واکاوی تاریخ سینمای پس از انقلاب - حکایت سینماتوگراف 2 - بخش بیست و چهار
هاشمی رفسنجانی مدافع سینمای جشنوارهای
سعید مستغاثی
طرفه آنکه در این میان، سیاستهای لیبرالی برخی اعضای حاکمیت نیز به کمک مسئولان بنیاد فارابی و مدیران وقت سینما در اجرای روشهای جدیدشان آمد. حضور غیر منتظرههاشمی رفسنجانی در مراسم پایانی پنجمین جشنواره فیلم فجر و حمایت آشکار از میدان دادن به فیلمسازان قدیمی و تولیدات فارابی و همچنین حضور در جشنوارههای خارجی، از جمله این همیاری سیاسیون همسو با مدیران سینمایی بود.
هاشمی رفسنجانی در حالی که پیش از این و در مصاحبههای مختلف از جمله با کاتالوگ سومین جشنواره فیلم فجر، در مقابل استفاده از فیلمسازان و سینماگران قبل از انقلاب، ابراز مخالفت کرده بود، دو سال بعد و در بخشی از سخنرانی خویش در مراسم اختتامیه پنجمین جشنواره فیلم فجر، با تاکید بر حضور سینماگران قبل از انقلاب، گفت:
«... هنرمندان گذشته را نباید فراموش کرد. کار اینها دو سه جنبه دارد. یکی هنر آنهاست که چیز باارزشی است. اینها استعدادهای نیرومندی هستند که میتوانند معلم و مدرس بشوند... اگر ما با اینها برخورد محبتآمیز داشته باشیم و ارزش هنر آنها را بدانیم، آنها به میدان میآیند. صدور انقلاب اگر ده مجرا داشته باشد، مهمتریناش سینما است. باید برای صدور فیلمهای خوب، سرمایهگذاری کرد و به کشورهای اسلامی وارد شد. ما هنوز حضور هنری در دنیا نداریم...»
بنویسید کشورهای اسلامی، بخوانید ممالک اروپایی
شاید این بخش از سخنان هاشمی رفسنجانی پر بیراه نبود که سینمای ایران بایستی برای حضور در کشورهای اسلامی برنامهریزی میکرد و بیش از یک و نیم میلیارد مخاطب بالقوه در این کشورها را در نظر میگرفت. اما آنچه از سیاستهای جشنوارهای و حضور در جشنوارههای خارجی طی سالها حاصل شد، این بود که همچنان حضور در کشورهای اسلامی و بیش از یک و نیم میلیارد مخاطب به فراموشی سپرده شد و همه تلاش و حضور جشنوارهای بر روی جشنوارههای غربی متمرکز شد. ضمن اینکه اغلب جشنوارههای دنیا نیز با توجه به لابی صهیونی حاکم بر آنها از قواعد و ضوابط یکسانی پیروی میکنند.
از طرف دیگر شرکت گسترده فیلمهایی که هیچ ارتباطی با انقلاب و دفاع مقدس و دغدغههای مردم نداشتند، در پنجمین دوره جشنواره فیلم فجر که در اوج دوران دفاع مقدس و در حالی که رزمندگان اسلام به طور تمام عیار درگیر عملیات سرنوشت ساز کربلای 5 بودند، برگزار میشد و حضور چشمگیر فیلمسازان قبل از انقلاب مانند عباس کیارستمی و ناصر تقوایی و داریوش مهرجویی و بهرام بیضایی و مسعود کیمیایی، به سختی دلسوزان و معتقدان به انقلاب را آزرد و انتقادها را از جشنواره فیلم فجر برانگیخت.
اما رفسنجانی در سخنرانی خویش به جای پاسخ به انتقاد منتقدان و نقد معترضان، به آنها توهین کرد و مانند خلف خود، حسن روحانی با الفاظ ناشایست خطابشان کرد:
«... من هنوز احساس میکنم چیزهایی هست که دست و پای هنرمندان را میبندد و برای وارد شدن به این صحنه دچار تردید میکند. مهمترین عامل در این میان، سوابق و رسوبات گذشته است. باید بیشتر سرمایهگذاری کرد. گرچه ممکن است این تلاش برای برخی از خشکه مقدسها ناگوار باشد. اما باید این طلسم را بشکنیم...»
