اهمیت رضایت اقتصادی مردم در حال حاضر
صاحبنظران، کارشناسان و مقامات کشورهای مهم جهان، دهه 2030-2020 را دهه تحولات بنیادین در جهان میدانند. دههای که سرنوشت 100 سال آینده جهان را رقم میزند.
حدود 110 سال پیش با شروع جنگ جهانی اول، یک تغییر جهانی آغاز شد. ایران هم این فرصت را داشت تا از استعمار روس و انگلیس رها شده و به استقلال برسد و جلوی خیلی از اتفاقات فاجعهبار بعدی، از جمله تشکیل اسرائیل را بگیرد اما آن را از دست داد.
حرکتی که علما و آزادگان زمان آغاز کرده و با جلوداری آنان، در مسیر رهایی از استعمار انگلیس و روس قرار گرفته بود به دلیل کارشکنی و خرابکاری عدهای نابالغ و زماننشناس به انحراف کشیده شد.
قلیلی از سر نادانی و کثیری با پول و پلو، خام شدند و رهایی کشور تا سال 1357 به تعویق افتاد.
جهان، دوباره در حال یک تغییر است. تغییری که سرنوشت 100 سال آینده جهان را رقم میزند و از حالت تکقطبی به چندقطبی، تبدیل میکند. ایران که در سال 1357 به استقلال رسیده، حالا در موقعیت ویژهای برای تبدیل شدن به یکی از قدرتهای جهان چندقطبی آینده قرار گرفته است.
درایت مسئولان، زمانشناسی نخبگان و پشتیبانی مردم در دهه میلادی حاضر؛ سه عامل تبدیل ایران به یکی از قدرتهای 100 سال آینده جهان در سالهای پس از 2030 است. در این نوشته به نقش عامل سوم یعنی پشتیبانی مردم میپردازیم که به عامل اول وابستگی زیادی دارد.
مسئولان باید بدانند که عامل اول و اصلی پشتیبانی مردم از جمهوری اسلامی، ایمان به خداست اما رضایت از مسائل کف جامعه، اقتصاد، سیاست و فرهنگ؛ عامل فرعی اما بسیار مهمی است. به همین دلیل حضرت علی(ع) فرمودند: اگر فقر از دری وارد شود ایمان از در دیگری خارج میشود.
دشمنان اسلام و ایران، به همین دلیل، فشار اقتصادی را به حداکثر رساندهاند.
بنابراین، مسئولان باید از آنچه که فشارها و تحریم داخلی است پرهیز کنند.
تاثیر هر عمل مسئولان اگر در شرایطی عادی بر یک، چهار یا هشت سال زندگی مردم است در دهه میلادی حاضر 100ساله است. بنابراین، رضایت یا عدم رضایت مردم از عملکرد امروز مسئولان، بر 100 سال آینده کشور تاثیرگذار است. شاید گفته شود که رضایت مردم در انجام کارهای کلان است که تا 50درصد درست است اما 50درصد دیگر رضایت از وضع امروز و مسائل خرد است؛ چیزهایی که در کف جامعه رخ میدهد.
چند نمونه خوراکی
رهبر انقلاب از اینکه دولت سیزدهم امروز را به فردا نفروخت تمجید کردند اما بر توجه به مسائل معیشتی امروز مردم هم تاکید کردند. با این حال نگاهی به وضعیت قیمت اقلام ضروری مردم، نشان میدهد به این توصیه رهبری، آنچنان که باید عمل نمیشود.
به عنوان مثال در حالی که حقوق کارگران در دو سال اخیر به ترتیب 57 و 27 درصد افزایش یافته قیمت گوشت گوسفندی از کیلویی 140هزار تومان در آغاز کار دولت به 470هزار تومان رسیده؛ یعنی بیش از 200 درصد. یعنی بیش از سهبرابر شده است. این در حالی است که مسئولان وزارت جهادکشاورزی وعده دادند که با واردات، بازار تنظیم خواهد شد اما این اتفاق رخ نداد. ضمن اینکه اثبات شد که عدم قیمتگذاری دستوری در کالاهای ضروری و معیشتی، موجب ناتوانی افراد کمدرآمد از تهیه این اقلام میشود چرا که گوشت؛ مثل لوستر و مبل نیست که ضروری نباشد و بتوان آن را به عرضه و تقاضا سپرد.
