پدر، چهره برجسته خانواده و الگویی برای فرزندان-بخش دوم
خواهی سعادت دو دنیا در احترام پدر کوش
پدرم تنهاترین مردهای تنهای دنیا بود. من از کودکی تنهائیاش را حس کرده بودم. ماشینحساب را میگذاشت روبهرویش و حواسش بهحساب و کتاب دولتی بود. نیمهشب که بیدار میشدم، دفاتر اموال روبهرویش پهن بود و همچنان مشغول جمع و تفریق. در گرمای ۴۰ درجه بوشهر تا جم و ریز برای تکمیل دفاتر اموال میرفت.
خلاصه من در شبزندهداریهای پدرم حل شدم، در قانون قناعت به روزی حلال، در بوی ورقههای کاهی کتابهای کتابخانهاش که من را از عادی بودن تفریق گرفت، حل شدم. در دلسوزی برای دفاتر دولتی، برای وطن!
خواب میبینم در بهشت تک و تنهاست و دلنگران خانه، دلنگران وطن، دلنگران همه است.
من عصرها که از کار به خانه برمیگردم، چونان پدرم که تنهاترین مردان تنهای این شهر بود، به همه فکر میکنم.
پدرم را دوست دارم، چون من را چشم و دل سیر از مال دنیا بار آورد.
ضرورت همراهی پدر در تربیت فرزند
یکی از مهمترین منابع برای بالا بردن کیفیت زندگی کودکان اوقاتی است که آنها با پدرانشان میگذرانند. این ارتباط باید از همان دوران تولد شکل بگیرد و پدرها برای بچه وقت بگذرانند و همینقدر که بچهها بزرگتر میشوند، ارتباط نیز عمیقتر و بیشتر شود.
درست است که شاید الان خیلی پدرها بگویند که به دلیل مشغلههای زندگی و کارهای متعددی که مجبور هستند بهخاطر تأمین مخارج زندگی بیرون از منزل داشته باشند، سرشان شلوغ است و شبها با خستگی به منزل میآیند و صبح هم باید زود از خانه بیرون بروند، اما این خستگی نباید مانع یک ارتباط خوب با بچهها شود.
زلیخا اشرفی، روانشناس به گزارشگر کیهان توضیح میدهد: «خیلی از پدرها به خاطر همین مشغلههای زیاد نقش کمرنگی در زندگی بچهها ایفا کرده و به همین دلیل هم بچهها به لحاظ روابط عاطفی و عمقبخشی بدان دچار خلاهای زیادی در زندگی آینده میشوند. پدر باید از دوران کودکی رابطه عمیق عاطفی با کودک برقرار کند، با بچهها بازی کند تا زمان نوجوانی و پس از آن هم هر زمان که به مشکل خوردند، بچه به پدرش مراجعه کند و نباید غیبت او را در زندگی خود احساس کند و یا خلا این رابطه را تنها با برقراری یک رابطه عاطفی عمیقتر با مادر و یا حتی دیگران پرکند.»
این روانشناس در ادامه میافزاید: «برخی پدرها هم هستند که میتوانند برای بچهها زمانهایی ویژه بگذارند، اما این کار را نمیکنند و در کیفیتبخشی به رابطه خود با بچهها کوتاهی میکنند و یا اینکه همان زمان اندک را هم مدام به نصیحت و مقایسه بچه خود با دیگران میگذرانند. این هم یک رابطه مؤثر پدر و فرزندی نیست، چرا که کیفیت رابطه را پایین میآورد.»
وی ادامه میدهد: «نکته دیگر که این روزها زیاد دیده میشود این است که پدر و بهویژه مادر به منزل میآید و همان زمان شروع به گوشیگردی و پرسه در فضای مجازی با گوشیهای همراهش میکند و از برقراری رابطه با بچهها غافل میشود. همه پدر و مادرها باید بدانند که هیچ چیزی با ارزشتر از وقتی که والدین برای بچههایشان صرف میکنند، نیست. به همان میزان که پدر و مادر برای بچه وقت میگذارند، به همان میزان عشق و علاقه بچه به آنها بیشتر و کیفیت رابطهشان مستحکمتر و بچهها در آینده از آسیبها بهمراتب بیشتر حفظ خواهند شد.»
