پدر، چهره برجسته خانواده و الگویی برای فرزندان-بخش نخست
همه عمر تکیهگاهم بود پدرم نام کوچکش کوه است
گالیا توانگر
خاطره برخی اشیا هیچوقت از ذهن بیرون نمیرود، گویی جانی داشته باشند و هرازگاهی پا در بیاورند و در خاطرت قدم زدن دوبارهای آغاز کنند. یکی از این اشیای جاندار در ذهن من گلیم جانسختی است که پدرم از دوران مجردیاش داشت. بهوقت تأهل در آشپزخانه پهنش کرده بود و سالهای سال پا میخورد و آخ هم نمیگفت. سفره دورهمی میانداختیم رویش و هزار بار لیوان چاییام روی تنش وارونه شده بود. جگریرنگ خوشرنگی داشت آن گلیم، کار ترکمن. بااینحال هر بلایی که سرش میآمد، جوان و جوانتر میشد. من همیشه وقتی که بغضی در گلو داشتهام به آن گلیم خوشرنگ و لعاب جانسخت فکر کردهام. برای انسان شدن باید گلیم شد! درد در تاروپود داشت، اما کلمات زیبا و خوشرنگی کنار هم چید تا دردم زیبا جلوه کند. لازمه انسانتر شدن و متعالیتر شدن اینچنین صبورانه زیستن است، همچون پدر.
برخی اشیا تصویرشان عجیب به ذهن و دل مینشیند و تا همیشه زنده میماند. البته این را هم بگویم، بستگی دارد در کنار تصویر آن شی، خاطره چه عزیزی یا نیش کدام دشمن به ذهنتان متبادر گردد؟ پدرم شبهای بسیاری روی آن گلیم زیر لامپ آشپزخانه نشست و بهحساب و کتاب اموالداری اداره کشاورزی مشغول شد. خیلی زحمت میکشید. از «جم و ریز» گرفته تا «اهرم» رفت و بذر به کشاورزان بوشهری رساند. قوطیهای بذر گوجهفرنگی یا خیار و صیفیجات هنوز هم در خاطرم یادشان زنده است. من از بچگی در کنار پدرم کارمند شدم. همراه مأموریتهای اداری پدرم سراسر بوشهر را گشتم و خوب میدانم درد در چشم یک کشاورز قرمز میپوشد و از زنگولههای عرق پیشانیاش بیرون میزند.
پدرم هیچگاه شعری نسرود، اما خاطره دستهایش، پوست آفتابسوختهاش، حتی فیش حقوقیاش، شعر خانواده من شد.
بیراه نگویم علیرغم گذر سالها حتی اشیای متعلق به او نیز رنگ و بوی عشق دارند. گاه آنقدر در جستوجوی عشقی که نگاه میکنی و میبینی کنارت نشسته و نام دیگرش، بیشک پدر است.
متابعت از پدر و یادگیری الگوها
ساختمان اخلاقی فرزند در اثر تقلید و متابعت از پدر و یادگیری الگوها تدریجاً و بهطور نامحسوس تکمیل میگردد.
روانشناسان تربیت سرمشق و مدل را مهمترین عامل تربیت اخلاقی کودک میدانند و آنکس که بخواهد خلق و صفات حسنهای را در طفل استقرار دهد باید برای او سرمشق خوب تدارک ببیند.
دکتر علی قائمی، دکترای جامعهشناسی مذهبی و دکترای علوم تربیتی درباره نقش تربیتی پدر توضیح میدهد: «پدر در نظر کودک مهم است، زیرا در تمام دوران رشد او پدر را یافته است که منشأ کارهایی بهنظر شگفتآور بوده و چه بسیار بودند مواردی که عمل پدر تحسین او را در درون برانگیخته است. به این نظر او سعی دارد نخست پدر را الگوی عمل قرار دهد و معیارهایی را دنبال کند که موردنظر اوست.
دامنه کار الگوی پدر آنچنان وسیع است که حتی آداب و رسوم را نیز دربر میگیرد. کودک دوست دارد آنگونه تعارف کند که پدر میکند، آنگونه لباس بپوشد که پدر میپوشد، حتی در درگیریها و اختلافات آنگونه عمل کند که پدر عمل میکند.