قیمت دیگر اقلام خوراکی همچون مرغ، تخممرغ و مخصوصا تنماهی که همگی خوراک اقشار کمدرآمد بود به شدت افزایش یافته و این آخری تا حدود زیادی از دسترس آنان خارج شده است.
قیمت میوه و ترهبار و صیفیجات افزایش یافته است. دوره اینکه گرانی گوجه، خیار، پیاز و انواع سبزی و... را به گردن بارندگی و خشکسالی بیندازند گذشته است اما برخی مسئولان صنوف مربوطه، هنوز در حال و هوای دهههای 40 و 50 هستند که اغلب مردم بیسواد و به دور از آگاهی ناشی از فقدان رسانهها بودند.
مردم با مراجعه به انواع سایتها و رسانهها از میزان تولید، صادرات، قیمتهای جهانی و منطقهای مطلع میشوند و متوجه میشوند که کمبودها یا از کاهش تولید است یا افزایش بیرویه صادرات یا سودجویی دلالان عمدهفروش. بنابراین، اعلام بارندگی و خشکسالی به عنوان دلیل افزایش قیمت میوه و سبزی و صیفی؛ توهین به شعور مردم است. اتحادیهها و اصناف مربوطه به جوانگرایی و بهروزسازی نیاز دارند و با روشهای دهه 40 نمیتوانند بازار را مدیریت کنند.
ماجرای صندوق بازنشستگی
تصویب افزایش سن بازنشستگی بیمهشدگان تامین اجتماعی در مجلس، موجب نارضایتی آنان شد. صندوقهای بازنشستگی در سالهای گذشته به حیاطخلوت افراد با نفوذ سیاسی اقتصادی تبدیل شده و منابع آن در طرحهای زیانده سرمایهگذاری شده است. در این بین کاهش نسبت بیمهدهندگان به بازنشستگان از هفت به چهار، یکی از دلائل فشار بر منابع این صندوق است.
البته مشکلات صندوق بازنشستگی صرفا به تامین اجتماعی ختم نمیشود بلکه صندوقهای بازنشستگی وزارتخانهها و شرکتهای بزرگ هم با این مشکلات دست به گریبانند که دلائل بروز آن، همان دلائل مبتلابه تامین اجتماعی است. دولت مجبور شده علاوهبر افزایش سن بازنشستگی، 200هزار میلیارد تومان منابع برای جبران کسری صندوق تامین اجتماعی اختصاص دهد که یکی از بزرگترین رقمهای بودجه 1403 است.
با این حال راهحل معضل، از کاهش رضایت مردم و افزایش فشار بر بودجه دولت آنهم در این دهه مهم نمیگذرد. توافق با بیمهشدگان برای غیرنقدی کردن بخشی از پرداختها، تلاش ویژه قوه قضائیه برای بازپسگیری بخشی از منابع به غارترفته صندوقها و واگذاری نقدی برخی شرکتهای شستا میتواند بحث افزایش سن و تا حدود زیادی تامین منابع از بودجه را تعدیل کند.
البته کاهش سهم بودجه شرکتها و بانکهای دولتی از بودجه و اختصاص آن به نیازهای مردم تا سال 20230، نقش بسزایی در رضایتمندی مردم و کاهش فشار بر دولت دارد. مخالفان این راهکار، افزایش تورم را یادآوری میکنند اما تجربه اعطای منابع به مردم از راه یارانه نشان داده که وقتی منابع در اختیار مردم قرار میگیرد تورم کمتری تولید میکند تا در دست شرکتها و بانکهای دولتی یا افراد با نفوذ باشد.
