انصارالله و آنچه برای غزه کرد
در سالی که گذشت یمن در حمایت از غزه با آغاز حملات خود در ۳۱ اکتبر (9 آبان) و انجام دهها عملیات تلاشهای آمریکا و انگلیس را برای شکستن محاصره تحمیل شده بر رژیم صهیونیستی در سراسر دریای سرخ ناکام گذاشته است و این عملیات حتی از ناکام گذاشتن این تلاشها فراتر رفته و صنعا در پی حماقت ائتلاف آمریکایی با انجام حملات به مناطق مختلف یمن، اهداف خود را گسترش داده و حالا کشتیهای آمریکایی و انگلیسی را نیز شامل میشود. کارشناسان در این باره معتقدند که عملیات بیسابقه ارتش یمن علاوهبر اینکه مانع از تلاشهای آمریکا و انگلیس برای شکستن محاصره دریایی رژیم صهیونیستی شد، توان نظامی را نشان داد که واشنگتن از آن بیاطلاع بود و در واقع معادلات آن را به هم ریخت.
حملات انصارالله در دریای سرخ، خلیج عدن و باب المندب به کشتیهای صهیونیستی یا کشتیهایی که مقصدشان اراضی اشغالی بود، شرایط را چنان برای اسرائیل سخت کرد که صحبت از ائتلافی به اصطلاح بینالمللی علیه انصارالله مطرح شد؛ بالاخره خبر آمد که 10 کشور به رهبری آمریکا توافق کردهاند که به طور مشترک گشتزنی در جنوب دریای سرخ و خلیج عدن انجام دهند تا از کشتیهای تجاری در برابر حملات انصارالله محافظت کنند که البته خلل از همان ابتدا در ارکان این به اصطلاح ائتلاف بود و بعد هم برخی اعلام کردند که از ائتلاف خارج میشوند. به هر حال آمریکا خودش را «پلیس آبی» منطقه کرد و عملاً وارد رویارویی با مقاومت یمن شده است. اما باز هم حملات یمن ادامه داشت و عملاً ائتلاف نافرجام ماند و تیر پلیس دریایی به هدف نخورد. بالاخره آمریکاییها و انگلیسیها تصمیمی گرفتند که به قول یمنیها حماقت بود؛ رسانههای بینالمللی بامداد جمعه (22 دی) از حملات مشترکی آمریکا و انگلیس علیه اهدافی در چند استان یمن خبر دادند، حملاتی که هنوز هم ادامه دارد. اما گویا آمریکا و شرکا باز هم به کاهدان زدهاند! چرا که خبری از بازدارندگی نیست.
کار به جایی رسیده است که روزنامه صهیونیستی جروزالم پست چند روز پیش نوشته بود که ائتلاف دریایی موسوم به «نگهبان شکوفایی» به رهبری آمریکا و عملیات دریایی اتحادیه اروپا موسوم به اسپیدز در دریای سرخ، برای ایجاد بازدارندگی در مقابل حوثیها (نیروهای یمنی) ناکارآمد بوده است. این روزنامه در ادامه گزارش خود اذعان کرده بود: «شکست قدرتهای نظامی پیشرفته جهان برای ایجاد بازدارندگی مقابل حوثیها فاقد توضیح قانعکننده است.» گفتنی است، این حملات نه تنها اقتصاد وابسته به دریای رژیم آپارتاید را فلج کرده است، بلکه بیش از نیمی از اقتصاد انگلیس را نیز تحت شعاع خود قرار داده است.
از منظر نظامی و ژئوپلیتیکی، مداخله رسمی یمن در جنگ، نقطه عطفی بسیار مهم تلقی میشود، زیرا این مداخله نشاندهنده ناتوانی یا عدم تمایل کشورهای عربی برای کمک واقعی به مردم فلسطین است. در زمانی که کشورهای ثروتمند عربی و اسلامی از تحریم اسرائیل یا اعمال فشار بیشتر بر متحد خود، ایالات متحده، برای تصویب آتشبس یا حتی باز کردن گذرگاه رفح برای رساندن کمکهای بشردوستانه خودداری میکنند، کشور فقیر و جنگ زده یمن، جبهه مقاومت جدیدی در برابر اسرائیل گشوده است.
