چرا خـــدا ما را امتحان میکند؟
*خدا ما را امتحان میکند اما چه نیازی به امتحان کردن ما دارد؟ او که به ظاهر و باطن همه ما آگاه است، پس امتحان برای چیست؟
امتحان الهی مفهومی دینی است که در قرآن کریم با واژگانی همچون «بلاء»(۱)، «فتنه»(۲)، «تمحیص»(۳) و... معرفی شده است. این حقیقت، اختصاصی به صنف خاص یا گروه خاصی نداشته و همه انسانها را در هر رتبه و مقامی که هستند دربر میگیرد.
قرآن کریم درخصوص ضرورت امتحان الهی میفرماید: «آیا مردم پنداشتند که تا گفتند ایمان آوردیم، رها میشوند و مورد آزمایش قرار نمیگیرند؟ و بیقین، کسانی را که پیش از اینان بودند آزمودیم تا خدا آنان را که راست گفتهاند معلوم دارد و دروغگویان را [نیز] معلوم دارد.» (۴)
اما بیشک، مواجهه انسانها با این حقیقت یکسان نیست، چه اینکه گروهی بیقرار شده و کفر میورزند، گروهی صبوری پیشه کرده و ایمان خود را محفوظ میدارند و گروهی نیز در مقام تسلیم برآمده و بدانچه بر ایشان میگذرد، راضی و شاکرند.
در این باره ذکر چند نکته لازم است:
نکته اول: هدف آزمون الهی، کمالیابی است
فلسفه وجود انسان در ساحت هستی، «اختیار» و انتخاب در نحوه «شدن» است. بدین معنا که «شدن» و«صِیرورَت» انسان، به دست خود اوست و برای تحقق آنچه میخواهد بشود، پیمودن طریق متناسب با آن لازم است. بهعنوان مثال، اگر سنگ الماس، تمنّایی برای جواهر شدن دارد، میبایست تن به سایش و تراش دهد و اگر گُل، آیندهای شکوفا را برای خود طلب میکند، راهی جز مقابله با آفات و پیروزی ندارد. در واقع، فلسفه امتحان الهی، به فلسفه هدف خداوند از خلقت بشر گره خورده و آن رسیدن به بالاترین نوع کمال است که نهایت نداشته و سیر تکامل در آن متوقف نشود که از آن با عنوان «کمال پویا» یاد میکنیم. برخلاف موجوداتی چون ملائکه که صاحبان «کمال ایستا» بوده و از همان ابتدای آفرینش، همه کمالات خود را بالفعل دارا هستند و به کمال جدیدی دست پیدا نمیکنند و مرتبه وجودیشان تکامل نمییابد.(۵)
در نتیجه، مفهوم آزمون الهی با آزمونهایی که بشر انجام میدهد بسیار متفاوت است. آزمونهای بشری برای شناخت بیشتر و رفع ابهام و جهل است، اما آزمایش الهی بهمنظور «پرورش و تکامل» است؛ اینیک قانون کلی و سنّت دائمی پروردگار است که برای شکوفا کردن استعدادهای نهفته و پرورش دادن بندگان، آنان را میآزماید. به این معنا که انسانها را به میدان عمل میکِشد تا ورزیده و آزموده و پاک شوند و لایق قرب خدا گردند. چنانکه حضرت ابراهیم(ع) بعد از موفقیت در آزمون الهی، تعالی مییابد و سزاوار مقام امامت میشود.(۶)
در واقع، امتحان الهی به کار باغبانی شبیه است که دانههای مستعد را در زمینهای آماده میپاشد. دانهها با استفاده از مواهب طبیعی شروع به رشد میکنند و با مشکلات میجنگند و با حوادث پیکار میکنند و در برابر طوفانهای سخت و سرمای کشنده و گرمای سوزان، ایستادگی به خرج میدهند تا درختی تنومند بار آید که بتواند حیاتی طیبه و پرثمر را به خود ببیند.
