دروغشویی(مقاله وارده)
محمدهادی صحرایی
اى پيامبر؛ كسانى كه در كفر شتاب مىورزند، تو را غمگين نسازند... و از يهوديان هم کسانی به تو گوش مىسپارند تا تكذيبت کنند و براى گروهى ديگر كه نزد تو نيامدهاند، خبرچينى کرده و كلمات را از جاى خود جابه جا مىكنند... در دنيا براى آنان رسوايى، و در آخرت عذابى بزرگ خواهد بود. پذيرا و شنواى دروغ هستند. بسيار مال حرام مىخورند... و اگر از آنان روى برتابى هرگز نمیتوانند زيانى به تو برسانند.... سوره مائده آیات 41 و42
میتوان تفسیر این آیات را در کتب فاخر المیزان و نمونه به تفصیل مطالعه کرد و دانست که غیر از عادت و آلودگی دشمنانِ اسلام- به ویژه یهودیان عنود اینگونهای که موضوع اصلی این آیاتند- به صفات زشت نفاق و تکذیب و تحریف و جاسوسی، عادت دیگر این مدعیان بیصداقت و سرکشان از آموزههای موسای کلیم که سلام خدا و خوبان نثارش، این است که «سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ»اند و با توجه به آگاهی از دروغ بودن یک خبر، باز هم برای شنیدن آن راغب و پیگیرند و غیر از این «أَكَّالُونَ لِلسُّحْت» هستند و به حرامخواری هم عادت شدید دارند. مثل حیوان جلّال و نجاستخوار. جدای از اینها «سرعت در کفر» که در آیه ابتدائی آمده با «سرعت به سوی کفر» تفاوت دارد و به این معنی است که اینها در درون كفر غوطهور، و براى رسيدن به مرحله نهايى كفر بر يكديگر سبقت مىجويند.
میتوان غیر از اینها هرکه دارای این صفات زشت بود را نیز جزء آنها محسوب و به این نکته توجه کرد که طبق این آیات، روگرداندن پیامبر اعظم از اینان، به پیامبر که سلام و صلوات خدا و خوبان و ما بر او، ضرری نمیرساند و ما نیز در این 45 ساله، تجربه کردهایم که این قاعده برای ما مؤمنین به رسول مکرم هم بوده و غیر از تجربیات بزرگی که به دست آورده و قوی شدهایم، آنان نتوانستهاند آسیب جدی به انقلاب اسلامی بزنند و آن را متوقف کرده و از تکثیر و نزدیک شدنمان به قلّهها و رسیدن صدای کرامت انسانی و آزادیخواهی جمهوری اسلامی به جهان جلوگیری کنند. ولی سخن این است که به راستی، تکلیف مؤمنین و مسلمین راستگو و درستکار، با دشمنانی که اینگونهاند چه خواهد بود؟
جنگ جهانی رسانههای استکباری که از سال گذشته و به بهانه فوت یک دختر، علیه حقیقت و عدالت و مردم ایران شروع شد، غیر از آنکه برخی معادلات مرسوم همین رسانهها را عوض کرد، نکات مهم دیگری نیز داشت که نشان از تغییر رویه جدی جهان سلطه در آرایش و مأموریت جدیتر و جدید نظامی این «رسانههای توپخانهای» است. پیش از این اگر به عنوان نمونه با تحلیل محتوا و تخمین فراوانی، آمار اخبار سیاه یا کاملاً دروغ یک رسانه ضدانقلاب را 10 درصد محاسبه کرده و بقیه را بین خاکستری و زرد و سفید تقسیم میکردند و معتقد به نظر هیتلر و گوبلز در مورد شیوه یهودیان و انگلیسیها در «باورپذیری بیشترِ دروغ بزرگ» بودند ولی از 25 شهریور پارسال، این نصاب به اعتراف خودشان به 50 درصد خبر سیاه در میان سایر اخبار و «باورپذیری دروغ پرتکرار» رسیده است.
