناست که فرقی میان بشری با بشری در این امر نیست، خواه پیامبری اولوا العزم از پیامبران باشد یا بشری ساده و عامی. بنابراین، تشکیل خانواده، گرایش به کمال یا دستیابی به کمالی است که جز با تشکیل خانواده تحقق نمی‌یابد.(رعد، آیه 38)
از نظر قرآن، تشکیل خانواده برای انسان دارای آثار چندی است که آرامش یابی و تولید نسل بخشی از آن است. بهره مندی از فضل الهی و رسیدن به غنا و بی‌نیازی از جمله فقر مادی از دیگر آثار تشکیل خانواده است.(نور، آیه 32)
همچنین با تشکیل خانواده، همسران در حکم «لباس» یکدیگر عمل می‌کنند(بقره، آیه 187) و همان کارکردهای لباس را خواهند داشت که شامل پوشیدن عیوب از جمله عیوب جنسی و نیازهای آن، بازداری از فجور، ایجاد زیبایی و زینت برای یکدیگر، حفاظت از تعرضات دیگران و مانند آنها است.(اعراف، آیه 26؛ نحل، آیه 81؛ المیزان، ج 2، ص 44) خانواده و همسران نسبت به یکدیگر همچون «لباس» هستند که خروجی اصلی آن تقوای الهی به عنوان برترین خروجی و زاد و توشه دنیا و آخرت و ملاک و معیار کرامت انسانی است.(بقره، آیه 197؛ حجرات، آیه 13)
تشکیل خانواده این امکان را به همسران می‌دهد تا تقسیم کار کرده و از توانایی‌ها و ظرفیت‌های یکدیگر برای پیشبرد اهداف کمالی خویش بهره‌برداری کنند. همسران می‌توانند نه تنها نواقص و عیوب یکدیگر را بپوشانند و نیازهای هم را برطرف کنند، بلکه ظرفیت‌هایی را ایجاد می‌کنند که کسب کمالات را آسان بلکه محقق می‌سازد. این‌گونه است که همسران با تشکیل خانواده، نه تنها نیاز اقتصادی یکدیگر را برطرف می‌کنند(نساء، آیه 34؛ نور، آیات 32 و 33)، بلکه در ابعادی فراتر به همدیگر کمک می‌کنند که از جمله آنها «عفت» است که آنان را در محفظه‌ای قرار می‌دهد تا به فسق و فجور نپردازند و از مسیر کمالی و صراط مستقیم کسب تقوای الهی دور نشوند یا بازنایستند.(همان)
البته تشکیل خانواده می‌تواند موجب «چشم روشنی» همسران باشد؛ زیرا انسان به طور فطری به زینت‌های دنیوی از جمله فرزندان در کنار مال نیاز دارد و داشتن فرزندان و نوادگان را چشم روشنی خویش می‌داند.(فرقان، آیه 74) از نظر قرآن، فرزندان چنان برای همسران مهم هستند که حتی گاه برای داشتن آن به «فرزندخواندگی» رو می‌آورند و فرزندان دیگران را به عنوان فرزند خویش قبول می‌کنند تا به این طریق چشم روشنی را برای خویش به دست آوردند و دل و قلب خویش را به نوعی آرامش روحی و عاطفی برسانند.(قصص، آیه 9)
ارزش داشتن فرزند به عنوان زینت دنیوی چنان است که حتی پیامبران و عبادالرحمن برای داشتن آن دعا می‌کنند و خواهان حتی بازگشت و زنده شدن آنان پس از مرگ می‌شوند.(فرقان، آیات 63 و 74؛ انبیاء، آیات 83 و 84؛ مریم، آیات 2 تا 10)
احسان به خانواده 
به‌ویژه در مشکلات و اختلافات
برای تحقق خانواده اصلح و دستیابی به همه آثار ارزشی آن باید رفتار همسران در خانواده فراتر از عدالت تقابلی و مثلی، بر پایه احسان عفو و گذشت بلکه احسان اکرامی و ایثاری باشد.(نساء، آیه 128)
برای عبور از مشکلات خانوادگی بهتر آن است که انسان‌ها فراتر از عدالت تقابلی، از خطای یکدیگر بگذرند و حتی از مقام ایثار و اکرام‌،خدماتی را به همدیگر ارائه دهند که فراتر از حقوق هر یک است؛ یعنی گذشت از حقوق خویش برای صیانت از خانواده و آثار و برکات آن.(همان)
البته از نظر قرآن، بر همسران است تا به هر روشی شده از اختلافات جلوگیری و پیشگیری کنند، اما اگر به هر دلیلی اختلافی پیش آمده با «صلح» به حل اختلاف بپردازند و با احسان اکرامی از مشکلات و اختلافات عبور کرده و آرامش را به خانواده بازگردانند.(همان)
عواملی چون اعراض شوهر(همان)، بخل همراه با حرص بر مال(همان)، سحر و جادو(بقره، آیه 102)، نشوز و نافرمانی و عدم تمکین جنسی زن(نساء، آیات 34 و 128) و مانند آنها عامل اختلافات خانوادگی است که باید با احسان از آنها عبور کرد و به جایگاه حقیقی همسران بازگشت.