از آن تعریف و تمجید تا این بازخواست و اعتراض
این درحالی است که حدود یازده سال بعد از آن و در نخستین جشن خانه سینما، در حالی کههاشمی رفسنجانی، آخرین روزهای دومین دوره ریاست جمهوری خود را طی میکرد، بازهم به طور غیرمنتظره در میان سینماگران حاضر شد اما این بار در حالی که سینمای ایران طی 10 سال گذشته خود، جوایز بسیار و موفقیتهای متعددی در جشنوارههای خارجی کسب کرده و از جمله به تازگی، برای اولین بار نخل طلای جشنواره کن را به وسیله عباس کیارستمی بهدست آورده بود، اما رفسنجانی به جای آنکه مانند 11 سال قبل از این حضور فعال بینالمللی تعریف کرده و تولیدات سینماگران قدیمی را مورد تجلیل قرار دهد، در سخنرانی خود به سینماگران و سینمای ایران شدیدا حمله کرد که چرا حتی در یک فیلم هم گوشهای از خیل پیشرفتها و انبوه ترقیات جامعه ایرانی و کشور ایران را مطرح نکردند و از این جهت به ایران و ایرانی بدهکار هستند!!
بودجههای کلان برای ساخت فیلمهای جشنوارهای
اما در بهمن 1365 و پس از سخنرانیهاشمی رفسنجانی در مراسم اختتامیه پنجمین جشنواره فیلم فجر در حمایت از سینماگران قبل از انقلاب و فیلمهای جشنواره ای، بودجههای جدیدی برای ساخت اینگونه فیلمها اختصاص یافت از جمله قرار شد سالانه مبلغ 3 میلیون دلار اعتبار برای هزینههای لازم جهت حضور مستمر سینمای ایران در جشنوارههای خارجی اختصاص یابد.
عجیب آنکه در آن شرایط جنگی کشور و درگیری تمام عیار با جبهه متحد استکبار که پشت سر صدام علیه ایران قرار داشت، در حالی که رهبر انقلاب و دیگر مسئولان کشور، الویّت مملکت را جنگ و حمایت از جبههها اعلام کرده بودند، بودجه بیتالمال برای ساخت فیلمهای ضدایرانی و ضد اسلامی و در نهایت خنثی و بیربط همچون «شاید وقتی دیگر» (بهرام بیضایی)، «آن سوی آتش» (کیانوش عیاری)، «شیرک» (داریوش مهرجویی)، «خارج از محدوده» (رخشان بنی اعتماد)، «جهیزیه برای رباب» (سیامک شایقی)، «تحفهها» (ابراهیم وحید زاده)، «شکوه زندگی» (حسن محمد زاده)، «وکیل اول» (جمشید حیدری) و... اختصاص یافت که همگی در ششمسن جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمده و جوایز مختلف آن جشنواره را از آن خود کردند. در حالی که آثار سینمای انقلاب و دفاع مقدس کمتر از 10 درصد از فیلمهای تولیدی را شامل شدند.
در سال 1368 با 110 اقدام برای شرکت در جشنوارههای خارجی، حضور 63 فیلم از آنها در 42 جشنواره، افزایش 342 درصدی را برای حضور جشنوارهای سینمای ایران نسبت به سالهای گذشته نشان داد که 13 جایزه حاصل آن بود. بیشترین استقبال از فیلم «دستفروش» با 11 حضور و سپس فیلمهای «خانه دوست کجاست؟»، «طلسم»، «آب باد خاک» و «نار و نی» هر یک با 4 حضور در رتبههای بعدی قرار گرفتند.
در این سال علاوهبر فیلمهای یاد شده، فیلمهای «بای سیکل ران» محسن مخملباف، «نار و نی» سعید ابراهیمی فر، «آن سوی آتش» کیانوش عیاری به ترتیب در جشنوارههای ریمینی ایتالیا، مونترال کانادا و فیلمهای تلویزیونی فیپا (کن فرانسه)، موفق به دریافت جایزه شدند.