این روانشناس در تکمیل صحبتهایش میافزاید: «درست است که بچهها در سنین نوزادی و سالهای اولیه زندگی به خاطر مسائل زیست به مادر بیشتر وابسته هستند، اما این دلیل نمیشود که پدرها در این مدت حضور کمرنگی در زندگی بچهها داشته باشند. بچه از نوپایی، پدر میخواهد و نیاز به عشق و علاقه پدر و بازی با او دارد؛ بنابراین بهترین مراقب برای فرزند در کنار مادر، پدر است. هیچ چیز جای پر کردن خلاهای عاطفی را نمیگیرد، حتی اگر پدری تمام مدت کار کند و مدام مسائل مالی بچهها را اجرا کند و هر چیز را که آنها لازم داشته باشند، تأمین کند، اما چیزی جای عشق و علاقه پدر را نمیگیرد. هر چه پدر وقت بیشتری برای بازی کردن و همسو شدن با بچه خود بگذارد، احساس امنیت فرزندش بیشتر خواهد شد. حال شاید پدرها سؤال کنند که بعد از خستگی آمدن به منزل چطور انرژی جمع کرده و به بازی با بچههای کوچک بپردازند؟ میتوانید یک برنامه برای خود بگذارید، زمانی که به منزل میآیید، یکسوم وقت خود را استراحت کنید و بعد صرف بازیهای مشترک با بچهها کنید. در بخشی از این ارتباط همسرتان را هم دخیل کنید تا رابطه خوب شما با همسرتان را هم بچه مشاهده کند. حضور در فضای مجازی را به حداقل برسانید و تلفن و تبلت و لپتاپ را کمرنگ کنید. زمان شام را هم دور هم جمع شوید و به صحبت درباره مسائل روزانه خود بپردازید.»
اختلاف سلیقه با پدر
مردان و زنانی که از سلامت روانی برخوردارند، حتی در سالهای پیری زندگی خود حضور پدر و مادر در کنار خود را آرامش بخش دانستهاند؛ بنابراین اگر الان با فرزند و یا پدر و مادر خود اختلافاتی دارید، بهتر است برای حفظ آرامش خودتان هم که شده، به دنبال راهی برای رفع این تعارضات باشید. شاید در سالهای نوجوانی مسئولیت اصلی برای حفظ ارتباطی مؤثر برعهده بزرگترها بوده باشد، اما در جوانی، شما نیز میتوانید تاثیر بیشتری بر این رابطه داشته باشید. چه بسا با ورود به بزرگسالی هر دو طرف تاثیر یکسانی خواهند داشت. کارشناسان معتقدند که علت عمده اختلافات بین دو نسل این است که والدین، فرزندانشان را با زمان گذشته خود مقایسه میکنند و انتظار دارند که فرزندانشان مطابق عقیده خودشان رفتار کنند و نظر خود را به آنها تحمیل میکنند. اختلاف سلیقه در خانوادههایی بیشتر مشاهده میشود که پدر و مادر خواسته فرزند خود را نادیده میگیرند و کودک سعی میکند طبق خواسته خود عملکند و در نهایت سبب کشمکش و تعارض بین آنها میشود.
اسماعیل نیکوکار، مشاور خانواده درباره دلایل بروز اختلافنظر بین والدین و فرزندان توضیح میدهد: «تغییرات زندگی از دلایل دیگر کشمکش و اختلاف بین دو نسل است.
زندگی با گذشت زمان دچار تحولاتی میشود و نسل جدید فکر و آینده خود را طبق پیشرفتها و تحولات جامعه برنامهریزی میکند؛ چون فرزندان که نسل جدید هستند، زودتر از والدین از تغییرات و پیشرفت آگاه میشوند و در مسیر آن قرار میگیرند، والدین نمیتوانند همانند آنها عمل کنند و از آنها عقب میمانند؛ مانند استفاده از فضای مجازی و رایانه. در این میان تلاش والدین برای عقب کشاندن فرزندان از این تغییرات موجب بروز تعارضات شدیدتر خواهد شد.»
