kayhan.ir

کد خبر: ۲۸۱۵۹۰
تاریخ انتشار : ۲۷ دی ۱۴۰۲ - ۲۲:۰۴

اخبار ویژه

 
 
گزارش‌ هاآرتص از عدم آمادگی اسرائیل برای مقابله با نفوذ مجازی ایران
 
سرویس امنیت داخلی رژیم صهیونیستی ادعا کرد: ایران از پلتفرم‌های آنلاین برای جاسوسی علیه اسرائیل استفاده می‌کند.
روزنامه تایمز اسرائیل و‌ هاآرتص به نقل از شین‌بت و شاباک نوشتند: عملیات جاسوسی ایران شامل صفحات جعلی شبکه‌های اجتماعی بود که از کاربران می‌خواستند از منازل مسکونی مقامات عالی‌رتبه و راهپیمایی‌هایی که برای آزادی گروگان‌ها برگزار شد عکس بگیرند، و از طریق همه‌پرسی‌های جعلی اطلاعات محرمانه جمع می‌کردند.
شاباک، از اقدام سرویس‌های اطلاعاتی ایران برای جاسوسی از مقامات دفاعی اسرائیل و گردآوری اطلاعات از طریق صفحات جعلی مرتبط با جنگ کنونی و گروگان‌ها در نوار غزه در شبکه‌های اجتماعی خبر داده و افزود: عاملان ایرانی با استفاده از هویت‌های جعلی آنلاین، از اسرائیلی‌ها می‌خواستند از منازل مسکونی مقام‌های دفاعی اسرائیل و دیگر مقاماتی که مرتباً در رسانه‌های ظاهر می‌شوند، عکس بگیرند.
عاملان ایران، علاوه‌بر استفاده از صفحات شبکه‌های اجتماعی و وب‌سایت‌ها، پیشنهاد گردهمایی در نزدیکی خانه خویشان گروگان‌های ربوده‌شده توسط حماس را می‌دادند و دسته‌های گل و پیام به در خانه ایشان می‌فرستادند. عاملان ایران از فرصت تظاهرات اعتراضی در حمایت از گروگان‌ها استفاده کرده و از اسرائیلی‌ها می‌خواستند بنرهایی آویزان کنند،‌ و از تظاهرات عکس بگیرند.
هویت‌های کاربری شبکه‌ها در اینستاگرام، تلگرام، و تیک‌تاک، شامل صفحه‌هایی در نقش کنشگران راست افراطی و حامیان آزادی گروگان‌ها، و نیز صفحه‌ای به نام کان+، در نقش خبرگزاری دولتی «کان» بوده است.
به ادعای شاباک، این عملیات را همان شبکه‌ای پیش می‌برده که ماه گذشته در شبکه‌های اجتماعی برای بسیج اسرائیلی‌ها به منظور انجام مأموریت‌های جاسوسی، از جمله ترور، در مقابل دریافت پول فعالیت می‌کرده است. در آن عملیات، افراد در پلتفرم‌های گوناگون با اسرائیلی‌ها ارتباط می‌گرفتند و به لطائف‌الحیل، گفت‌وگویی مقدماتی آغاز می‌کردند. سپس از مخاطب خود خواهان انجام مأموریت‌هایی از جمله عکاسی از سایت‌های گوناگون و آدرس‌های مختلف می‌شدند.
