رضــا به دادهها و ندادهها
محمدکاظم شریفی
چیستی مقام رضا
مقام رضا در فرهنگ قرآنی، مقام بس بزرگ است و تنها کسانی به بهشت رضوان الهی در میآیند که اهل رضا باشند. مقام رضا که در فارسی مقام خشنودی به خدا در هر حال است، به معنای این است که بنده قضاى خدا را مكروه نداند(مفردات الفاظ قرآن کریم، راغب اصفهانی، ص 356، «رضى»)؛ و اين امر محقّق نمىشود، مگر آنكه بنده به قضاى الهى و كارهاى تكوينى و احكام تشريعى او راضى باشد.(الميزان، ج 9، ص 375)
کسی که در مقام رضا نشسته است، نسبت به مصیبتها و هر آنچه به او از خدا میرسد خشنود است و هیچگونه کراهت و ناخشنودی در وی پدید نمیآید؛ از اینرو وقتی به او نقصی در جان و مالش میرسد هیچ واکنش کراهتآمیزی نشان نمیدهد؛ زیرا آن را بنا به حکمت الهی و مصلحتی میداند؛ چنانکه دادههای الهی او را به هیجان نمیآورد و سرمست و فرحناک نمیشود؛ زیرا میداند که هرچه میرسد بر اساس حکمت خدای علیم و قدیر و معطی است؛ چنان که خدا میفرماید: هيچ مصيبتى از خیر و شر نه در زمين و نه در نفسهاى شما به شما نرسد، مگر آنكه پيش از آنكه آن را پديد آوريم در كتابى است. اين كار بر خدا آسان است تا بر آنچه از دست شما رفته اندوهگين نشويد و به سبب آنچه به شما داده است سرمستی و شادمانى هیجانی نكنيد؛ و خدا هيچ خیالباف خودپسند فخرفروشى را دوست ندارد.(حدید، آیات ۲۲ و ۲۳)
کسی که براین اعتقاد باشد، نسبت به مصیبتهایی که مایه از دست رفتن و مشکلاتی میشود، ناخشنود نمیشود؛ زیرا آن را حکیمانه از سوی خدای علیم و قدیر و معطی میداند. از اینرو خدا در جایی میفرماید: بر شما كارزار واجب شده است، در حالى كه براى شما ناگوار است؛ و بسا چيزى را خوش نمى داريد و آن براى شما خوب است؛ و بسا چيزى را دوست مى داريد و آن براى شما بد است؛ و خدا مى داند و شما نمیدانید.(بقره، آیه ۲۱۶)
از نظر قرآن، رضایت انسان از خدا و پذیرش قضا و قدر الهی موجب میشود تا رضایت خدا نسبت به او تامین شود. چنین نفسی در مقام اطمینان است و خدا درباره این بندگان سالک خویش میفرماید: اى نفس مطمئنه! خشنود و خداپسند به سوى پروردگارت بازگرد و در ميان بندگان من درآى و در بهشت ذات من داخل شو.(فجر، آیات 27 تا ۳۰)
پسندم آنچه را جانان پسندد
سالک طریقت، در مقام رضا به جایی میرسد که دادهها و ندادههای خدا برایش یکسان است؛ زیرا هر یک را بنا به حکمت و مصلحتی میداند که خدای علیم و قدیر و معطی در مقام پروردگاری برایش رقم زده است؛ چرا که خدای دانا و توانا و بخشنده که نسبت به او و احوالش نادان و ناتوان و بخیل نیست، چیزی را خواسته است که به حکمت و مصلحت است. در روایت است: جابر بن عبدالله انصاری یار دیرین رسولخدا(صلیاللهعلیهوآله)، پیر نورانی و پاک دل، بیمار و بستری شد، امام باقر(ع) برای عیادت به خانهای او رفت، کنار بالینش نشست و با مهر و محبت خاصی فرمود: «ای جابر! حالت چطور است؟!»
جابر گفت: در حالی هستم که پیری را نسبت به جوانی دوست دارم، مرگ را نسبت به زندگی دوست دارم، به بیماری نسبت به سلامتی علاقهمندم. (منظور جابر این بود که در برابر هرگونه ناملایمات، مقاوم و صبور هستم).
