بهزیستسازی از نگاه قــرآن
نرگس دوستمحمدی
بهزيستي به معناي بهترين شرايط زيستي از اهداف و مقاصد آموزههاي وحياني است. همه آموزههاي آسمانی از آغاز آفرینش آدمي و قرار گرفتن حضرت آدم(ع) در بهشت خود، براي تبيين بهترین شیوه زیستن و فراهم آوردن همه عوامل و اسباب ايجـادي آن بوده است. از اینرو خداوند نخستین آموزه دستوري خويش را به شكل نهي از خوردن میوه درخت ممنوع که پيامدهاي آشكارساز زشتيها و ناتوانيهاي آدمي را داشت، صادر میکند و از وي و همسرش ميخواهد به این درخت وسوسهانگيز براي دستيابي به امري موهوم چون جاودانگي و حكومت بـيپايان نزديك نشوند تا در نتیجه خوردن از میوه آن گرفتار محيطي زيستي نامطلوب و دشوار گردند.
با این همه حضرت آدم(ع ) و همسرش به سبب وسوسههاي ابليس از درخت ممنوع خورده و شرايط بدني آنان به گونهاي تغییر کرد که دیگر شرایط بهشت آنان براي زيست ايشان مناسب نبود و ناچار به بیرون رفتن از آن محیط زیست تن در دادند.
پس از بیرون رفتن و یا رانده شدن از آن محیط زیست آرماني که عصر طلايي بشر بود و هنوز در حافظه تاريخي بشر باقي مانده است، خداوند با فرو فرستادن آموزههاي وحياني از طریق پیامبران(ع) کوشید تا محیط زیست مناسب براي بشر در کره زمین و مهبط ایشان فراهم آورد. از این رو آموزههاي وحياني از آغاز تاکنون به هدف هدایت بشر به مناسبترین و بهترین زیست فروفرستاده شده است. (بقره آیه ۳۸)
این مطلبي است که آیات بسیاری از قرآن بر آن دلالت دارد و بیانگر این نکته است که هدف از ارسال پيامبران و آموزههاي وحياتي به شكل كتب و صحف و الواح تحقق این شرایط فردی و جمعي براي بشر بوده است.
بر این اساس میتوان گفت که بهزیستگرايي نه تنها از اهداف و مقاصد همه آموزههاي وحياني چون قرآن است بلکه از خواستهها و آرمانهاي اساسي بشر بوده و هست. به این معنا که آدمی همواره در اندیشه آرماني تحقق شرایط مطلوب و مناسبی است که در آن به بهترین شیوه و شکل بتواند زیست کند.
از نظر انسان، زیست کامل، آن است که آدمي به صورت فردي و يا جمعي در شرایطی قرار گیرد که بتواند خود را به کمال مطلق برساند و از هر گونه ترس و حزنی در امان ماند. به این معنا که نه ترس از مرگ داشته باشد و نه خوف از دست ابزارها و موادی که او براي دستيابي به آرامش و آسایش مطلق بدان نیاز دارد.
آیات قرآن بر این نکته دلالت ميکند که آدمی نه تنها به چنین خواستهاي گرایش داشته و کمالگرایی در زیست، مطلوب و مقصود بشر است بلكه وي را مامور و مکلف میشمارد که باید با تغییر در شرایط زيست محيطي زمین و آباد کردن آن، زمينههاي ايجاد زيست محيط مطلوب براي نوع بشر را نیز فراهم آورد. (هود آيه ٦١)
اما آنچه مقصود و هدف این نوشتار است نوع خاصي از بهزيستگرايي يعني بهزيستسازي است. به این معنا که انسان همانگونه که باید خود براي دستيابي به محيط زيستي آرماني و مطلوب تلاش کند همچنین باید شرايطي را براي كساني فراهم آورد که ناتوان از دستیابی به آن هستند تا بتوانند شرایط مطلوب زيستي را تجربه کنند.
به سخن دیگر همانگونه که بهترین محیطزیست و بهترین نوع زیست برای آدمی مطلوب است و میکوشد تا در این دنیا آن را فراهم کند و در آخرت از آن بهرهمند شود و هر کسی میکوشد تا به بهترین زیست دست یابد و این مسئله حق و خواسته مقبول آدمی است ولی بر انسانهاست که زمینه را برای دیگران نیز فراهم کنند.
بر این اساس بهزیستگرایی به شکل حق و خواسته هر انسانی مطرح میباشد ولی در کنار آن بهزیستخواهی برای دیگران و ایجاد بستر و شرایط لازم برای دستیابی به آن نیز به عنوان تکلیف و وظیفه انسانی مطرح است.