قرآن کریم به این انگیزه در امتحان خداوند تصریح کرده و میفرماید: «و تا خداوند آنچه را که در سینههای شماست بیازماید و آنچه در دلهای شماست، مصفا سازد و خداوند از آنچه در سینهها است آگاه است.» (۷)
نکته دوم: امتحان الهی مطابق ظرفیتهاست
امتحانات الهی مطابق با ظرفیتها و تواناییهای انسان تفسیر میشود و اینگونه نیست که یک عمل واحد، ارزیابی واحدی را برای همه انسانها در پی داشته باشد. بهعبارت دیگر هرکس امتحانی مطابق با ظرفیتهای خود را پیش رو دارد و در پس تمام رخدادهای زندگی، نمره قبولی هر کس، متناسب با سطح استعدادها و تواناییهای او داده میشود.
در نتیجه اینگونه نیست که در مسئله صبر بر یک رویداد، میان انسانی که ذاتاً صبور و مقاوم است و انسانی که از این نظر دچار نقص و خدشه است، تفاوتی در ارزیابی وجود نداشته باشد. قطعاً کسی که سعی بیشتری را در جهت دستیابی به صفت صبر از خود بروز میدهد اجر بیشتر و نمره قبولی بالاتری را نیز دریافت خواهد کرد. چه اینکه به فرموده قرآن کریم، «برای انسان، بهرهای جز سعی و کوشش او نیست».(۸)
نکته سوم: امتحان هم با خوشیها و هم با ناخوشیها
برخلاف آنچه در اذهان مردم وجود دارد، اینگونه نیست که امتحان الهی تنها مربوط به بخشی از زندگی، آنهم بخشی که آکنده از ناراحتی و نقصان است باشد. چراکه با توجه به آموزههای اسلامی، همه زندگی انسان، صحنه امتحان الهی است و انسان گاهی با فقر، گاهی با ثروت، گاهی با بیماری، گاهی با سلامت، گاهی با پیری و گاهی نیز با جوانی امتحان میشود.
همچنانکه قرآن کریم در این خصوص میفرماید: «و شما را از راه آزمایش با بد و نیک خواهیم آزمود».(۹) و یا در جایی دیگر، به فقر و ثروت اشاره کرده و اینگونه هر دو را مصداق امتحان الهی معرفی میکند: «امّا انسان، هنگامیکه پروردگارش وی را میآزماید و عزیزش میدارد و نعمت فراوان به او میدهد، میگوید: «پروردگارم مرا گرامی داشته است- و امّا چون وی را میآزماید و روزیاش را بر او تنگ میگرداند، میگوید: «پروردگارم مرا خوار کرده است، هرگز چنین نیست».(۱۰)
نتیجه آنکه: مؤمن همواره در حال آزمون است؛ زیرا امتحان خداوند، مشروط به زمان و حالتی خاص نیست. پیروزی و شکست، سختی و آسانی، بیماری و تندرستی و... همه برای مؤمن بستر آزمون است؛ در جهان طبیعت همه چیز، حتی آثار و نتایج دنیایی اعمال انسان که در این جهان به او میرسد، میتواند بستر آزمون باشد... [حتّی] امتحان با خوشی از امتحان با ناخوشی، دشوارتر است؛ زیرا آن که گرفتار فقر و بیماری و مانند آن است غالباً به سبب آگاهی از ابتلای خود، ذاکر و صابر است؛ اما کسی که در گشایش و آسایش است چون غالباً نمیداند که به دارایی و سلامتی و مانند آن مبتلاست بهغفلت میگذراند و در حال سرخوشی سرکشی میکند.(۱۱)
نکته چهارم: مصائب خودساخته بشر
نکته دیگری که باید در اینجا بدان توجه داشت این است که بلایا و مصائب، خاستگاهها و اقسام گوناگونی دارند و بسیاری از مصائب و بلایا (همچون فقر و بیماری) ساخته و پرداخته خود انسان بوده و بر اثر گناه و خطای خود یا اطرافیان حاصل میشود؛ چنانکه ویروس کرونا توسط انسانهای دیگر در جهان منتشر شد یا جنگ و تحریمهای اقتصادی مشکلاتی را برای مردم ایجاد میکند. در حقیقت این نوع از مصائب، همان آثار وضعی اعمال انسان است که از ناحیه اختیار و اراده او حاصلشده و زاییده اندیشه و عمل خود او یا اطرافیان او بهحساب میآید. در نتیجه هرچند انسان بهواسطه مصائب خودساخته نیز مورد امتحان و ابتلاء قرار میگیرد، اما باید توجه داشت که فاعل مباشر و مستقیم این مصائب، خود شخص بوده و خداوند فاعلیت مستقیمی در نزول بلا بر او نداشته است.