حقوق و تکالیف همسران
در برابر هر تکلیفی حقی ثابت است؛ چنان‌که هر حقی تکلیفی را نیز به دنبال دارد. پس این‌گونه نیست که اگر حقی برای یکی از زوج‌ها بیان شده، هیچ تکلیفی نداشته باشد، بلکه در برابر هر حق و تکلیفی، تکلیف و حقی برای دیگری است. پس اگر برای شوهر به عنوان مرد خانواده، حق «قوام»بودن است، تکلیفی نیز بر او نسبت به این حق است که همانا تامین امنیت کامل به‌ویژه امنیت مالی همسر است.(نساء، آیه 34)
سرپرست خانواده یعنی مرد با امر به نماز و مراقبت از اعضای خانواده در برابر عوامل انحرافی و منکرات و فجور،نقش سازنده در حیات معنوی اعضای خانواده دارد.(مریم، آیات 54 و 55؛ طه، آیه 13؛ تحریم، آیه 6) البته تحقق این امور نیازمند «اصطبار» یعنی صبر بسیار زیاد است(طه، آیه 132)؛ زیرا دعوت به بهشت سخت و رفتن به دوزخ و آتش آن آسان است و مرد خانواده باید با صبر بسیار زیاد و پر حوصله بودن شرایط تغییر مثبت را فراهم آورده و از آتش دوزخ دور سازد.(تحریم، آیه 6)
هر خانواده رازهایی دارد که باید از آن صیانت شود تا دیگران بدان دست نیابند و از آن سوءاستفاده نکنند.(تحریم، آیه 6) بنابراین، اگر کسی به افشای راز پرداخت باید از کارش توبه کرده و طلب عفو و بخشش کند.(همان)
از دیگر حقوق خانواده می‌توان به ضرورت دعا برای یکدیگر اشاره کرد؛ زیرا این عملی پسندیده است(نوح، آیه 28؛ شعراء، آیه 169؛ فرقان، آیه 74)؛ فرشتگان و حاملان عرش برای مؤمنان و خانواده‌های صالح دعا و استغفار می‌کنند(غافر، آیات 7 و 8) و پیامبران این‌گونه عمل می‌کردند.(شعراء، آیه 169) پس بهتر است که اهل خانواده نسبت به یکدیگر این طور باشند و آن را به عنوان یک حق بشناسند و به دعا بپردازند و برای یکدیگر نجات از زشتی‌ها و گناهان و دستیابی به کمالات و بهشت و رهایی از دوزخ را بخواهند.(غافر، آیات 7 تا 9؛ شعراء، آیات 169 و 170)
از دیگر حقوق خانواده، مراعات ادب و احترام نسبت به همدیگر با سلام و تحیت به ویژه هنگام ورود به خانه است(نور، آیات 27 و 61)، چنان‌که فرشتگان نیز این‌گونه عمل می‌کنند.(رعد، آیات 23 و 24)
معاشرت نیک و حسنه با یکدیگر از حقوق خانواده است؛ زیرا معاشرت می‌تواند انسجام عاطفی خانواده را افزایش دهد و برای رشد و کمال یکدیگر مفید باشد. (نور، آیه 58) در معاشرت‌ها عواطف، جاری و ساری می‌شود و رحمت و مودت میان اعضای خانواده تحقق یافته و رشد می‌کند و آثار تشکیل خانواده خودش را نشان می‌دهد.(روم، آیه 21) 
البته معاشرت می‌بایست در چارچوب اصول شرعی و اخلاقی انجام گیرد تا مشکلات اخلاقی و فسق و فجوری را پیش نیاورد و امنیت جنسی خانواده نیز صیانت شود. 
از همین رو در همین چارچوب گرفتن اذن هنگام دخول فرزندان به خوابگاه همسران حتی در هنگام ظهر مطرح می‌شود.(نور، آیه 58)
مشورت در امر خانواده از جمله زمان شیرگیری کودک (بقره، آیه 233) یکی از حقوق اعضای خانواده است تا این‌گونه جایگاه مشورت در خانواده حتی در مسائل ریز و جزئی چون شیردهی و شیرگیری تقویت و تحکیم و تثبیت شود.
