kayhan.ir

کد خبر: ۲۸۴۱۱۲
تاریخ انتشار : ۱۱ اسفند ۱۴۰۲ - ۲۰:۲۹

صــدای پنــهان

 
 
عزیزالله محمدی(امتدادجو)
 
 
تعلق انسان به موضوعات ماورائی و کشف جهان‌های فوق شناخت حواس انسانی و عوالم ناپیدا، بخشی از بعد حسی، ادراکی، روانی و حتی فطری او هست که دائما سعی دارد تا به جای زندگی عادی در امروز، فردای نیامده را پیش از رسیدن باز بشناسد؛ به همین دلیل تا پیش از این دوره زمانی و حتی در همین دوره مدرنیزه و مترقی که علم در ابعاد مختلف، خود را نمایان کرده و بخشی از دریچه‌ها و دروازه‌های دانش بر انسان آشکار شده؛ باز هم می‌بینیم که عده‌ای با استفاده از تکنیک‌های رمالی و یا فالگیری و پیشگویی می‌خواهند سر از فردای نیامده در بیاورند و سفر در زمان و به‌ویژه به آینده از علاقه‌مندی‌های خاص او محسوب می‌شود.
اساسا تفکر مبتنی بر وجود سایر عوالم و موجودات را نمی‌توان کتمان کرد و قطعا چنین عوالم ناپیدایی در جهان مخلوق هستی‌ساز جهان، یعنی خدای منان! با توجه به مفاهیم دینی و اشارات موجود در کتاب‌های دینی وجود دارند و‌ای بسا که به این عوالم نیز رفت و آمد‌هایی به‌طرق نامعلوم وجود داشته و قطعا وجود دارد؛ اما! اینکه آیا این موضوع در جهان زیست بشر می‌تواند تعمیم به کل پیدا کند و یا این عوالم در هم ادغام و ترکیب شوند موضوعی است که اظهار نظر به آن نمی‌تواند منطق قابل اثباتی لااقل در برهه کنونی داشته باشد. 
چندی ‌است که بستر فضای مجازی به‌ویژه «اینستاگرام» به هر طریق ممکن می‌خواهد گونه‌ای دیگر غیر از آنچه کره «زمین» هست را به ساکنان آن معرفی کند: یعنی توجه به موجودات ماورائی و فرا زمینی و یا تخت بودن زمین و یا منطقه ممنوعه و آن‌سوی قطب جنوب و... از چنان گستردگی تصویر و تحلیل برخوردار شده که نمی‌توان به سادگی از کنار آن گذشت و قطعا اهدافی غیر از جلب توجه و جمع‌آوری دنبال‌کننده در پشت این موضوع می‌تواند نهفته باشد.
در همین راستا تقطیع‌های چند ثانیه‌ای از انیمیشن سیمپسون‌ها و تعمیم نمادها و عناصر این انیمیشن به وقایع امروز یا آینده، تحت عنوان پیشگویی‌های این انیمیشن نیز از تصاویر برجسته و پرمخاطب اینستاگرام شده که نمی‌توان این مورد و موارد قبلی اشاره شده، مثل تخت بودن زمین یا مناطق ممنوعه و یا جهان آن سوی قطب جنوب را بی‌ارتباط با هم دانست و قطعا تفکری مبتنی بر ساخت سناریوهایی خاص در پشت این نوع جلب توجه مخاطبین فضای مجازی قرار دارد.
آماده‌سازی اذهان عمومی مسخ شده در فضای مجازی به هر اتفاق غیرمعمول طراحی شده برای جوامع بشری در آینده، یکی از اهداف پنهان این سناریو می‌تواند باشد که لزوم هوشیاری و اطلاع‌رسانی به‌طریق عمومی را می‌طلبد و قطعا تا اتفاق بزرگی به‌وقوع نپیوسته و طراحان این سناریو نسخه‌ای برای بشریت نپیچیده‌اند باید در این خصوص آگاهی عمومی صورت بگیرد.
منحرف ساختن اذهان جوامع بشری از وقایع بزرگ در حال وقوع مثل کشتار و نسل‌کشی در غزه و یا بحران‌هایی مثل فقر و گرسنگی و یا موضوعات بهداشتی و بیولوژیک... یکی دیگر از اهداف این سناریو می‌تواند باشد که با به انحراف راندن ذهن مخاطبین گسترده فضای مجازی و به‌ویژه نسل جوان و نوجوان سعی می‌شود وقایع بزرگ در حال وقوع را با توجه به مطرح شدن موضوعات فوق باور و فوق وجود، تقلیل داده و با این تنزل بخشی، وقایع در حال انجام را طبیعی و عادی جلوه دهند.
تغییر ذائقه در ذهن و ایجاد فضای فکری و اندیشه‌ای متفاوت از زیستگاه واقعی انسان(زمین) و پیوند زدن تفکر بشری به وجودیتی نامعلوم و مجهول مثل عوالم ناپیدا و یا پنهان و یا رویایی، می‌تواند سناریوی دیگری برای سازندگان و تولید کنندگان این مفاهیم و تصاویر باشد که در پی آن، منافع مادی و استعماری نهفته است و در واقع ذهن بشر را با ایجاد دنیای غیر واقعی در دنیای واقعی با استثماری نوین به بردگی می‌گیرند. 
ارجاع متوالی و پیوسته مخاطب فضای مجازی به مفاهیمی چون یوفاها و یا بشقاب پرنده‌ها و یا اشیاء نورانی و موارد مورد اشاره‌ای چون تخت بودن زمین و یا گنبد زمین و... می‌تواند ارتباط بسیار مستحکمی با تولید کنندگان مواد افیونی صنعتی و غیرصنعتی نیز داشته باشد که با ساخت دنیای غیر واقعی و متوهم گونه در ذهن مخاطب جوان و نوجوان فضای مجازی، می‌خواهند آن توهم ناشی از مصرف مواد محرک ذهن را واقعی و مورد پذیرش قرار بدهند.
تضعیف اراده و اختیار و قدرت تصمیم‌گیری نسل آینده بشر و جوامع کوچک با استفاده از ساخت دنیای غیرحقیقی و مجهول ساختن موارد مسلمی چون شکل ظاهری زمین و... هدف دیگری از طراحان این سناریوها می‌تواند باشد که در آن تلاش می‌شود انسان نسل آینده به‌طور خاص و مطلق فاقد اراده باشد و از هم اکنون این مسئله را بپذیرد که جهان و موضوعات آن و امور زیستی نمی‌تواند تغییر کند و کسانی هستند که همه اختیار در دست آنهاست و مردم عادی دارای قدرت نمی‌باشند.
تضعیف تعلق به «معنویت الهی» و جایگاه وجودی خدای هستی بخش در نزد افکار عمومی و در نقطه مقابل پر رنگ کردن «معنویت غیرالهی» با اتصال به عوالم غیر، سناریویی است که می‌تواند شئون ادراکی انسان را تحت تاثیر قرار داده و او را به ورطه بی‌هویتی از خویش و بیگانه از جهان هستی برساند.