سرویس اطلاعات و امنیت داخلی افزود: نهادهای اطلاعاتی ایران به تازگی هرچه بیشتر از اسرائیلی‌ها و پلتفرم‌های آنلاین برای گردآوری اطلاعات درباره مقامات و شخصیت‌های بانفوذ در اسرائیل استفاده می‌کنند. آنها افراد را به گرفتن عکس و فیلم از محل زندگی مقامات و افراد بانفوذ کشاند‌ه‌اند، بدون آن‌که این افراد از عوامل پشت‌پرده ماجرا آگاه باشند. نهادهای امنیتی ایران در پلتفرم‌های آنلاین اسرائیلی نفوذ کرده و خود نیز با ایجاد پلتفرم‌های مجازی، فعالیت‌های مربوط به خانواده اسرائیلی‌های ربوده‌شده به غزه را تبلیغ می‌کنند. 
این بیانیه مدعی است که در پشت‌پرده فعالیت دست‌کم یک‌چهارم از پلتفرم‌های مجازی در دوره اخیر در اسرائیل، دستگاه اطلاعاتی ایران قرار دارد. یکی از پلتفرم‌های ساخت ایران با نام عبری «اشک‌های جنگ»، ظاهراً بر آزادی سریع گروگان‌های باقی‌مانده در اسارت حماس تمرکز دارد اما هدف آن، «ملتهب کردن و رادیکالیزه کردن» جامعه اسرائیل است.
به نوشته سرویس امنیت داخلی اسرائیل، ایران از جمله با سرقت نام کان، شبکه رسانه‌ای ملی اسرائیل، یک پلتفرم با اسم کان‌پلاس ایجاد کرده که از نظر ظاهر و گرافیک کاملاً شبیه رسانه کان است و از طریق آن درصدد انتشار نظرسنجی‌های جعلی و به ‌دست آوردن اطلاعات شخصی افراد بود. گروه دیگر، پلتفرمی با عنوان «اسرائیل دوم» است. این عبارتی است که چند سالی است برخی از تحلیلگران اجتماعی در اسرائیل در مورد بخشی از مردم شرقی‌تبار، که به گفته آنها از برتری‌طلبی یهودیان غربی‌تبار در رنج هستند، به‌کار می‌برند.
روزنامه هاآرتص نوشت: هدف از این کارزار جمهوری اسلامی از جمله در وضعیت جاری تشدید تنش‌ و اصطکاک‌های داخلی در جامعه اسرائیل در میانه ناخشنودی افکار عمومی از رسیدگی دولت به بحران گروگان‌ها در غزه و گسترش درگیری میان اسرائیلی‌های مذهبی با غیرمذهبی‌هاست. بخش سایبری دولتی اسرائیل با کمک دادستانی از آغاز جنگ ارتش با حماس، درخواست داده که بیش از ۳۴هزار قطعه محتوا، صفحه کاربری و حساب در پلتفرم‌های آنلاین حذف شود. بیشترین درخواست‌های حذف دولتی به ترتیب از فیس‌بوک، تیک‌تاک، شبکه ایکس، اینستاگرام، تلگرام و یوتیوب بوده است. با این وجود، مخاطرات ناشی از شبکه‌های خارجی با هدف نفوذ در افکار عمومی یکی دیگر از عرصه‌هایی بود که نشان داد اسرائیل برای رویارویی با آن آمادگی نداشت.
 