آری او در همه چیز تابعیت پدر را دارد. شاد و غمگین شدن، طرز صحبتها، برخوردها با دوست و دشمن، برخورد با خانواده و همسر، مصرف پول، ملکات و فضائل و... همه برای کودک درس است و در کل نقشه رفتاری فرزند توسط پدر شکل میگیرد.»
وی در تکمیل صحبتهایش متذکر میشود: «هنگامی که نقش پدر تا این حد مؤثر باشد، وظیفه پدر و مسئولیت او بسیار سنگین خواهد شد. او خود باید الگوی کامل آن برنامهای باشد که موردنظر است.
پدر با عمل خود باید به کودک فرصت دهد تا از اخلاق و رفتار او بهرهمند شود و پدران باید هوشیار باشند. اگر سخنان ناروا و ناپسند خوب نیست، پدر خوب نباید آنها را بر زبان جاری سازد. اگر از فرزند میخواهد کارهایش را بموقع انجام دهد، باید پدری وقتشناس باشد.
اگر میخواهد فرزند نمازش را بموقع بخواند، دیگر نباید عذر بتراشد و به بهانهای نماز اول وقت خود را به تأخیر بیندازد.»
محبت پدر مساوی با اعتمادبهنفس فرزند
در جنبه الگویی، پدر باید مراقبتهایی داشته باشد که میثم پیرانی یک روانشناس خانواده درباره اهم آنها میگوید: «هرگز کودک خود را به محیطی نبرید که در آن درگیری و تضاد اخلاقی است. برنامههای مرتبط با رسانهها را تحت ارزشیابی قرار دهید که برای او ذهنیتی بد ایجاد نکنند. عمل ناروا را در نظر کودک تقبیح کنید و آن را زشت بشمارید تا درون او اکراه به آن حاصل شود.»
این روانشناس در ادامه صحبتهایش تأکید دارد: «تا میتوانید عمل پسندیده را در نزد کودکتان تحسین کنید تا به آن رغبت پیدا کند. برخوردتان با فرزند مؤدبانه و توام با احترام باشد تا کودک از شما درس ادب بیاموزد. هرگز رابطه بین خود و فرزند را تیره نکنید که آن در ترک جنبه الگویی مؤثر است. در مواردی از داستانها استفاده کنید و در آن، عمل پسندیده شخصیتهای داستان را در نظر او بیاورید.»
وی در ادامه میافزاید: «اگر از یک پدر بپرسید که پدر بودن به چه معناست؟ حتماً او به شما خواهد گفت که روابط پدر و دختر و یا پدر و پسری که در حال حاضر دارد، متفاوت از رابطهای است که قبلاً با پدر خودش تجربه داشته است. تغییرات در شیوه و روشهای فرزندپروری باعث شده است که آقایان تعهدات بیشتری نسبت به فرزندان و همسر خودشان داشته باشند. وجود یک رابطه محبتآمیز میزان پدر و فرزند باعث میشود که کودکان در تمامی عرصههای زندگی خودشان با اعتمادبهنفس بیشتر حضور پیدا کنند. به همین خاطر، پدران مهربانی که بدون تحمیل نظرات خودشان، یک راهنمای معقول و منطقی برای فرزندان خود هستند، توانستهاند فرزندانی مهربان و شایسته تربیت کنند.»
احترام به پدر
بهترین و سادهترین راه برای اینکه به پدرتان احترام بگذارید، این است که محبتتان را نسبت به او بیان کنید. گاهی اوقات به پدرتان بگویید که او را دوست دارید و بابت زحمتهایی که میکشد از او تشکر کنید. این کار باعث میشود که پدرتان احساس کند شما متوجه تلاشهای او هستید و او را نسبت به زندگی در کنارتان دلگرم خواهد کرد.
سعی کنید در کارهای مختلف نظر پدرتان را بپرسید و از تجربیات او استفاده کنید. از این طریق شما احساس ارزشمندی را به پدرتان منتقل میکنید. تا جای ممکن سعی کنید از نظرات پدرتان در کارها و برنامههای خود استفاده کنید.
یکی از سؤالات متداول افراد از مشاور خانواده این است که چطور میتوانم با حفظ احترام پدرم نظرم را بیان کنم؟
ریحانه حمورابی یک مشاور خانواده پاسخ میدهد: «در یک شرایط آرام با پدرتان صحبت کنید. دلایل خود را برای مخالفت بیان کنید و سعی کنید با کمک یکدیگر به یک نتیجه مشترک برسید.»