امام باقر(ع) به او فرمود: «اما من آنچه را خدا بخواهد دوست دارم، اگر پیری را بخواهد همان را دوست دارم، اگر جوانی را بخواهد، به همان علاقهمندم، بیماری یا سلامتی، زندگی یا مرگ، هر کدام را او بپسندد همان را میپسندم.(برگی از زندگی امام باقر(ع)، محمد محمدی اشتهاردی؛ و نیز مقامات معنوی، محسن بینا، ج 2، ص 41)
بابا طاهر عریان بر اساس این حدیث سروده است:
یکی درد و یکی درمان پسندد
یکی وصل و یکی هجران پسندد
من از درمان و درد و وصل و هجران
پسندم آنچه را جانان پسندد
همچنین روایت است: جمعی به محضر امام باقر(ع) آمدند و دیدند آن حضرت به خاطر بیمار بودن یکی از کودکان، بسیار ناراحت و غمگین است به طوری که آرامش ندارد، با خود گفتند: «اگر خدای نکرده این کودک فوت کند، امام منقلب میشود و ممکن است به حال خطیری بیفتد.» آنها همچنان حیران بودند. ناگاه دیدند امام باقر(ع) از خانه بیرون آمد، ولی بسیار شادمان و خوشحال به نظر میرسید. با اینکه صدای گریهای که از خانه برخاست، نشان میداد که آن کودک بیمار از دنیا رفته است. آنها به آن بزرگوار عرض کردند: «ما نگران حال شما بودیم، با خود گفتیم اگر فرزندتان از دنیا برود بیتاب خواهید شد، ولی اکنون تو را شاد میبینیم.» امام باقر(ع) در پاسخ فرمود: « انّا لنحبّ أن نُعافِی فیمَن نُحبّ، فَاذَا جَاءَ أمرُ اللهِ سَلّمنا فیمَا یحبُّ؛ ما علاقهمنديم نسبت به كساني (فرزندان ما) كه دوستشان داريم در عافيت باشيم (و رنجي به آنان نرسد)، امّا چون فرمان خدا ميآيد تسليم چيزي هستيم كه او دوست دارد.»(بحارالانوار، ج 46، ص 301)
آثار مقام رضا در انسان
از نظر قرآن، کسی که در مقام رضا قرار دارد، بهرهمند از آثاری در زندگی است که برخی از مهمترین آنها عبارتند از:
۱. تامین خیر: رضايت به مقدّرات الهى، تأمينكننده خير و مصلحت واقعى انسان است؛ زیرا چنانکه از آیه 216 سوره بقره فهمیده میشود، انسان به سبب عدم احاطه علمی به امور و مسائل اموری را دوست میدارد که به زیان اوست و اموری را ناگوار و ناخوشایند میداند در حالی که به ضرر اوست. از اینرو، نمیتوان پذیرفت که مثلا داشتن مال و فرزند و نعمت به معنای خیر و مصلحت اوست؛ زیرا چنانکه معلوم است، زن و مال و فرزند میتواند به عنوان آزمونی سخت و بلای جان باشد.(تغابن، آیات 14 و 15) پس کسی که دارای نعمتی است به معنای خیر نیست، بلکه میتواند شری برای او باشد و همچنین داشتن نعمت به معنای عنایت و تکریم نیست؛ زیرا خدا به کافران چنان میدهد تا سرشان را برای درخواست بالا نیاورند و به حکم عدالت الهی پاداش و مزد عمل صالحشان را در همین دنیا میدهد.(فجر، آیات 15 و 16؛ زخرف، آیات 33 تا 35) از نظر قرآن کسانی که لجبازی میکنند و به اصرار از خدا میخواهند تا مقدرات را تغییر دهد، در حقیقت به خود زیان میرسانند؛ چنانکه یهودیان چنین خواستههایی داشتند.(بقره، آیه 61) پس بهتر است که انسان به مقدرات الهی راضی باشد و به
کم و زیاد اعتراضی نکند تا آنچه خیر و مصلحت اوست به او برسد؛ زیرا خیر هر آن چیزی است که مناسب شخص و مصلحت اوست.(توبه، آیه 59)
۲. صلوات الهی: یکی از آثار رضایتمندی به مقدرات الهی و قضا و قدر او این است که شخص از صلوات و درود الهی بهرهمند میشود و خدا با او صله میکند. خدا میفرماید: همان كسانى كه چون مصيبتى به آنان برسد مىگويند ما از آن خدا هستيم و به سوى او بازمىگرديم، بر ايشان صلوات و درودها و رحمتى از پروردگارشان باد؛ و راهيافتگان هم خود ايشانند.(بقره، آیات 156 و ۱۵۷)
۳. رحمت الهی: از همین آیات به دست میآید که از دیگر آثار مقام رضا، بهرهمندی از رحمت الهی است.
