روایت صدثانیه ای
پاداش وضو...
ابوالقاسم محمدزاده
مادر قدرتالله میگفت:
- از کلاس دوم به بعد، همیشه با وضو بود و خدا هم او را هدایت کرد و به راه پاکی رفت.
او وقتی به خانه میآمد اجازه نمیداد بلند شویم و کاری انجام دهیم. میگفت:
- شما سرجایتان بنشینید. من به خدمتتان میآیم. بعد هم که پیشم میآمد، روسریام را کنار میزد و سه بار زیر گلویم را میبوسید و شروع به احوالپرسی میکرد. خداوند با شهادت مزد وضو و ادبش را داد.
موضوع: شهید قدرتالله عبدیان