یکی از مراجعین در سؤال دیگری از این مشاور خانواده میپرسد: «چطور میتوانم پدرم را ببخشم و حرمت او را حفظ کنم؟»
وی پاسخ میدهد: «به این موضوع فکر کنید که پدرتان عمداً تصمیم بدی در مورد شما نگرفته و اگر مشکلی پیشآمده به دلیل بیاطلاعی یا مشکلاتی بوده که پدرتان نیز با آنها درگیر بوده است. برای این کار بهتر است کمی هم خودتان را جای پدرتان بگذارید.
وقتی راجع به یک موضوع با پدرتان به اختلافنظر میخورید سعی کنید هرچه سریعتر بحث را تمام کنید. ادامه دادن بحث و تلاش برای شکست دادن پدرتان از جمله کارهایی است که حرمت او را از بین میبرد. حتی اگر مطمئن هستید که پدرتان اشتباه میکند دلیلی ندارد که این موضوع را به او ثابت کنید. یا حداقل سعی کنید این کار را با لحنی ملایم و با محبت انجام بدهید. اختلاف و دلخوری بین همه اعضای خانواده موضوعی طبیعی است، اما آنچه بیشتر اهمیت دارد این است که چطور این اختلافها را مدیریت کنیم.
اگر میخواهید احترام پدرتان را نگه دارید یکی از کارهایی که باید انجام بدهید این است که پس از اختلاف و قهر برای آشتی پیشقدم شوید. از پدرتان عذرخواهی کنید و به او بگویید که چقدر دوستش دارید. این کار شما باعث میشود سایر اعضای خانواده نیز این رفتار را یاد بگیرند و حرمت پدرتان در خانواده حفظ خواهد شد.
به جای بیاحترامی به دنبال راهی برای حل اختلافات با پدر باشید. ناراضی بودن فرزند از والدین موضوعی است که گاهی اوقات و به هر دلیلی ممکن است اتفاق بیفتد. اگر شما هم از پدرتان ناراضی هستید، احتمالاً حفظ حرمت وی برایتان کار دشواری خواهد بود.»
اطاعت از حرف پدر
در احوالات حضرت آیتالله بهجت نقل میکنند: زمانی که آیتالله بهجت در نجف مشغول تحصیل و تهذیب نفس بودند، عدهای که مطالب عرفانی را قبول نداشتند، نامهای برای پدر آقای بهجت میفرستند و در مورد ایشان بدگویی میکنند و میگویند ممکن است فرزندت از درس و بحث، خارج شود.
پدر بزرگوار ایشان نامهای برای آقای بهجت مینویسد که من راضی نیستم جز واجبات، عمل دیگری انجام دهی، حتی راضی نیستم نماز شب بخوانی.
آقای بهجت میفرماید: وقتی نامه پدرم به دستم رسید، خدمت آقای قاضی رسیدم و نامه را به ایشان نشان دادم، ایشان فرمودند: شما مقلد چه کسی هستید؟ گفتم: من مقلد آیتالله سید ابوالحسن اصفهانی هستم، فرمودند: باید بروید از مرجع تقلیدتان بپرسید.
آقای بهجت میفرماید: من نزد آقا سید ابوالحسن اصفهانی رفتم و از ایشان کسب تکلیف کردم، ایشان فرمودند: باید حرف پدرت را اطاعت کنی، از آن موقع به بعد آقای بهجت سکوت میکنند و چیزی نمیگویند.
آیتالله بهجت(ره) در سکوت مطلق فرومیروند و حتی برای خرید، از خادم مدرسه تقاضا میکنند تا این کار را برای ایشان انجام دهد؛ چرا که سخن گفتن از واجبات نیست و کار و فعل مباحی است. حتی ایشان خیلی کم در کوچه و خیابان رفتوآمد میکردند و تمام این کارها بهخاطر این بود که میخواستند از دستور پدرشان اطاعت کنند.
ازاینرو فرخی سیستانی در آثار احترام به پدر چنین سروده است:
هر آن پسر که پدر، زان پسر بُوَد خشنود
نَه روز او بد باشد، نه عیش او دشوار