kayhan.ir

کد خبر: ۲۸۰۴۷۱
تاریخ انتشار : ۱۲ دی ۱۴۰۲ - ۲۰:۲۶

میراث ماندگار شهید سلیمانی برای جهان

 
تا آغاز قرن بیستم نیز اگرچه در نظام بین‌الملل این تنها دولت‌ها بودند که به حق «توسل به زور» استناد می‌جستند، اما از آن پس، اجماع فزاینده‌ای راجع به حقوق ملت‌ها در اعمال حق سرنوشت خود شکل گرفت که مبارزات مردمِ تحت سلطه رژیم آپارتاید یا حکومت اشغالی را در راستای ایفای حق سرنوشت به رسمیت می‌شناخت و آن را مطابق اصول حقوق بین‌الملل مشروع قلمداد نمود.
می‌توان گفت مبارزات آزادی‌خواهانه‌ و آزادی‌بخش مردمی که تحت اشغال قدرت خارجی قرار گرفته‌ و ظالمانه توسط قدرت اشغالگر اداره می‌شوند، اصلی‌ترین راهی است که آنها را به تعیین سرنوشت سیاسی توسط خودشان ‌می‌رساند. به اذعان مایکل والزر
- نویسنده مشهور کتاب جنگ‌ عادلانه و ناعادلانه- ملتی که در پی مبارزه برای کسب استقلال و رهایی از اشغال نباشد، از هیچ حق سرنوشتی هم برخوردار نخواهد بود؛ چرا که اساساً چنین ملتی در خود اصالتی را نمی‌بیند که برای آن به مبارزه بپردازد. 
با این حال،علی‌هذا با وجود همه اختلاف‌نظرهایی که در جامعه بین‌الملل نسبت به این مسئله وجود داشت،لیکن پذیرش این حق بنیادین به طور مکرر در قطعنامه‌های مجمع عمومی ملل متحد و حتی شورای امنیت سازمان ملل تضمین گشت و حق مقاومت و مبارزات جنبش‌های آزادی‌بخش، وفق قطعنامه‌‌های 2105 مجمع عمومی یا 232 شورای امنیت، مشروع و به رسمیت شناخته شد تا زمینه شناسایی آن در اصول حقوق بین‌الملل عرفی نیز فراهم شود و امروز مبنای خدشه‌ناپذیر مبارزات جبهه مقاومت و ملت فلسطین برابر رژیم اشغالگر صهیونیستی محسوب می‌گردد.
اما نقطه عطف آن هنگامی است که مجمع عمومی ملل متحد در سال 1970 در اعلامیه «اصول حقوق بین‌الملل درباره روابط دوستانه و همکاری میان دولت‌ها بر اساس منشور ملل متحد» واقعیتی را تصریح می‌دارد که طبق آن همه دولت‌ها در کنار تعهدشان به رعایت اصل برابری حاکمیت، عهده‌دار تکلیفی چون دفاع از حق تعیین سرنوشت ملت‌ها شدند تا به حمایت از ملتی که تحت تصرف قدرت اشغالگر واقع شده و از حق سرنوشت خود فاصله گرفته‌ است، بپردازند.
لذا حق تعیین سرنوشت از چنان اعتباری در نظام بین‌الملل برخوردار گشته که صرف‌نظر از ممنوعیت استناد رژیم اشغالگر به دفاع مشروع در قبال مردمی که در پی دفاع از حق سرنوشت خود می‌باشند،؛ دولت‌ها را محق در حمایت از مقاومت مردم در رهایی از اشغال و کسب استقلال دانسته است. بدین تعبیر جای هیچ تردیدی و ابهام در اصل حمایت از مبارزات فلسطین و جنبش‌های آزادی‌بخشی چون حماس و حزب‌الله باقی نمی‌ماند. حال آنکه اساس و بنیان حمایت جمهوری اسلامی ایران از جبهه مقاومت، آن‌چنان متعالی است که با ابتنای بر موازین شرع مقدس و قانون اساسی، بر تمامی براهین پذیرفته‌شده بین‌المللی هم تطابق یافته است و جلوه‌ای خدشه‌ناپذیر از گفتمان منطقی انقلاب اسلامی را در نظام بین‌الملل کنونی روایت می‌کند. 
در این میان، شهید سرافراز، حاج قاسم سلیمانی، مرد میدانی بود که الهام‌بخش جبهه مقاومت در مبارزات آزادی‌بخش علیه رژیم صهیونیستی لقب گرفت و میراثی از خود به یادگار گذاشت که با احیای مقاومت در عرصه‌های متعدد، مانع از نقض حقوق مردم ستمدیده به‌واسطه جنایت‌های رژیم اشغالگر شود.
شهید سلیمانی با حمایت از نیروهای مقاومت در جهت اجرای سیاست‌های خارجی جمهوری اسلامی ایران در تقویت صلح و امنیت بین‌المللی، زمینه مقاومت و مبارزات مشروع ملت‌های تحت اشغال رژیم صهیونیستی را ایجاد کرد و فرصت کسب استقلال و تعیین سرنوشت ملت‌های تحت سلطه را برای آنان فراهم آورد تا به آزادسازی سراسر خاک فلسطین بینجامد و ملت فلسطین را به حقوق خود برساند. 
وی تمام تلاش خود را در حمایت از حقوق مردم بی‌دفاع منطقه انجام داد و آنان را در مسیری رهنمون ساخت که انتهای منتهاالیه آن جز استقلال مردم فلسطین و آزادی قدس شریف از اشغال رژیم صهیونیستی نخواهد بود. 
امیر لهراسبی
دانش آموخته حقوق بین‌الملل دانشگاه تهران