بخش زیادی از بودجه شرکتها و بانکهای دولتی، صرف پوشش زیان آنها از طریق خرید ملک، مالسازی، ساختمانسازی و حتی خرید سکه و ارز میشود تا در ترازنامه، خود را سودآور نشان دهند. بگذریم از منابع بزرگی که به افراد بانفوذ داده شده و این تسهیلات گیرندگان به ابربدهکاران مشهور شدهاند.
واردات خودرو
خودروی سواری در روزگار ما به یک وسیله ضروری تبدیل شده است. این وسیله در روستاها و شهرهای کوچک علاوهبر وسیله حملونقل انسان و بار و دام؛ به وسیلهای ضروری در انتقال بیماران به مراکز درمانی تبدیل شده که جان افراد زیادی را نجات داده است. با این حال، همین خودروها اگر ناایمن باشند به ارابه مرگ تبدیل میشوند مثل پراید یا همزادهای این روزهایش.
به دلیل کیفیت پایین تولیدات داخلی، بحث واردات برای رقابتی شدن بازار و تلاش خودروسازان برای افزایش کیفیت و رقابت با خودروسازان جهان مطرح و تصویب شد اما تاکنون 3488 خودرو از گمرک ترخیص میشود و به گفته ضیغمی مدیر واردات خودرو 6245 خودرو وارد گمرکات شده و پنجهزار دستگاه هم در راه است. او قبلا گفته بود که تا پایان سال 60هزار خودرو وارد خواهد شد.
با این حال تاکنون 69میلیون دلار صرف واردات این 3488 خودرو شده که میشود 20هزار دلار برای هر خودرو اما این خودروها با قیمتهایی معادل 40 تا 50 هزار دلار عرضه شده که این قیمت بسیار بالاتر از توان اقشار ضعیف و حتی متوسط است. حال آنکه یکی از عوامل رضایتمندی مردم، واردات انبوه خودروهای ارزانقیمت باکیفیت و با مصرف سوخت کم و فروش اقساطی به آنهاست.
جلوههایی از رضایت مردم
مردم خوبیها را میبینند و قدر میشناسند. تامین برق در دو تابستان اخیر و صفر شدن یا کاهش شدید مبلغ قبوض آب و برق، کام مردم را شیرین کرده است. آبرسانی به شهرهای همدان، شهرکرد و سنندج، تامین گاز در دو زمستان گذشته و ذخیرهسازی امسال و بنزین در سفرهای نوروزی و تابستانه، را مردم دیدهاند. کشاورزان جواب اعتمادسازی وزارت کشاورزی و دولت را با خودکفایی کشور در نان دادند.
نقش مردم
با این حال ما مردم هم باید از بار کردن هزینههای اضافی برخود و کشور بپرهیزیم. در شرایطی که وضعیت اقتصادی خوب نیست و آلودگی هوا بیداد میکند شرکت در «سیاه جمعه»ها معنایی ندارد. جیبها خالی میشود و هوا آلوده و ترافیک سرسامآور. یک جمعه را در هفته داریم که نفس بکشیم بدون آلودگی و حالا آن را هم خودمان خراب کنیم؟! خرید حراجی بهتر است برای ضرورتها باشد و البته در روز غیرتعطیل تا همگی در جمعهها نفسی بدون آلودگی بکشیم.
مسئله دیگر صرفهجویی در مصرف آب، برق، گاز و بنزین است و رعایت نظم و قانون در عبور و مرور با خودرو و موتورسیکلت که به افزایش بهرهوری و حتی درآمد مردم میانجامد. آنچه برعهده ما مردم است را بهتر است رعایت کنیم.
نیاز امروز
جهان امروز ما به «انسانهای بالغ» نیاز دارد. عقل را کودکان هم تا حدودی دارند اما بلوغ چیز دیگری است.
ریشه بسیاری از مشکلات بشر امروز جهان در حقارت حاکمان مدعی ابرقدرتی است. در جاهایی که مشکلی در کشور وجود دارد و به نارضایتی مردم ختم میشود هم، فقدان یک عقل بالغ همهجانبهنگر، حس و حتی مشاهده میشود.
قاسم رحمانی