این مشاور خانواده در ادامه میافزاید: «برخی از والدین خودشان به عمیقتر شدن فاصله خود و فرزندشان دامن میزنند. انتظار میرود والدین برای جلوگیری و رفع این ضعفها، آموزش دیده و یا به دنبال راهکار باشند. گاهی اوقات والدین به فرزندان آزادی بیش از حد میدهند که سبب دور شدن فرزندان از محیط خانواده میشود. با دادن این آزادیهای زودتر از موعد ممکن است فرزندتان دچار انحرافاتی بشود و یا معنای خانواده را بهطور درست درک نکند، معمولا با اعمال محدودیت مجدد اوضاع بدتر خواهد شد.» وی در تکمیل صحبتهایش تاکید دارد: «بعضی مواقع هم فرزندان را بیش از حد محدود میکنند. تجربه نشان داده زمانی که محدودیت بیش از حد معمول باشد، به جای اینکه سبب نزدیک شدن فرزند و والدین شود، نتیجه معکوسی دارد و سبب دورشدن این دو نسل ازهم میشود. در صورتی که موضوع خانواده شما پیچیده شده و تنش زیادی برای تکتک شما ایجاد کرده، حتما باید از مشاور خانواده استفاده کنید.»
نیکی به پدر پس از مرگ
آنان که از نعمت حضور پدر محروم شدهاند، فرصت نیکی کردن به او را تمام شده نپندارند. بیشک، پدر و مادر ما پس از مرگ، اگرچه دستشان کوتاه گشته و فرصت عملشان تمام شده است، ولی چشم به راه احسان ما هستند. درباره شیوههای احسان به پدر و مادر پس از هجرت ابدیشان، به روایتی از رسول خدا (ص) استناد میکنیم: مردی درباره نیکی کردن به پدر و مادر پس از مرگ، از پیامبر اکرم (ص) پرسید. آن حضرت این وظایف را معین کرد: نماز خواندن برای آنان، آمرزشخواهی برای ایشان، وفا کردن به پیمانهایشان و بزرگداشت دوستان آنان.
علی مظاهری، مراجعهکننده به مشاور مذهبی میپرسد: «احساس میکنم عاق پدر و مادر شدهام. هر شکستی در زندگیام را ناشی از بیاحترامی نسبت به آنها میدانم، به زندگی علاقه ندارم. در وجود خود احساس گناه میکنم و خود را سرزنش میکنم. تمام فکر و ذکرم تفکر به گذشته و احساس ندامت شده است. به من بگویید چه کار کنم و تکلیف من چیست؟»
حجتالاسلام روحالله بادمهر، کارشناس مذهبی پاسخ میدهد: «نگرانی بیش از حد شما سودی ندارد، هنوز هم وقت آن باقی است که رضایت پدر مهربانتان را پس از مرگ ایشان بهدست آورید. درست است که شما در زمان حیات ایشان یا از روی غرور جوانی و یا شرایط سخت و دشوار زندگی باعث رنجش خاطر ایشان شدهاید، اما الآن احساس میکنید که برخوردها و رفتار شما نادرست بوده است، همین که به این مسئله اعتراف دارید و درصدد کسب رضایت پدرتان هستید، خود نشانه بزرگواری شما است.
روایات بسیاری وجود دارد که در آنها به اهمیت و جایگاه والدین اشاره شده است و نیز آمده است که اگر انسان به پدر و مادرش در حال حیات آنها بیاحترامی کرده باشد، بعد از مرگ آنان چه کارهایی را انجام دهد تا رضایت آنان را کسب کند؟ شما را توصیه میکنیم که به مضمون آنها عمل کنید و هیچوقت از رحمت خداوند ناامید نباشید. امید عفو و نجات برای هر کسی وجود دارد.» این کارشناس و مشاور مذهبی در ادامه به یکی از این احادیث و روایات اشاره کرده و میگوید: «از رسول خدا (ص) روایت شده است که فرمود: هر کس بعد از مرگ پدر و مادرش به آنها نیکی کند و بدهکاریشان را بپردازد و به آنان بد نگوید، فرزند نیکوکاری خواهد بود، اگرچه در زمان حیاتشان مورد عاقشان واقع شده باشد. برای ایشان دعا و طلب آمرزش کنید؛ چراکه در روایت به آن تاکید شده است؛ بنابراین این احسان به والدین اختصاص به زمان حیات آنها ندارد، بلکه اگر فوت کردند نیز جای احسان باقی است. چهبسا ممکن است فردی در زمان حیات پدر و مادر خود به عللی نتوانسته باشد رضایت آنها را کسب کند، در این صورت بعد از وفات آنها میتواند رضایت والدین خود را بهدست آورد.»