روشها و تکنیکهای تصمیمگیری صحیح و جامع(2) (پرسش و پاسخ)
پرسش:
برای رسیدن به مهارت تصمیمگیری صحیح و جامع چه روشها و تکنیکهایی را باید به کاربرد؟
پاسخ:
در بخش نخست پاسخ به این سؤال به مباحثی همچون: اهمیت روشها و تکنیکهای تصمیمگیری صحیح و جامع، انواع روشها و تکنیکها شامل: 1- تفکر و دوراندیشی 2- اعتماد به نفس 3- اعتماد به نفس 4- به تاخیر نینداختن کار خیر به نحو اجمال پرداختیم. اینک در بخش پایانی دنباله مطلب را پی میگیریم.
5- نظرخواهی و مشاوره با افراد مطلع و اهل خانه
یکی دیگر از روشها و تکنیکهای تصمیمگیری در امور مهم زندگی، مشورت کردن با اهل فن و تجربه است. مشورت یعنی به طور دو یا چند جانبه به رایزنی پرداختن و از رأی و نظر دیگران استفاده کردن، همان گونه که امام علی(ع) میفرماید: «لاظهیر کالمشاوره» هیچ پشتوانهای مانند مشاور (برای رسیدن به اهداف و مقاصد مورد نظر) نیست. (نهجالبلاغه، حکمت 54)
خداوند در قرآن کریم به امت اسلامی فرمان میدهد که تصمیمهای خویش را با همفکری و رایزنی بگیرند «وامرهم شوری بینهم» (شوری- 38) و اسم یکی از سورههای قرآن را «شوری» نامیده است. همچنین به پیامبرش دستور میدهد که با مردم مشورت کند و سپس تصمیم بگیرد. «و شاورهم فیالامر فاذا غرمت فتوکل علی الله» در کارها با آنان مشورت کن اما هنگامی که تصمیم گرفتی (قاطع باش) و بر خدا توکل کن! (آل عمران- 159) آری کسانی که کارهای مهم زندگی خود را با مشورت و صلاحاندیشی یکدیگر انجام میدهند و با صاحبنظران و اهل تجربه به مشورت میپردازند، کمتر گرفتار لغزش و خطاهای فاحش میشوند، برعکس افرادی که گرفتار استبداد رأی هستند و خود را بینیاز از افکار دیگران میدانند هر چند از نظر فکری هم در سطح بالایی باشند، غالباً گرفتار اشتباهات و انحرافات خطرناک و دردناک و یا حتی جبرانناپذیری میشوند. امام علی(ع) میفرماید: من استبد بِرَأیِه هلک و من شاور الرجال شارکها فی عقولها» کسی که به رأی خود استبداد ورزد و از نظرات دیگران استفاده نکند هلاک میشود، اما کسی که با دیگران به مشورت میپردازد در عقول و نظرات آنان سهیم میگردد. (غررالحکم، آمدی، ص 440) بنابراین مشورت در تمام حوزههای زندگی بشر از جمله در امور خانواده یکی از ضروریات و مسلمات زندگی اجتماعی است. مشورت با اهل خانه و همچنین با افراد با تقوا،صادق، عاقل و صاحب نظر در تصمیمگیری لازم و حیاتی است. مشاوره با افراد و اعضای خانواده در واقع آنان را در فرایند تصمیمگیری سهیم کرده و پذیرش و مقبولیت و همکاری لازم را از طرف آنان به همراه دارد و مشورت نکردن با افراد ذینفع در تصمیمگیری شائبه استبداد رأی و اغلب رفتاری یکجانبه و توأم با تحکم تلقی میشود.
6- قاطعیت و توکل بر خدا
به همان اندازه که هنگام مشورت باید نرمش و انعطاف نشان داد، در موقع اتخاذ تصمیم نهایی باید قاطعیت به خرج داد، لذا پس از مشاوره و روشن شدن نتیجه مشورت، باید هرگونه تردید و دودلی و آرای پراکنده را کنار زد و با قاطعیت تصمیم گرفت. این همان فرایندی است که در قرآن از آن تعبیر به عزم شده است: فاذا عزمت فتوکل علی الله» هنگامی که (با قاطعیت) تصمیم گرفتی بر خدا توکل کن (آل عمران- 159)
آری خانواده معتقد به مبانی هستی شناسی توحیدی بر مبنای قضا و قدر الهی به خداوند متعال توکل و اعتماد دارند. گام برداشتن در مسیر حق با استفاده از ابزارها و امکانات مادی و پرهیز از دنبالهروی هوا و هوس با نیت الهی مفهوم توکل است. در چنین شرایطی خداوند بندهاش را تحت حمایت و کفایت خود قرار میدهد. «ومن یتوکل علی الله فهو حسبه» هر کس بر خدا توکل کند خداوند برای او بس است (در حمایت و پشتیبانی) (اطلاق- 3) بنابراین هنگام تصمیمگیری قاطع نهایی با به کارگیری وسایل و اسباب پیروزی باید به خدا توکل کرد. یعنی در عین فراهم کردن اسباب و وسایل عادی استمداد از قدرت بیپایان و لایزال الهی را فراموش نکرد.
7- یاری طلبیدن از خدا
روشها و تکنیکهایی را که تاکنون بیان کردیم میتوان روشها و تکنیکهای تصمیمگیری عقلانی و یا خردمندانه دانست که براساس اصول عقلی، اطلاعات جمعآوری شده و به مرحله تصمیمگیری صحیح و جامع میرسید. اما یک تکنیک دیگر تصمیمگیری هم وجود دارد که از آن به «تصمیمگیری شهودی» نام میبرند. که براساس درک و شهود باطنی و بصیرتی و الهامی شکل میگیرد. مومنان میتوانند از خداوند درخواست کنند و یاری بطلبند که شرایطی سر راهشان قرار دهد تا با استفاده از آن امکانات و شرایط بتوانند تصمیم صحیح و جامعی که به خیر و صلاح دنیا و آخرت خود در خانوادهشان است بگیرند. امام علی(ع) در دعای کمیل میفرماید: پروردگارا! اندامم را برای خدمتگزاریات نیرومند ساز و درونم را در تصمیمگیری قوی دار! درست است که همه علل و اسباب برای یک تصمیمگیری صحیح و جامع لازم و مؤثرند ولی نباید فراموش کرد که چه بسا با رعایت همه این روشها و تکنیکهای مهارت تصمیمگیری گاهی تصمیم مابه هم میخورد و در عمل نقض میشود. اینجاست که معرفت ما به خدا زیاد میشود که او مسببالاسباب است در همه امور از جمله تصمیمگیریها و موفقیت در عمل. از امام صادق(ع) پرسیدند: خدایت را به چه شناختی؟ فرمود: به درهم شکستن تصمیم و برهم خوردن خواست و اراده. تصمیمگرفتم و تصمیم مرا در هم شکست و اراده کردم و ارادهام را بر هم زد.(توحید صدوق، ص 289)