۴. رضایت الهی: کسی که از خدا راضی باشد خدا نیز از او راضی خواهد بود و اینگونه است که در مقام «راضیه مرضیه» قرار میگیرد که جایگاه نفس مطمئنه است.(فجر، آیات 27 تا 30) خدا بارها در آیات گوناگون به این تأثیر قرار گرفتن بنده در مقام رضا اشاره کرده است.(توبه، آیات 20 و 21 و 100؛ بینه، آیه 8)
۵. رستگاری: از دیگر آثار مقام رضا، رسیدن به رستگاری ابدی است که آرزوی هر انسانی است.(مائده، آیه 119؛ توبه، آیه 100؛ مجادله، آیه 22)
۶. هدایت خاص: رضايت مصيبتديدگان صابر در برابر قضا و قدر خداوند، موجب بهرهمند شدن از هدايت خاصّ الهى است.(بقره، آیات 156 و 157)
۷. مقام بندگی خاص: رضايت نفس مطمئنّه از خدا و رضايت خداوند از وى، موجب ورود در زمره بندگان خاصّ خدا است.(فجر،آیات 27 تا 30)
۸. مقام حزبالله: رضاى از خداوند، موجب ورود در زمره حزب الله است. شخصی که حزبالله باشد به طور طبیعی از همه آثار و برکات این عنوان بهرهمند خواهد شد که از جمله آنها غلبه و پیروزی در زندگی بر دشمنان است.(مجادله، آیه 22)
۹. بهشت جاودان: بهشت جاودان با همه مراتب از جنت فعل و صفات تا جنت ذات برای افرادی است که تن به رضای مقدرات الهی دادهاند و کراهتی ندارند.(فجر، آیات 27 تا 30؛ مائده، آیه 119؛ توبه، آیه 100)
عوامل دستیابی به مقام رضا
از نظر قرآن، مقام رضا، موقعيّتى رفيع و ارزشمند و وصول به آن، امرى دشوار است.
بنابراین، به سادگی در دسترس همگان قرار نمیگیرد و تنها سالکانی به این مقام دست مییابند که با صبر و حلم در برابر مشکلات زندگی گام در مرتبه بالاتر یعنی رضا میگذارند.(طه، آیه 130؛ نگاه کنید: الميزان، ج 14، ص 238) البته آموزههای وحیانی از عابد سالک میخواهد تا برای رسیدن به این مقام از اموری بهره گیرد که عامل و بستر ایجادی آن است. از جمله این امور میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
۱. رضایت به حکم پیامبر(ص): رضايت به حكم خدا صادر شده از سوى پيامبر(صلىاللهعليهوآله) در حل اختلافات، نشانه ايمان و رسیدن به مقام رضا است.(نساء، آیه 56) از نظر قرآن، ناخشنودى از قضاوت پيامبر ناخشنودى از حكم خدا است، زيرا خداوند اطاعت پيامبر و نافذ بودن حكمش را واجب كرده است.(الميزان، ج4، ص405)
۲. رضایت به تفاوتها و تفضلات: رضايت هر يك از زنان و مردان، به تفضلات و امتيازات مقرر شده از جانب خداوند براى آنان که در قالب احکام و قوانین تعیین شده، یکی دیگر از عوامل دستیابی به مقام رضا است.(نساء، آیه 32) باید توجه داشت که مقصود از فضل در آيه، امتيازى است كه خداوند با تشريع احكام خاص مربوط به دو طايفه زن و مرد به هر يك از آنان داده است.(المیزان، ج 4، ص 358) پس نباید هیچیک نسبت به وضعیت خویش احساس کراهت و ناخشنودی داشته باشد و باید به آنچه از جنسیت و نیز احکام متفاوت آن در تشریع بیان شده خشنود و راضی باشد.