قرآن در آیه 61 سوره هود به شکل کلی به این مطلب اشاره میکند که از وظایف و تکالیف بشر آن است که بهزیستسازی را در دستور کار خویش قرار دهد و با یاری و همکاری یکدیگر زمین را چنان آبادان کنند که همگان بتوانند از زیست بهتری برخوردار شوند و فرصتهای برابر برای دستیابی به کمال مطلق را به دست آورند.البته آموزههای قرآنی در حوزه بهزیستسازی منحصر در آیات کلی نیست بلکه همانگونه که به بهزیستگرایی انسان و ماموریت وی برای تامین آن در آیات مختلف توجه داده بخش مهم دیگری از آيات به بهزیستسازی توجه دارد.
آموزههای قرآنی را میتوان به دو دسته همسان تقسیم کرد. دستهای که ناظر به مسائل زیستگرایی انسان نسبت به خود است و دسته دوم آموزههایی که ناظر به زیستسازی برای دیگران و جامعه میباشد. به تعبیر دیگر آموزههای قرآنی ناظر به خودسازی و دیگرسازی است و خودسازی بیدیگر سازی را امری ناقص و ناتمام برمیشمارد.
از این رو در سوره عصر و دیگر سورهها و آیات رهایی از خسران را زمانی ممکن و شدنی میداند که شخص به دو جنبه فردی و اجتماعی توجه داشته باشد و هم خود را در شرایط زیستی مطلوب قرار دهد و هم برای ایجاد شرایط زیستی مفید برای دیگران تلاش کند.
با توجه به اینکه بهزیستگرایی امری طبیعی در آدمی است و هر کسی به طور فطری به این امر گرایش دارد و میکوشد تا همه علل و عوامل و اسباب را برای دستیابی به بهترین زیست به کار گیرد و حتی به این هدف گاهی از حد و اندازه تجاوز کرده و حقوق دیگران را پایمال میکند نیازی نیست که در این نوشتار بدان بیش از این پرداخته شود و تنها به این نکته توجه داده میشود که اگر بهزیستگرایی شخصی امری ذاتی و طبیعی است، در صورتی میتواند سازنده و مفید باشد که در چارچوب آموزههای وحیانی و اصولی عقلانی باشد و به دور از هر گونه تعدی و تجاوزی انجام شود؛ زیرا در صورت تجاوزگری و خروج از حوزه اعتدال و میانهروی، همانگونه که ظلم و ستم به دیگری است و فرصت تکاملی و زیست خوب را از او سلب میکند، بلکه ظلم به نفس نیز شمرده میشود؛ چون راه رشد و تکامل را بر شخص نیز میبندد. از این رو خداوند همواره در آیات قرآن بر خودسازی و تزکیه نفس و حرکت بر اعتدال و قسط و عدالت و اقتصاد (میانهروی) تاکید میکند و از مردمان میخواهد تا در مسیر کمالی خویش حقوق دیگران را پایمال نسازند.
تاکید قرآن بر بهزیستسازی
بهزیستسازی به عنوان هدف از آفرینش انسان و نیز تکلیف و ماموریت وی در آموزههای قرآنی مطرح شده است. آدمی بهطور طبیعی و فطری به سوی محیط زیست مطلوب گرایش دارد و میکوشد تا شرایط زیستی خویش را به گونهای تغییر دهد تا بتواند به بهترین شکل از همه امکانات برای دستیابی به کمال بهره برد.
از سوی دیگر ماموریت و تکلیف بشر است که به گونهای عمل کند تا بهترین محیط زیست برای خود و دیگران فراهم آید. پس به جای تخریب محیط زیست و نابودی و فساد و تباهی در زمین چنانکه برخی انجام میدهند و محیط زیست را از میان میبرند(روم آیه 41) میبایست به آبادانی آن اهتمام ورزند.
اگر ماموریت بشر ایجاد محیط زیست خوب و مطلوب است تا خود و دیگران از آن بهرهمند شوند، آیا نسبت به دیگران وظیفه و تکلیف دیگری نیز دارند؟
چنانکه گفته شد انسان هم نسبت به محیط زیست(زمین) مسئولیت و ماموریت دارد و هم نسبت به انسانهای دیگر. بنابراین بر همگان است که شرایط مطلوب را برای کسانی که ناتوان از دستیابی به بهزیستن هستند فراهم کنند.
آیات قرآن با توجه به ناتوانی شماری از انسانها، از توانمندان و کسانی که از توانایی و قدرت لازم برخوردارند خواسته است که نسبت به بازسازی محیط زیست آنان و فراهم کردن زیست محیط مناسب، آنان را یاری رسانند.
اگر به آیات نخست سوره بقره توجه کنید درمییابید که در کنار خودسازی، دیگرسازی به اشکال مختلف مورد نظر بوده است. از این رو در کنار برپایی نماز از پرداخت انفاق و کمکهای مادی و معنوی به دیگری سخن به میان میآید.
