شبهه بشری بودن کلمات قرآن (پرسش و پاسخ)
پرسش:
آیا تفاوت میان آیات و سور مکی و مدنی، دلیل بر آن است که کلمات قرآن متأثر از شرایط محیطی بوده و وحیانی و الهی نیست و از جنس کلمات بشری میباشد؟
پاسخ:
طرح شبهه
آیات و سور مکی و مدنی تفاوتهای آشکاری با یکدیگر دارند. عمدهترین اختلاف آنها این است که آیات و سور مکی به صورت کوتاه و موجز آمده است، ولی آیات و سور مدنی به صورت طولانی و با شرح و بسط بیشتری نازل شده است، و خود این امر نشاندهنده عدم ارتباط بین آیات و سور مکی و مدنی و نیز تأثیر محیطی است که پیامبر(ص) در آن زندگی میکردند. زیرا مردم مکه «امی» و فاقد توانایی خواندن و نوشتن بودند، و قادر به درک احکام، با شرح و بسط بیشتری نبودند. اما مردم مدینه با فرهنگ یهود و مسیحیت آشنا بوده و از غنای فرهنگی بیشتری برخوردار بودند، و توانایی درک احکام را با شرح و بسط بیشتری دارا بودند. لذا آیات و سور مدنی به صورت طولانی نازل گردید، و خود این مطلب، یعنی تاثیرپذیری از محیط، نشان از بشری بودن کلمات قرآن دارد، که بدین صورت این اختلاف و تعارض بین این دو دسته از آیات و سور مشاهده میشود!
پاسخ شبهه
1- این شبهه عمدتا توسط برخی از خاورشناسان و مستشرقین مغرض مطرح گردیده است. آنان تلاش دارند در آثار خود، با تحلیلها و تفسیرهای جهتدار و مغرضانه، قرآن را در سطح تورات و انجیل تحریف شده تنزل داده و وانمود کنند که قرآن هم، کلام بشری است، نه کلام خدا و وحی الهی! در پاسخ باید گفت، کوتاهی آیات و سور مکی، یکی از ویژگیهای شایع و عمومی وحی مکی است، اما اختصاص به آن ندارد، بلکه در آیات و سور مدنی نیز قصر و ایجاز به چشم میخورد. به عنوان مثال میتوان از سورههای، نصر، زلزال، بینه و نیز از سورههای بالنسبه کوتاه: منافقون، طلاق و تحریم نام برد، که همگی مدنی هستند. از طرف دیگر نیز در قرآن کریم، آیات و سوری دیده میشود که مکی هستند، و درعین حال اطناب و تفصیل هم در آنها مشاهده میگردد، مانند: سورههای انعام، اعراف، یونس، هود و یوسف. بنابراین این ویژگیهایی که برای سور و آیات مکی و مدنی گفته شده است،
ویژگیهای عمومی آیات و سور مدنی و مکی بوده و شاخصه قطعی و انحصاری آنها نبوده و نیست، و چه بسا آیات مدنی سور مکی را تکمیل نموده و در درون آن، جای گرفته، و یا برعکس آیات مکی، سور مدنی را تکمیل نموده و در میان آنها قرار گرفتهاند.
2- پاسخ دیگر این است که عالمان و دانشمندان علوم زبان عربی که با ادب و صناعت عربی مانوس بودهاند، میگویند: اطناب و ایجاز و قصر و کوتاه سخن گفتن، نشانه قدرت سخنگو است، و فصاحت و بلاغت او را میرساند. قرآن، کوتاه و موجز و در عین حال رسا، سخن گفته، و با کوچکترین سورهاش عرب و غیرعرب را به تحدی و مبارزهطلبی دعوت کرده است.
رعایت حال مخاطب ایجاب میکند، که قرآن با کسی که از نظر فکری، زیرکی و فهم مطالب در سطح پایینتری قرار دارد، طولانیتر و باشرح و بسط بیشتری گفتوگو نماید، و این مطلب نشان از فصاحت و بلاغت قرآن کریم دارد، نه اینکه نشاندهنده تعارض در آیات قرآن و سور مکی و مدنی باشد. پیامبر اکرم(ص) میفرماید: «انا معاشرالانبیاء امرنا تکلم الناس علی قدر عقولهم» ما جماعت پیامبران، فرمان داده شدهایم که با مردم به فراخور فهم و خردهایشان سخن بگوییم. (کافی، ج 1، ص 230)