۳. رضایت به احکام الهی: احکام الهی تکالیفی است که انسان باید آن را بپذیرد و انجام دهد و نسبت به احکام جهاد و نماز و روزه و خمس و زکات و مانند آنها کراهتی نداشته و احساس ناخوشایندی در شخص نسبت به آنان وجود نداشته باشد. در چنین حالتی است که شخص به مقام رضا میرسد.
خدا میفرماید شخص برای اینکه به مقام رضا برسد باید به حكم الهی از جمله حکم جهاد، تن در دهد و هرچند که برایش خوشایند نیست و این ناخوشایندی چه بسا به نفع او باشد.(بقره، آیه 216)
۴. عبرتگیری: عبرتگیری ناشی از سير و سياحت در زمين و مشاهده فرجام كافران، زمينهساز رضايت از احكام الهى و مقدرات اوست. کسی که میخواهد به مقام رضا برسد باید از این امور عبرت گیرد و با تامل و درنگ، حقایق مقدرات را دریابد و نسبت به آن آگاهی یابد.(محمد، آیات 9 و 10)
۵. پرهیز از طمع و حرص: رضا به عطاى خدا و طمع نداشتن به بيش از حق خود، از دیگر عوامل ایجادی مقام رضا در انسان است.(نساء، آیه 32؛ توبه، آیه 59) کسی که طمع به داشتههای دیگران ندارد؛ زیرا خود را مستحق نمیداند؛ چون اگر مستحق بود خدا به او میداد و یا نسبت به چیزی که دارد حرص نمیزند و بیشتر از آن نمیخواهد؛ زیرا میداند که بیشتر از آن را مستحق نیست؛ و خدای معطی اگر مستحق بود به او بیشتر را نیز میداد، به مقام رضا میرسد. اینگونه است که حرص و طمع و حسد از میان میرود و شخص به دور از این صفات زشت خواهد بود. او هرگز چشم به زینتها و داشتههای دیگر نمیدوزد و قانع به مال و حال خویش است.(حجر، آیه 88؛ طه، آیات 130 و 131)
البته دعا کردن و درخواست عطايا از فضل الهى و تلاش کردن برای آن، هیچ منافاتی با مقام رضا ندارد.(نساء، آیه 32) از همینرو امام باقر(ع) برای عافیت فرزند خویش دعا میکند و پیامبر(ص) برای هدایت بیشترین مردمان حرص دارد و از خدا میخواهد تا به مشیت خویش گروه بیشتری نجات و هدایت یابند.(نحل، آیه 37)
۶. تحمیل رضایتمندی به نفس: از دیگر بسترهایی که میتواند انسان را به مقام رضا برساند، تحمیل رضایتمندی به نفس در همان حال کراهت است.
از همینرو رضايت انسان به مقدرات الهى، بهرغم ميل نفسانى خود باید در دستورکار و به عنوان یک روش تربیتی و پرورشی باشد.(بقره، آیات 156 و 216؛ نساء، آیه 19)
۷. تسلیم به امر الله: از دیگر عوامل ایجادی مقام رضا در نفس انسانی، تسلیم بودن در برابر امر الهی است؛ چنانکه حضرت ابراهیم(ع) و اسماعیل(ع) اینگونه بودند.(صافات، آیات 101 تا 103)
۸. پیشگامی در کار خیر: از عوامل ایجادی مقام رضا، پیشگامی و سبقت در کارهای خیر و نیک است.(توبه، آیه 100) اصولا کارهای نیک مهمترین عامل ایجادی مقام رضا است.(بینه، آیات 7 و 8؛ حاقه، آیات 21 تا 24)
۹. تقوای الهی: از عوامل مؤثر در ایجاد مقام رضا تقوای الهی در هر حال است تا شخص به مقام متقین دست یابد و به سمت و سوی رضای الهی به مقدرات برود.(لیل، آیات 17 تا 21)
۱۰. صداقت: صداقت در مرتبه صدیقین میتواند در ایجاد مقام رضا به مقدرات مؤثر باشد.(مائده، آیه 119)