همسران باید در مسئله معاشرت در چارچوب اصول اخلاقی و شرعی تا جایی رشد کنند که نه تنها به معروف بپردازند و از منکر دوری کنند، بلکه یکدیگر را به انجام معروف و ترک منکر تشویق نمایند.(تحریم، آیه 6)
شرایط زیستی در خانواده باید همچون خانواده‌های بهشتی به گونه‌ای فراهم شود که سرور و شادمانی در آن موج بزند و افراد برای دیدار یکدیگر لحظه شماری  کنند و حضور در خانه را افزون بر آرامش و رحمت، عامل سرور بدانند و مشتاقانه به خانه بازگردند و در آنجا در کنار هم زندگی کنند.(انشقاق، آیات 10 تا 13)
از نظر قرآن، افراد خانواده باید نسبت به هم دلبستگی داشته باشند؛ اما این دلبستگی نباید مانع انجام وظایف و تکالیف الهی از جمله مراعات آداب و اصول اخلاقی(نور، آیه 58) یا حضور در جهاد باشد.(توبه، آیه 24) پس اهل خانه نه تنها باید از اختلافات پرهیز کنند، بلکه لازم است کاری کنند که هم عواطف و احساسات فطری پاسخ داده شود و هم به وظایف و تکالیف شخصی و دینی و اجتماعی خویش عمل کنند و هیچ مانعی سر راه آن نشود؛ زیرا دلبستگی نسبت به خانواده گاه موجب دشمنی با دیگران و گاه مانع از انجام تکالیف و وظایف دینی و اجتماعی می‌شود که می‌بایست از آنها پرهیز کرد.(همان؛ تغابن، آیه 14) اگر میان حقوق و تکالیف نوعی تعادل ایجاد نشود ممکن است این امر موجب خسران ابدی انسان شود و اشخاص با رفتار نادرست، خود و خانواده را گرفتار خسران دوزخ کنند.(زمر، آیه 15؛ شوری، آیه 45)
خانواده ایمانی به گونه‌ای عمل می‌کند که میان همه تکالیف و وظایف و حقوق نوعی هماهنگی و تعادل ایجاد شود. از این رو خانواده مؤمنان بر اساس ساختار خوف از خدا و پاسخگویی در قیامت به گونه‌ای عمل می‌کند که جمع میان تکالیف و حقوق باشد.(طور، آیات 21 تا 26)
پیامبر(ص) به عنوان اسوه حسنه نشان داد که چگونه می‌توان میان تکالیف و حقوق فردی و اجتماعی و دینی و دنیوی جمع کرد؛ آن حضرت به عنوان نمونه برای انجام تکالیف الهی و جهاد، صبحگاهان از خانه به سوی جبهه خارج می‌شد تا نشان دهد که انجام تکالیف دینی نیز به همان اندازه تکالیف خانوادگی لازم است.(آل عمران، آیه 121)
ایمان به خدا و روز قیامت در ایجاد رابطه صحیح میان همسران و رعایت حقوق متقابل در محیط خانواده نقش اساسی دارد که مؤمنان بر همین اساس بهترین عملکرد را در محیط خانواده دارند.(طلاق، آیات 1 و 2) خدا کسانی را که حقوق متقابل را در خانواده مراعات نمی‌کنند به عنوان ظالم معرفی کرده و آنان را به دوزخ تهدید می‌کند.(بقره، آیه 229)
همچنین از نظر قرآن اعضای خانواده باید اهل تواضع در سطح عالی باشند  و از هر گونه تکبری جلوگیری کنند که عامل بدبختی دنیوی و سقوط در دوزخ است.(قیامت، آیات 32 تا 35)
بی‌گمان خانواده‌ای که در سایه اصول ایمانی و عفت و حیا (نساء، آیه 25؛ مائده، آیه 5؛ نور، آیات 3 و 26) و سنخیت و کفو بودن در همه ابعاد اعتقادی و ایمان و مانند آن(بقره، آیه 221؛ نساء، آیه 25) شکل می‌گیرد بر اساس تقوای الهی عمل می‌کند(بقره، آیه 223؛ طلاق، آیه 1) و به تکالیف و وظایف در همه ابعاد اهتمام می‌ورزد و این‌گونه از مشکلات به توفیق الهی عبور می‌کند.(طلاق، آیات 1 تا 3)