حکمت عبادات
خدا چه نیازی به عبادت ما دارد؟
پاسخ را در چند محور ارائه میدهیم:
1. با توجه به آیات و روایات و ادله عقلی، هدف خدا از آفرینش انسان چیزی نیست که بازگشت به ذات پاکش کند. چرا که میدانیم وجود خدا از هر جهت کامل و بینهایت و غنی بالذات است. بنابراین باید هدف را در بیرون ذات او جستوجو کرد، هدفی که به مخلوقات بازمیگردد و مایه کمال آنهاست. در آیه: «وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ؛(1) جن و انس را نیافریدم مگر اینکه مرا بپرستند،» روی عبودیت و بندگی تکیه شده و با صراحت تمام آن را به عنوان هدف نهائی آفرینش جن و انس معرفی میکند. اندکی تأمل در مفهوم این آیه و مشابه آن، نشان میدهد هدف اصلی آفرینش، عبودیت است. بنابراین روشن شد همه برای عبادت پروردگار آفریده شدهایم.
توضیح اینکه خداوند به خلقت انسان و به عبادت او نیازی ندارد و سودی که از عبادت آدمی حاصل میشود، به طور کامل به خود انسان برمیگردد و خداوند نیازی به آن ندارد چون غنی مطلق است. اگر آموزگاری دلسوز و مهربان دانشآموز را به انجام تکالیف گوناگون درسی در کلاس و در منزل ملزم میکند و با تهدید و جدّیت او را به انجام تکالیف وادار مینماید، بسیار روشن است که تمام سود انجام تکالیف، از آنِ دانشآموز است و معلم تنها از باب محبت و خیرخواهی و سعادتخواهی دانشآموز او را به انجام تکالیف مجبور میکند، خدا نیز اگر فرمود: ما انسانها را برای عبادت آفریدهایم، تمام سود عبادت به جیب عبادتکننده میرود، پس خلقت بشر برای عبادت است و تمام عبادات و تکالیف الهی که متوجه انسان میشود، برای تکامل و سعادت و آسایش آدمی است و او در پرتو نور تکالیف به کمال و هدف آفرینش خود دست مییابد.
استاد جوادی آملی در تحلیل این مسئله میگوید: در نظام تکوین، هر معلولی بنده علت خود است، در حدوث و بقا از آن پیروی میکند و در ذات و صفت و فعل، فرمان آن را میبرد. هیچگونه گسستگی در رشته علیت راه ندارد. عناوین اسلام، تسبیح، سجده، عبودیت و اطاعت که در قرآن آمده همه ناظر به همین مطلب است. بر اثر حکمت خدای سبحان هیچ کاری بیهوده از او صادر نمیشود، چون خداوند حکیم است و هر حکیمی کارش را با هدف انجام میدهد، پس کار خداوند دارای هدف است و بر اثر غنای ذاتی او هیچ چیزی نمیتواند هدف ذات حق باشد، زیرا لازمهاش آن است که ذات بدون آن هدف کامل نبوده و با نیل به آن کامل شود، در حالی که واجبالوجود عین کمال صِرْف و نامحدود است. هدف انس و جن در نظام تشریع، تکامل عبادی آنها است و اگر انسان که دارای روح مجرد عقل است آن را شکوفا کند و از همراهان خود سبقت بگیرد، خودش هدف بسیاری از موجودات مادون قرار میگیرد... و در مجموع میتوان یقین شهودی به معارف را هدف نهائی آفرینش انسان دانست.(2)
2. حقیقت عبادت چیست؟ آیا تنها انجام مراسمی مانند نماز، روزه و سایر واجبات منظور است؟ یا حقیقتی فراتر از آنها؟
همه عبادتهایی که در دین آمده اهمیت زیادی دارد و مصداق عبادتند اما عبادت مفهومی فراتر از امور یاد شده دارد که هدف از آفرینش آدمی عبادت به مفهوم کاملتر آن است، چون «عبد» از نظر لغت عرب به انسانی گفته میشود که سر تا پا به مولا و صاحب خود تعلّق دارد، ارادهاش پیرو اراده او و خواستش تابع خواست او است.
عبودیت عبارت است از اظهار آخرین درجه فروتنی در برابر معبود و به همین دلیل تنها کسی میتواند معبود باشد که نهایت بخشش و لطف را کرده و او کسی جز خدا نیست. بنابراین عبودیت نهایت اوج تکامل انسان و قرب او به خداست. عبودیت اطاعت بیقید و شرط و فرمانبرداری در تمام زمینههاست و بالاخره عبودیت کامل آن است که آدمی جز به معبود واقعی یعنی کمال مطلق نیندیشد، جز در راه او گام برندارد و هرچه را غیر اوست فراموش کند و این است هدف آفرینش بشر که خدا برای وصول به آن میدان آزمایشی فراهم کرده و علم و آگاهی به انسان داده و نتیجة نهائی آن غرق شدن در اقیانوس رحمت الهی است.(3)
3. آفرینش، نشانه توانایی و کمال
آفرینش نه تنها نشانه ناتوانی و نقص نیست بلکه دلیل بر توانایی و کمال است. در میان ما انسانها هر کسی که از نظر علمی، فکری، جسمی، هنری و... کاملتر و تواناتر است، آثار وجودی او بیشتر است. مثلاً دانشمند میتواند چیزی را بسازد و یا کشف کند، در حالی که انسانهای عادی به دلیل ناتوانی علمی هرگز نمیتوانند چیزی بسازند یا پدیدة علمی را کشف کنند یا مثلاً افرادی که دارای کمالات بیشتریاند، میتوانند کارهای مهم انجام بدهند، در حالی که افراد ناقص از نظر علمی و یا جسمی و مانند آن به دلیل کمبودها و کاستیهای خود کار مهمی را نمیتوانند انجام بدهند.
بنابراین بسیار روشن است که آفرینش، دلیل بر توانایی و کمال است و نه دلیل بر عجز و نقص. با توجّه به این مثال گویا، مسئله تا حدودی به ذهن نزدیکتر میشود. در قرآن کریم آیات متعدّد آمده که آفرینش عالم و آدم را به عنوان دلیل بر قدرت و توانایی و کمال خدا دانسته که به چند نمونه از آیات اشاره میشود:
«خداوند هرچه بخواهد، میآفریند و خدا بر هر چیزی تواناست.»(4) «آیا نداستند خدایی که آسمانها و زمین را آفریده، تواناست که مانند آن را بیافریند؟»(5) در اینگونه آیات سخن از آن است که خلقت خداوند دلیل بر توانایی و قدرت او و در برخی آیات دیگر عدم آفرینش را دلیل عجز از خلقت دانسته و فرموده: «کسانی را که جز خدا میخوانند، هرگز حتّی مگسی را نمیآفرینند، هرچند برای آفریدن آن گرد هم آیند!»(6) در این آیه عدم توانایی بر خلقت دلیل بر ضعف و عجز و ناتوانی دانسته شده است. بنابراین از مجموع اینگونه آیات که در قرآن فراوان آمده به خوبی به دست میآید که آفرینش دلیل بر قدرت و کمال خداوند است نه نقص و عجز او. به همین جهت در قرآن کریم درباره خلقت و اینکه خداوند قدرت بر آفرینش دارد فراوان بحث شده است.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. ذاریات: 56.
2. جوادی آملی، عبدالله، حکمت عبادات، ص 24.
3. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج22، ص 388.
4. مائده: 17.
5. اسراء: 99.
6. حج: 73.
6. حج: 73.