آیاتی که به مسئله احسان و نیکوکاری و عمل صالح اجتماعی توجه میدهد همه آن آیات ناظر به بهزیستسازی است. به این معنا که خداوند از کسانی که از نعمت جسمی و جانی و مالی و روحی برخوردارند خواسته است تا به حکم وظیفه نسبت به دیگرانی که ناتوانند و از آن نعمتها برخوردار نیستند کمک و یاری رسانند.
از اینجاست که برای ناتوانان جسمی و روانی و مالی حقوقی ثابت میشود که در آیات قرآن بدان پرداخته شده است. از جمله این حقوق حق مالی است که در آیاتی چند به عنوان حق سائل از آن یاد شده است.
آیات 26 سوره اسراء و نیز 19 سوره ذاریات و 24 و 25 سوره معارج، برای ایجاد شرایط بهزیست مناسب و مطلوب برای دیگران، از حق نیازمندان و سائلان یاد میکند و بر مؤمنان فرض میشمارد تا بخشی از مال خویش را به عنوان حق این دو گروه به آنها پرداخت کنند.
رعایت حقوق مهاجران که بر انصار واجب شده است نیز در راستای بهزیستسازی تحلیل و تبیین میشود. این مسئله بیانگر آن است که برای دستیابی دیگران به کمال بر همگان است که شرایط زیستی را بهگونهای فراهم کنند که افرادی چون مهاجران نیز بتوانند از زیست مناسب و مطلوب برخوردار گردند.(انفال آیه 75 و نیز حشر آیه 7 و 8)
تامین حقوق مستضعفان و ناتوانان نهتنها از وظیفه مومنان دانسته شده است بلکه یکی از اهداف مهم جهاد نیز دستیابی مستضعفان به حق زیست مطلوب تلقی شده است. آیه 75 سوره نساء با تاکید بر اهمیت جهاد بر ضد ستمگرانی که برخی از مردمان را به استضعاف کشاندهاند میکوشد تا شرایط زیست مناسب و مطلوب را برای آنان فراهم کند.
از آنجا که زنان و کودکان در معرض خطر بیشتری هستند و حقوق ایشان از سوی بسیاری زیر پا گذاشته میشود و در حقیقت از دستیابی به شرایط زیست مطلوب ناتوان هستند خداوند از مومنان خواسته است تا توجه ویژهای به این دو قشر شود.(نساء آیه 127)
بر این اساس اگر سازمان حمایتی خاصی برای زنان و کودکان و سالخوردگان ایجاد شود به معنای تبعیض جنسیتی و مانند آن نیست؛ زیرا به خاطر دور بودن آنان از بهزیست مناسب و مطلوب است که خداوند توجه ویژه به آنها را مجاز دانسته است.
آیات 233 سوره بقره و 9 و 75 و 127 سوره نساء به حقوق کودکان برای دستیابی به بهزیست مناسب و مطلوب و آیات 233 سوره بقره و 6 سوره طلاق و 14 سوره لقمان و 35 سوره آلعمران و 228 سوره بقره و 3 سوره نساء به حقوق زنان توجه میدهد.
در آیات قرآن و نیز روایات اسلامی معتبر بر احترام و تکریم یتیمان تاکید شده و حتی آمده که بهترین خانه، آن است که در آن یتیم مکرم باشد و با او به بزرگواری برخورد کنند.
مسئله بهزیستسازی از نظر قرآن چنان اهمیت دارد که از مومنان خواسته شده که نسبت به اهل ذمه و اقلیتهای دینی (مائده 5 و نیز حشر آیه 2 و 4 و آلعمران آیه 110 و 112 و توبه آیه 29) و بردگان و کنیزان (نساء آیه 25 و 36 و توبه آیه 60) و حتی فراتر از انسانها درباره درختان و حیوانات و دیگر موجودات هستی نیز رعایت شود. (فصلت آیه 9 و 10 و هود آیه 6 و عنکبوت آیه 60)
به هر حال آموزههای قرآنی از جامعیت خاصی برخوردار است و از مومنان و نیز دولت اسلامی خواسته است که افزون بر بهزیستگرایی نسبت به خود، در اندیشه بهزیستسازی مناسب و مطلوب برای دیگران به ویژه اقشار مستضعف و ناتوان جامعه باشند و با ایجاد سازمانها و تشکیلات خاصی آنان را در شرایطی قرار دهند که بتوانند از فرصتهای برابر برای دستیابی به کمال و آسایش و آرامش بهره گیرند. سخن در اینباره بسیار است و آیات بسیاری را میتوان در حوزه مصادیق بیان کرد ولی برای رعایت اختصار به همین مقدار بسنده میشود.