از آن زمان یحیی السریع (سخنگوی ارتش یمن) تبدیل به ابوعبیده دیگری شده و دنیا منتظر اظهارات اوست و حساب کاربری او را در شبکههای اجتماعی زیر نظر دارد زیرا او هنرمندانه میتواند قواعد بازی را به نفع محور مقاومت تغییر دهد و شگفتیسازی یمنیها را توصیف کند. علیرغم تحلیلهای سطحی برخی تحلیلگران که ورود یمن به جنگ را تنها یک موضوع نمادین میدانستند و همچنین کسانی که در توانایی موشکهای یمنی برای رسیدن به اسرائیل تردید داشتند، ارتش یمن به یک برنامه استراتژیک جامع و تدریجی برای مقابله مجهز شده است. یمن جنگ خود علیه اسرائیل را با پرتاب موشکهای بالستیک و پهپادهای هدایت شونده دقیق آغاز کرد. موشکهای انصارالله برای رسیدن به سرزمینهای اشغالی باید بیش از 1600 کیلومتر را طی میکردند. ارتش یمن همچنین با عبور از دریای سرخ و عبور از خلیج عقبه برای فرار از پدافند هوائی مصر و عربستان تلاش میکند. در واقع، این حملات خسارات جانی و مادی هنگفتی را در شهر ایلات اسرائیل به بار آورده است اما ماشین سانسور رژیم صهیونیستی اجازه مخابره اخبار صحیح را نمیدهد.
در سطح منطقهای، مداخله انصارالله در جنگ نشاندهنده مواضع قاطع عربی و اسلامی آنها در قبال مسئله فلسطین است و آنچه امروز مشاهده میکنیم این است که گروههای مردمی عرب از جمله مردم عربستان از این اقدام یمن حمایت و تمجید میکنند. برخی گزارشهای رسانهای نیز از امضای قریبالوقوع توافق آشتی بین طرفهای یمنی خبر میدهند و همه اینها نشان میدهد که با وجود بذر همه توطئهها و کشمکشهایی که آمریکا در منطقه کاشته است، یمن امروز در حال تبدیل شدن به یک قدرت منطقهای و ژئوپلیتیکی است که هرگز نمیتوان آن را در معادلات و موازنههای قدرت در تفکر رئالیسم نادیده گرفت.
با وجود ادامه حملات هوائی آمریکا علیه مناطق مختلفی در یمن از جمله منطقه الجبنه در شهر حدیده و همچنین شهر صنعا و هدف گرفتن چندین سکوی پرتاب موشک به سمت کشتیهای اسرائیلی و یا به مقصد بنادر «اسرائیل»، اما نیروهای یمنی با انجام حملات متعدد به کشتیهای آمریکایی و انگلیسی در خلیج عدن و دریای عرب نشان دادند که همچنان با قدرت در میدان حضور دارند و ذرهای از مواضع خود عقبنشینی نکردهاند. ادامه حملات انصارالله در کنار ارتش و نیروهای مسلح یمن نشان میدهد که نه تنها در عزم خود جهت ممنوعیت تردد کشتیهای مورد نظر راسخ است، بلکه پر قدرتتر از قبل در این عرصه حضور دارد و بنابر تأکید انصارالله آنچه آمریکا و انگلیس در جنگ دریایی و موشکی شاهد آن بودند، بخشی از توانمندیهای یمنیهاست و غافلگیری بزرگتر و بسیاری در راه است که یکی از موارد آن هدف گرفتن نفتکش انگلیسی «مارلین لوآندا» با موشک بالستیک دور برد نقطه زن است که نیروهای آمریکایی و انگلیسی قدرت رهگیری آن را نیافتند. مهمتر از آن، اینکه یمنیها نشان دادند، علاوه بر اینکه قدرت جلوگیری از عبور و تردد کشتیهای «اسرائیلی» و انگلیسی و آمریکایی و یا به مقصد بنادر سرزمینهای اشغالی را دارند، کنترل تنگه راهبردی بابالمندب و دریاهای سرخ و عرب را هم دارند و کنترل آنها را به هیچ کشوری نخواهند داد و این مهندسی قدرت در دنیا دگرگون خواهد کرد.