مقاومت در فضای مجازی
مهمترین عامل پیروزی در کربلای ۵
دفاعپرس نوشت: سردار «حاج یعقوب صمدلویی» جانشین تیپ ۳ و فرمانده گردان حضرت علی اکبر(ع) لشکر ۳۱ عاشورا که در عملیات کربلای ۵ حضور داشت روایتی از آن روزها و حماسه آفرینی رزمندگانش دارد. عملیاتی که یکی از بزرگترین و سختترین عملیاتهای رزمندگان در طول جنگ تحمیلی شناخته میشود و بامداد ۱۹ دی سال ۱۳۶۵ با رمز مبارک یازهرا(س) در منطقه شلمچه و شرق بصره آغاز شد.
در ادامه روایت این فرمانده لشکر ۳۱ عاشورا را میخوانید:
«عملیات کربلای ۵ ملقب به آدم شکن بود. حالا چرا رزمندهها روی این عملیات «آدمشکن» گذاشتند دلایلی دارد. اگر ما نظری به کل دوران دفاع مقدس داشته باشیم خواهیم دید که سه عملیات بزرگ و تاثیرگذار در این دوران داشتیم. اولین آن آزاد سازی خرمشهر بود. دومین عملیات، والفجر ۸ بود که منجر به فتح فاو و قطع ارتباط دریایی عراق شد و سومین آن هم عملیات کربلای ۵ بود که منجر به تلفات نود هزار نفری عراقیها شد.
این عملیات یک نبرد تن به تن و رو در رو بود. در نهایت هم ما به موفقیتهای چشمگیری رسیدیم و در کل با توجه به قدرتنمایی ایران در پایان عملیات، قطعنامه ۵۹۸ در سازمان ملل به تصویب رسید.
سال ۱۳۶۵ سال سرنوشتسازی برای ایران بود. عراق نیروی هوائی خود را به حدی رسانده بود که شهرها را بمباران و موشکباران میکرد و سکوهای نفتی ما را در دریا مورد هدف قرار میداد. ما دنبال عملیاتی بودیم که نواقص و کمبودهایمان را جبران کنیم.
اولین عملیات ما در سال ۱۳۶۵ کربلای ۴ بود که اگر این عملیات لو نرفته بود ما میتوانستیم موفقیتهای بهتری از عملیات کربلای پنج را بهدستآوریم. با توجه به امکانات شناسایی که توسط سایر کشورها در اختیار رژیم صدام قرار گرفته بود عملیات لو رفت. قبل از اجرای عملیات، عراق خودش را آماده کرده بود و ما فقط ۲۰ درصد نیروهایمان را وارد عمل کردیم. وقتی دیدیم دشمن متوجه شده غواصها را برگرداندیم.
عملیات کربلای ۴ در ۴ دی ۱۳۶۵ و با شرایطی که گفتم شروع شد. ولی چون موفقیتی به دست نیامد دستور عقبنشینی داده شد. بعد از عملیات کربلای ۴ چندین برنامه بود، از یک طرف نیروها نگران بودند که چرا با ورود این همه امکانات نتوانستیم موفق شویم؟ برای همین یک حالت عرفانی در بین عموم رزمندهها ایجاد شده بود. من فکر میکنم عدم الفتح و ناامیدیها باعث شد که ما دوباره دنبال معنویت برویم و همین معنویت باعث پیروزی در عملیات کربلای ۵ شد. موقعیت ما در کنار رودخانه کارون در جایی به نام شهید اوجاقلو درست کنار روستای قجریه قرار داشت. بعد از عدم الفتح در عملیات کربلای ۴ فرماندهان سپاه دنبال چندین مکان برای عملیات بعدی میگشتند از جمله هور و چندین جای دیگر؛ که در نهایت در بین مسئولین سپاه تصمیم بر این شد که عملیات از منطقه شلمچه صورت بگیرد.
منطقه شلمچه ویژگیهای زیادی برای ما داشت که میتوان به این موارد اشاره کرد: امکانات مهندسی، موشکی، توپخانهای و... را که در عملیات کربلای ۴ وارد منطقه کرده بودیم زیاد جابهجا نمیکردیم. یعنی عقبه عملیات آماده بود فقط جهت را از شمال به جنوب و شرقی به غربی تغییر میدادیم.
دلیل دیگر این بود که در عملیات کربلای ۴ دو یگان به نامهای تیپ۵۷ ابوالفضل و لشکر ۱۹ فجر در داخل منطقه رخنه و یکسری نقاط ضعف عراقیها را مشاهده کرده بودند.»