 
رمضان‌زاده: اکثریت جامعه اقبالی به اصلاح‌طلبان ندارند
 
«اکثریت جامعه اقبالی به اصلاح‌طلبان نشان نخواهند داد. چون اصلاح‌طلبان دو، سه دوره خودشان را نشان دادند و نتوانستند به وعده‌هایی که می‌دهند عمل کنند».
این تحلیل را عبدالله رمضان‌زاده سخنگوی دولت خاتمی عنوان کرد که  به همراه علیرضا علوی تبار در در گفت‌وگوی مشترک روزنامه شرق شرکت کرده بود. خبرنگار شرق از او می‌پرسد: «از نظر شما به‌عنوان قائم‌مقام دبیر کل جبهه مشارکت و سخنگوی دولت دوم آقای خاتمی، چرا امروز سخن ‌گفتن از حزب در جامعه ایران طنینی ندارد؟». رمضان‌زاده در پاسخ گفته است: به‌طور کلی شکل‌گیری احزاب در ایران مشکل دارد، نه سخن گفتن از حزب. شرایط روان‌شناسی اجتماعی جامعه ایرانی و شرایط سیاسی موجود، هر دو موانعی را ایجاد کرده‌اند که نمی‌شود به‌راحتی در مورد شکل‌گیری احزاب صحبت کرد. اگر به تاریخ شکل‌گیری برخی از احزاب سیاسی در ایران نگاه کنیم، معمولاً از پایین نجوشیده‌اند و به همین دلیل با ضربه‌هایی از هم پاشیده‌اند. این در دوره‌های مختلف اتفاق افتاده است. مشکل در زمینه‌سازی شکل‌گیری احزاب است. اگر حزب را پدیده‌ای مدرن و متعلق به جامعه مدرن بدانیم، می‌توانیم بگوییم حزب جایی است که منافع گروه‌های خاص در آن شکل می‌گیرد و آن گروه‌های خاص برای تأمین منافع خودشان به قدرت رو می‌آورند و می‌خواهند قدرت را به دست بیاورند و این باعث تنش بین حزب و قدرت می‌شود.
مشکل دیگر هم به وضعیت فرهنگی و جامعه‌شناختی جامعه ایران و مسئله عدم اعتماد مربوط است. حزب از میان دسته‌ای از گروه‌های مردم که به هم اعتماد دارند شکل می‌گیرد. ما در جامعه ایرانی با این مشکل روبه‌رو هستیم که اعتماد در حد پایینی قرار دارد.
وی افزود: در دهه هفتاد نیروهای سیاسی جدید وارد جامعه شدند. تعدادی احزاب جدید شکل می‌گیرند که نمونه‌های اصلی‌اش کارگزاران و مشارکت بودند که از بالا شکل گرفته‌اند. بنابراین امکان اینکه احزاب به بلوغ برسند وجود نداشته است و زمان لازم را نداشتند که خودشان را نشان دهند.
علوی‌تبار (سردبیر روزنامه توقیف شده صبح امروز متعلق به حجاریان) هم در پاسخ به این پرسش که «آیا جناح‌های اصلاح‌طلب، حزب هستند و کارکردهای حزبی دارند، یا ما با یک دوگانه‌ای از جناح و حزب روبه‌رو هستیم؟»، اظهار کرد: به لحاظ رسمی این‌ها یک جبهه هستند و حزب نیستند. اگر از نوع سازماندهی، تشکل‌های سیاسی را رتبه‌بندی کنیم، پایین‌ترین سطح محفل است. گروهی از افراد که شباهت‌هایی به هم دارند و گاهی دور هم جمع می‌شوند. محفل که منسجم‌تر شود به انجمن و بعد گروه و بعد سازمان تبدیل می‌شود و بعد که رابطه و تکیه‌گاه اجتماعی پیدا می‌کند و با بدنه ارتباط برقرار می‌کند، به حزب بدل می‌شود. «جبهه»، مجموعه‌ای از احزاب، سازمان‌ها و شخصیت‌ها است که ضمن حفظ استقلال تشکیلاتی‌شان، پیرامون یک راهبرد و رهبری مشترک به توافق می‌رسند. این‌ها به طور رسمی جبهه هستند. درواقع احزاب را باید اجزای جبهه بدانیم و به یک معنا حزب نیستند. در اینجا باید دو مورد را دنبال کنیم، یکی اینکه چقدر رهبری مشترک دارند و چقدر حول یک راهبرد و استراتژی سیاسی مشترک به توافق رسیده‌اند. ازاین‌رو به یک معنا جناح‌های اصلاح‌طلب امروز حزب نیستند، ولی بعضی از کارکردهای حزبی را انجام می‌دهند.
همچنین رمضان‌زاده در باره این سوال که «تصوری عمومی وجود دارد که مردم خیلی در قید و بند اصلاح‌طلب‌ها نیستند و منتظر نیستند که ببینند اصلاح‌طلبان چه می‌گویند تا وارد فضای سیاست شوند. آیا شما این تصور را قبول دارید؟»، گفت: یک بحث نظری هست و یک بحث عملی. شاید خیلی از مردم با دیدگاه‌های اصلاح‌طلبان موافق هستند، اما از ناتوانی و ناکارآمدی‌شان در تحقق اهداف شاکی هستند. به نظر من، اکثریت جامعه اقبالی به اصلاح‌طلبان نشان نخواهند داد. چون اصلاح‌طلبان دو، سه دوره خودشان را نشان دادند و نتوانستند به وعده‌هایی که می‌دهند عمل کنند. بنابراین طبیعی است که مردم هم انتظارات دیگری داشته باشند.
در ادامه علوی‌تبار می‌گوید: ما به یک دوره عادی‌سازی نیاز داریم. اگر ما دوره‌ای از عادی‌سازی وضعیت را داشته باشیم، بعد از آن می‌شود از اصلاحات صحبت کرد. اول باید وضعیت کمی از حالت بحرانی خارج شود و برخی از عدم توازن‌ها ترمیم شود. به نظرم این را یک نیروی میانه می‌تواند انجام دهد. اصلاح‌طلبان الان از نظر حکومت خیلی مطرود هستند و به آنها اجازه داده نمی‌شود، ولی ممکن است یک نیروی میانه بین اصلاح‌طلب‌ها و اصولگراهای عملگرایی که اعتدالی شده‌اند، بتوانند مدتی اوضاع را عادی کنند و بعد از عادی‌سازی می‌شود در مورد اصلاحش صحبت کرد. تا آن موقع خیلی دشوار است.