این همان حقیقتی است که قرآن کریم آن را اینگونه بیان میکند که: «و هر [گونه] مصیبتی به شما برسد به سبب عملکرد خود شماست و [خدا] از بسیاری چشمپوشی میکند».(۱۲)
نکته پنجم: اطمینان مؤمن به وعده خدا
فقر و بیماری و مشکلاتی که دامنگیر انسان میشود، او را در معرض امتحان قرار میدهد. برخی بیتابی میکنند و برخی با تدبیر و امید به خدا، به تلاش و کوشش میپردازند تا بر این مشکل غلبه کنند و به لطف و مهربانی خدا، اعتماد دارند و مطمئنند که اگر هم به سبب تزاحم علل طبیعی یا مزاحمتهای انسانی و گرههای اقتصادی، به موفقیت مادی و ظاهری نرسند، خداوند تلاش آنها را دیده و برای ایشان اجر و پاداش در نظر میگیرد.
در واقع، معتقدند در برابر این مشکلات و امتحان الهی، یا به پیروزی میرسیم و بر آنها غلبه میکنیم یا اینکه موفق نمیشویم. در هر دو صورت، خداوند نیت و تلاش و صبر انسان را لحاظ کرده و اجرش را ضایع نمیکند. مؤمن راستین به این وعده الهی معتقد است و پس از جزم کردن عزم خود، به خداوند توکل میکند و به او اعتماد دارد: «اما هنگامیکه تصمیم گرفتی، (قاطع باش! و) بر خدا توکل کن! زیرا خداوند متوکلان را دوست دارد».(۱۳)
نتیجه سخن آنکه امتحانات الهی متنوع است و گاه با سلامتی و ثروت است و گاهی با بیماری و فقر. در همه اینها، انسان در معرض امتحان است و باید صبر و تلاش کند و بداند که متناسب با کوشش و موقعیتی که دارد، اجرش نزد خدا محفوظ است، خواه در دنیا پیروز شود و خواه نه. ازاینرو، امتحان الهی و اعتماد به خدا، منافاتی باهم ندارد.
پینوشتها:
۱. بقره، آیات ۱۲۴ و ۱۵۵؛ آلعمران، آیه ۱۵۴.
۲. انعام، آیه ۵۳؛ اعراف، آیه ۱۵۵.
۳. آلعمران، آیات ۱۴۱ و ۱۵۴.
۴. عنکبوت، آیات ۲ و ۳.
۵. صافات، آیات ۱۶۴-۱۶۶.
۶. بقره، آیه ۱۲۴.
۷. آلعمران، آیه ۱۵۴.
۸. نجم، آیه ۳۹.
۹. انبیاء، آیه ۳۵.
۱۰. فجر، آیه ۱۵-۱۷ .
۱۱. جوادی آملی عبدالله، تفسیر تسنیم، قم، مرکز نشر اسراء، ۱۳۷۸ ش، ج۸، ص۴۸۵.
۱۲. شوری، آیه ۳۰ .
۱۳. آل عمران، آیه ۱۵۹.
* مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی