جبهه اصلاحات نامزد ندارد یا میداند مردم به آنها رای نمیدهند؟ (خبر ویژه)
سخنگوی جبهه اصلاحات از موضع پدرخواندهها گفت: احزاب یا شخصیتهای عضو این گروه، مجاز به ارائه لیست یا حمایت از کاندیداهای غیراصلاحطلب نیستند!
جواد امام سخنگوی جبهه اصلاحات، با بیان اینکه «بر اساس مصوبه جبهه اصلاحات، این جبهه در تهران امکان ارائه لیست ندارد»، اظهار کرد: با توجه به پیشبینی قبلی جبهههای استانی در برخی استانها از جمله قم، مرکزی، اصفهان، گیلان، گلستان و کهگیلویه و بویراحمد فاقد امکان برای ارائه لیست هستند.
وی گفت: جبهه اصلاحات تصمیمی گرفته که در راستای آییننامه و مقررات خودش است و تکلیفی برای چهرههای اصلاحطلب تعیین نکردیم اما احزاب یا شخصیتهای عضو مجاز به ارائه لیست یا حمایت از کاندیداهای غیراصلاحطلب نیستند.
وی مدعی شد: الان ۳۱ حزب شناسنامهدار در جریان اصلاحات حضور دارند اما امروز میبینیم که به تعداد احزابمان افراد تاییدصلاحیتشده نداریم. همانطور که آقای خاتمی در نشستی که در مجمع ایثارگران داشتیم، به درستی و با صراحت اعلام کردند که اصلاحطلبان یا مردم با صندوق رای یا انتخابات قهر نکردیم.
سخنگوی جبهه اصلاحات با اشاره به صحبتهای حسن روحانی درباره رای اعتراضی اظهار کرد: رای اعتراضی به چه کسی بدهیم؟ این رای را به سبد تندروها بریزیم؟
وی در پاسخ به پرسشی درباره ادعای اصلاحطلبان مبنی بر قرار گرفتن در «بنبست» و چرایی عدم اتحاد راهکارهایی نظیر ائتلاف جهت خروج از این بنبست گفت: بنبستی که اشاره شد را اصلاحطلبان برای خود ایجاد نکردند. ما تجربه ائتلاف را هم داشتیم و در مجلس دهم با لیست امید خیلی از دوستان وارد مجلس شدند، اما متاسفانه وقتی به مجلس رفتند، مسیر خود را تغییر دادند و هزینه آن را جریان اصلاحات پرداخت. از سوی دیگر نیز امروز خیلی از اعضای لیست امید ردصلاحیت شدند.
سخنگوی جبهه اصلاحات با کنایه به بیانیه 110 نفری اصلاحطلبان در زمینه حمایت از ارائه فهرست انتخاباتی که به روزنهگشایی معروف شده، گفت: روزنه فقط این نیست که تلاش کنیم در قدرت قرار بگیریم بلکه ما به جز انتخابات راهکارهای مدنی دیگری را نیز داریم.
وی در پاسخ به این پرسش که جریان اصلاحات نماینده چند درصد از مردم است؟ اظهار کرد: اینکه بخواهم بگویم نماینده اکثریت مردم هستیم، نه؛ اما آنچه مسلم است در سابقه انتخاباتهای گذشته، انتخابات با حضور نمایندگان اصلاحطلب معنای دیگری داشته است و امروز شاهدیم در نبود جریانات سیاسی یک جریان بهدنبال یکدستسازی است.
اظهارات سخنگوی جبهه اصلاحات از چند جهت مخدوش است. یکی این که اگر اصلاحطلب خاص نبودن نامزدها معیار عدم حمایت از آنها و شرکت نکردن در انتخابات باشد، این طیف نباید از حسن روحانی در انتخابات ریاستجمهوری سال 92 حمایت کرده و محمدرضا عارف معاون اول خاتمی در دولت اصلاحات را به زور مجبور به انصراف میکردند که با دلخوری عارف هم همراه شد. و یا این که نباید همین حمایت را در سال 1396 تکرار میکردند.
ثانیا کسانی مانند علی باقری عضو جبهه اصلاحات و از اعضای سابق حزب مشارکت تاکید کردهاند که بیش از 100 نامزد اصلاحطلب و توسعهگرا در انتخابات حضور دارند.
ثالثا حسین مرعشی دبیرکل حزب کارگزاران اخیرا گفت: «خوشبختانه
از ۱۰ کرسی استان کرمان ۹ کرسی رقابتی داریم؛ همه کاندیداهایی که هدف گرفته بودیم، تاییدصلاحیت شدند. این سندی است که با همین شرایط میشود با یک فرمان عاقلانهای حرکت کرد. ما در ۱۰ دوره مجلس همیشه یک کف داشتیم در استان کرمان که ۳ کرسی از ۱۰ کرسی بود و یک سقف داشتیم که ۷ کرسی از ۱۰ کرسی؛ در دوره پیش برای اولینبار به یک کرسی تن دادیم و دلیلش این بود که در سطح کشور منفعل بودیم. نقدهایی بر مجلس دهم وارد بود، ولی نقد اصلی به اصلاحطلبان، برای نیامدن در انتخابات مجلس یازدهم و انتخابات ۱۴۰۰ بود. کسی نمیتواند از این نقد فرار کند. در انتخابات مجلس یازدهم، لیستی که برای تهران آماده شد، از لیستی که برای مجلس دهم آماده شده بود، قویتر بود؛ اما تصمیم گرفته شد به دروغ به مردم بگوییم که کاندیدا نداریم(!) جریان چپ در هیچ دورهای، کمتر از ۵۰ تا کرسی نداشتند. در مجلس یازدهم رسیدیم به کمتر از ۵ کرسی؛ ما اشتباه کردیم فرصت انتخابات را از دست دادیم».
رابعا، این که پنج حزب بزرگ اصلاحطلب بهعلاوه 110 فعال این جبهه
بر ارائه فهرست انتخاباتی تاکید ورزیدهاند، نشان میدهد که اصطلاحا پشمی به کلاه پدرخواندهها و سران تندرو جبهه اصلاحات نمانده است؛ با این وجود اظهارات سخنگوی این جبهه از دیکتاتوری حکایت میکند؛ آنجا که میگوید: احزاب عضو جبهه اصلاحات مجاز به ارائه لیست یا حمایت از کاندیداهای غیراصلاحطلب نیستند. آیا پدرخواندههای جبهه اصلاحات خود را قیم احزاب تشکیلدهنده جبهه مذکور میدانند، یا فراموش کردهاند که نه یکبار بلکه دوبار از آقای روحانی- و سپس عبدالناصر همتی در انتخابات سال 1400- حمایت کردهاند.
بنابر آنچه گفته شد، به نظر میرسد اطلاع از پایگاه رای مردمی نداشتن از یکسو و در گروهکهای ورشکسته برانداز منحل شدن، دو علت مخالفت برخی سران جبهه اصلاحات با نقشآفرینی مثبت در انتخابات است.