۱۱. اجتناب از دنیاطلبی: اجتناب از چشم دوختن به داشتههاى ديگران و دلبستگى به دنيا، زمينه رضايت از پروردگار است.(طه، آیات 130 و 131)
۱۲. اجتناب از نفاق: اجتناب از نفاق و محور قرار دادن منافع شخصى، زمينه رضايت از خداوند است.(توبه، آیات 58 و 59)
۱۳. اطمینان به خدا: رسیدن نفس به مقام اطمینان موجب رسیدن به مقام رضا بلکه رضای دو سویه یعنی راضیه مرضیه میشود.(فجر، آیات 27 تا 30)
۱۴. انفاق: انفاق همراه با تقوا و اخلاص، زمينه رسيدن به رضايت از خداوند است.(لیل، آیات 17 تا 21)
۱۵. امداد به پیامبر: ايمان و يارى پيامبر(ص)، زمينهساز خشنودى از خدا در انسان میشود و به مقام رضا دست مییابد.(توبه، آیه 100)
۱۶. هجرت در راه خدا: هجرت و بهویژه پيشگامى در هجرت در راه خدا، زمينهساز خشنودى از خدا و دستیابی انسان به مقام رضا است.(توبه، آیه 100)
۱۷. ایمان: ایمان به خدا و قیامت و دیگر امور غیبی موجب میشود تا شخص به مقام رضا دست یابد.(بینه، آیات 7 و 8؛ حاقه، آیات 19 تا 24)
۱۸. تسبیح خدا: تسبيح خدا، زمينهساز رضا به قضا و قدر الهى است.(طه، آیه 130)
۱۹. صبر و حلم: مقام رضا پس از مقام صبر و بردباری است. از اینرو در همه آیات قرآن وقتی سخن از مقام رضا است، پیش از آن، سخن از مقام صبر و حلم میرود. بر همین اساس است که صبر و حلم یعنی شکیبایی و بردباری یکی از مهمترین عوامل دستیابی انسان به مقام رضا شمرده میشود.(صافات، آیات 101 و 102؛ بقره، آیات 156 و 157؛ طه، آیه 130)
۲۰. حمد و ستایش خدا: حمد خداوند در اوقات مختلف زمينهساز دستیابی به مقام رضاى خداوندی است.(طه، آیه 130)
۲۱. خشیت: ترس عالمانه و خشيت از پروردگار، زمينهساز رضايت از خداوند و کسب مقام رضایت به مقدرات الهی است.(بینه، آیه 8)
راه رسیدن به مقام رضا
راه تحصيل و رسيدن به مقام رضا، اين است که انسان بداند هرچه را خداى سبحان براى بندهاش مقدر کند براى او خير است، اگرچه بنده از حکمت آن آگاه نباشد و بداند که غم و غصه هيچ تأثيرى در قضاى الهى نداشته و آن را تغيير نمىدهد. از اينرو در روايات عامل رسيدن به رضا يقين به خدا معرفي شده است.
از روايات برميآيد که بين رضا و ايمان رابطه مستقيمي است. هر اندازه ايمان انسان بيشتر باشد رضايت به قضا نيز افزونتر خواهد بود.
راه ديگر رسيدن به مقام رضا توجه به نتايج رضايت و سرانجام نارضايتي است. مهمترين ثمره رضايت آرامش جسمي و رواني است.
امام علي(ع) فرمود: «اِرْضَ تَسْتَرِحْ؛ راضي باش تا راحت باشي.(غررالحکم، ح 2243) عبدالرحمان سلمی میگوید: «رضا شادی قلب است بر تلخی قضا و آرامش در جریان تقدیر الهی و تغییر، احوال شخصی راضی را دگرگون نمیسازد و رضا تسکین و آرامش ضمیر است در اموری که سایرین را دچار اضطراب میکند.کسی که حال رضا بر او محقق شود در هنگام نعمت و در هنگام نقمت حال یکسان دارد؛ چرا که همه را از یک سرمنشأ میداند و رضا قبول مقدرات یا سینهای گشاده و فراخ است و شخص راضی احوال درونی و برونی او بر صراط مستقیم منطبق است.»(سلمی، مجموعه آثار، ص 484، گردآوری نصرالله پورجوادی، تهران، نشر دانشگاهی، 1364 ش)