آنها معتقدند باید با پمپاژ دروغهای پی درپی و متنوع، مقاومت مسئولین را برای پاسخگویی کاهش داد و فرصت تحلیل منطقیِ محتوا را از مردم گرفت و با بمباران افکار و اذهان جامعه با دروغ، اعتبار و اعتماد مردم از نظام و مسئولین را از بین برد و بیاعتمادی را رواج داد. این حربه اگرچه زمانی توسط معاویه و به ویژه در چند مورد خاصی که علیه امام حسن مجتبای عزیز که سلام خدا و خوبان نثارش، انجام شد و ترور شخص و شخصیت و شکست سپاه و در نهایت شهادت ایشان را در پی داشت، ولی گستردگی و تنوع و ابزار امروزی هرگز قابل مقایسه با هیچ دورهای نیست. امروزه رسانههای آنها از کاه، کوه میسازند و مردم را بدون آنکه متوجه شوند از روی همان کوه عبور میدهند و دروغ را چنان هنرمندانه و با غوغاسالاری و سماجت و ابزارهای مختلف رسانهای جلوه میدهند که باورپذیری، ابتدای تأثیر آن است و گاهی به اقدام مخاطبین هم منجر میشود.
تمرکز غولهای رسانهای صهیونی و وابسته به آنها یا همان رسانههای استکباری، بر«مدیریت تصویر، ماساژ خبر و شیوههای جدید جنگ روانی»، هم چندین برابر هزینه رسمی نظامی آنها هزینهبر و هم همپوشان و مکمل سیاستهای جهان سلطه است. اگر موج وحشتناک فراگیری «ساس» در فرانسه و آمار وحشتناک تجاوز و تعرض «حتی» به مردان در سوئد و ارّه کردن منتقدین در فلان کشور و ذوب کردن کودکان فلسطینی با بمبهای فسفری و زنده سوزی مسلمانان میانماری و حقّه بودن جایزه صلح نوبل اسحاق رابین و شیمون پرز و اوباما و سان سوچی و... و صدها موضوع مهم و مستند دیگر، برای جهان باورپذیر نیست به همت وارونهنمایی و«دروغ شویی» رسانهها و جنگ روانی کاملاً حرفهای آنهاست.
اگر یک هزارم موارد بالا در کشوری مثل ایران اتفاق میافتاد، رسانههاشان چنان میکردند که تیمور و تاتار و صدام نکردند. زور رسانههای غربی برای کشتهسازی دختر نوجوانی که مثل هزاران نفر دیگر درجهان، دچار افت فشار شد را ببینید که چگونه اجازه پرسیدن این سؤال را نمیدهند که طبق فیلم ساعت دار دوربینها، چگونه میشود در 4 ثانیه، به کسی تذکر دهند و او استنکاف کند و کتک بخورد و به زمین بیفتد و...؟ مگر کشتن مروه شربینی در دادگاه آلمان با 12 ضربه چاقوست یا دختری است که به ضرب گلوله پلیس کنگره آمریکا در 6 ژانویه کشته شد یا دایانا در انگلیس است یا زنان ایرانی قربانی خونهای آلوده به ایدز فرانسوی است یا شیرین ابوعاقله در فلسطین است یا صدها دخترک بومی زنده به گور شده در کاناداست یا آوین قادرزاده در اردوگاه پژاک است یا.... نمیفهمند که اینجا ایران است و زن و دخترش حرمت دارد.
اعتراض 15 بازنشسته عزیزی که بیشک باید مورد توجه جدی قرار بگیرند را هیاهو میکنند و روزها در بخشهای مختلف خبری با خبر و گزارش و کپشن و کلیپ، جلوه میدهند ولی از 360 اعتصاب بزرگ آمریکا در همین سال اخیرکه یکی از آنها اعتصاب 75 هزار نفری پرستاران است خبری نیست. کشتار 70 ساله اسرائیل از مردم مظلوم فلسطین را نمیبینند و برای بیرون کردن دزدان از خانه و کاشانه غصبی عزا گرفتهاند. بمبهای استخوان سوز فسفری و قطع کردن آب و برق و غذا و دارو را نمیبینند ولی اسیر گرفتن ظالمان و خاکی شدن زنهای اسرائیلی را جنایت بشری میدانند. جوانان فلسطینی با شجاعت و تدبیر، اسرائیل را غافلگیر و بادش را خالی و درز دروغش را بیرون انداخته و جهان، به خانه عنکبوتی اسرائیل پی برده است، چرا این پیروزی مقتدارنه جوانان فلسطینی را توسط ایران میدانند؟ چرا نمیفهمند که اگر ایران ورود میکرد، فردای 15 مهر، باید نتانیاهو با لباس راه راه، در «بدون تعارف 20و30» به سؤالات رضوانی جواب میداد.
شبکههای ماهوارهای، رسانهای کردن فساد توسط رسانههای رسمی ایران که اولین مرحله از برخورد با مفسدان است را به گونهای جلوه میدهند که انگار خودشان آن را کشف کرده و جمهوری اسلامی را گیر انداختهاند؛ و حال آنکه کشورهای صاحب همین رسانههای دروغگو، اصلیترین پناه دهنده به مفسدین و اختلاسگران و دزدهای فراریاند و حتی نیابتی به مجرمین دادگاههای ما جایزه میدهند. اگر این نادرستی، «دروغ شویی» نیست بیشک جنایت است. اگر اینها راست گفته و درست بودند، باید همه مفسدین و مجرمینی که خون مردم را مکیده و در کشور آنها لانه کردهاند را پس دهند. از اموال رضای پهلوی که خودشان دزدیدند یا ثروتی که محمدرضای پهلوی از ایران برد و 45 سال است که « شازده و شهبانو و فراریها» از آن میخورند تا خاوری و مفسدان ریز و درشت سیاسی و اقتصادی. نکته این است که شاه دزدها، فریاد آی دزد و واعدالت سر میدهد.
اگر آمریکا قاتلین آبراهام لینکلن و کندی و مالکوم ایکس و... را معرفی و ترامپ را به جای تخلفات مالیاتی و متلک به دختران و آفتابه دزدی و از این قبیل شوخیها، به خاطر حمله 6 ژانویه به کنگره و ترور سپهبد سلیمانی که باعث اخراج آمریکا از منطقه و تک دورهای شدن ترامپ و ویرانی اسرائیل و... شد، محاکمه کرد، نشاندهنده اراده فسادستیز آمریکاست وگرنه مردم جهان از این خیمه شب بازیها بسیار دیدهاند. اگر رسانههای ایران، خودشان در معرفی مفسدین پیش قدماند نشانگر برنتابیدن فساد و جدیت مبارزه با فساد است و اگر آمریکا و اروپا در مبارزه با فساد لاپوشانی میکنند به دلیل مرگ «عدالت برای همه» در آنجاست. بیماری و عوارض پوستی، نشانه مبارزه بدن سالم با میکروب و ویروس است وگرنه لاشه مُرده که هیچ واکنشی به بیماری ندارد، لانه میکروبها ویروسهاست.
دروغشویی این است که فریاد زنده باد وطن، مقدمه درخواست از دشمن برای حمله به وطن بشود. و اشک برای مردم، به افتادن روی دست و پای شیطان برای تحریم ایرانیان برسد. یا دعوت به مبارزه با حکومت توسط فراریهای ترسو. یا توصیه کم فهمانِ احمقی که جرأت یک شعار دادن در مقابل هتل هیئت ایرانی در آمریکا را نداشتند، از مردم برای تسلیم خودشان به نیروهای امنیتی تا ترسشان بریزد. سالها میگفتند «مشکل جمهوری اسلامی همین یک تار موست؟» ولی یک سال است خودشان را با تکرار بیسابقه وله و کلیپ و کپشن و... پاره پاره میکنند تا جمهوری اسلامی را وادار به برخورد با کشف حجاب کردهها بکنند و از متانت، صبر و مردم دوستی حکومت ایران، دیوانه شدهاند.
بدبختی آوارگانی که اینگونه رقاص شبانهروز شیطان و صهیونتر از اسرائیلیان شدهاند، تمدید مجوز اقامت و چنددلاری است که بابت بهائی شدن یا وطن و عقل و شرف فروشی جلوشان میاندازند. و خاک بر آنچه گرفتند و افسوس از آنچه مفت فروختند. ای کاش قبل از این خودسوزی، روی آخرین توصیهای که پس از دوشیدن شیر و شیره گرفتن به آن خودفروش گفتند اندیشه میکردند «هویت و اسمت را عوض کن»