نامــهنگاری با رئیس مجلس خبرگان رهبری
سید یاسر جبرائیلی
روایتهای متعدّدی درباره برخی ویژگیهای فردی آیتالله منتظری وجود دارد که به وضوح نشان میدهد برخی رفتارها و کردارهای ایشان بههیچرو در شأن رهبری انقلاب اسلامی نبود و ممکن بود با رهبر شدن ایشان، به این جایگاه لطمات جدّی وارد شود. ازجمله آقای علیاکبر ناطق نوری میگوید: «من دوره وزارت کشوریام تمام شده بود. آقای زرگر آن موقع مسئول دادگاه مبارزه با موادّ مخدّر بودند. ایشان به من گفتند یک بحثی راجع به مسئله موادّ مخدّر و قاچاقچیان هست و یک قانونی است که آقای منتظری نقد و اعتراض دارند. من میخواهم بروم پیش ایشان، منتها شما اگر با من بیایید خیلی بهتر است؛ چون بهتر میتوانی تبیین کنی و وزیر کشور هم بودی و این مسائل دستتان بوده. با هم رفتیم که راجع به این مسئله موادّ مخدّر و دادگاه مبارزه با موادّ مخدّر صحبت کنیم. وقتی ما رفتیم دیدیم مرحوم شهید حکیم و جمعی از فرماندهان ارتش خدمت ایشان هستند. خب! آقای منتظری قائممقام بودند و مسئولیّت اسرای عراقی با ارتش و این تیم بود و در رأس آنها هم مرحوم شهید آقای حکیم بود که مسائل را هماهنگ میکرد. ما هم نشسته بودیم در نوبت که آقایان صحبتشان را کنند و بروند و بعد ما بحثمان را با ایشان داشته باشیم... آقای حکیم شروع کرد به عربی صحبت کردن. ایشان فارسی هم بلد بود ولی عربی را روانتر صحبت میکرد و به همین خاطر معمولاً عربی صحبت میکرد. شروع کرد از اینکه به ما وقت ملاقات دادید و خدمت شما رسیدیم و با زبان عربی تقدیر کند و یک مقدار که صحبت کرد، آقای منتظری به او گفت خب! فارسی حرف بزن! مرحوم والدتان فارسی بلد بود؛ یعنی مرحوم آیتاللهالعظمی حکیم. یکدفعه این شوخی را کرد که مَثَل معروفی است که گاهی میگویند الولد الچموش یشبه بالعموش، اینجا ایشان گفت الولد الچموش یشبه بالاَبوش! منظور اینکه شما شبیه پدرتان هم باشید باید فارسی بلد باشید. این حرف برای من خیلی سنگین تمام شد. بالاخره ارتشیها برای قائممقام رهبری یک ارزش و جایگاهی قائل هستند، با این ادبیّات هم که آشنا نیستند، یکدفعه ببینند که ایشان به آقای حکیم اینچنین حرفی بگوید؛ برای من خیلی گران تمام شد و من پیشانیام را گرفتم و فشار دادم و در واقع به خودم فشار آمد. خب! تعجّب هم کردیم و وقتی آمدیم بیرون به آقای زرگر گفتم واقعاً مقام قائممقامی اقتضا نمیکرد ایشان اینطوری صحبت کند. اینها ارتشی هستند، یک سلسلهمراتبی را باید مراعات کنند. خیلی برایمان گران و سخت بود.»1
این قبیل حاشیهزیستیها و رفتارهای دور از شأن که در حیات سیاسی آیتالله منتظری فراوان دیده میشود، مقتضای شخصیّت رهبر انقلاب اسلامی نبود. به هر صورت، خبرگان در آستانه تصمیمی بزرگ درباره آینده رهبری انقلاب اسلامی بود و در آن مقطع، آیتالله منتظری تنها گزینه بهشمار میرفت.
آیتالله منتظری در جریان محتوای اجلاس تیرماه خبرگان قرار گرفته بود. این بود که سیام شهریورماه طیّ نامهای به آقای مشکینی رئیس مجلس خبرگان رهبری، با اشاره به صحّت و سلامت امام(قدّسسرّه)، بحث درباره مصداق در خبرگان را
صلاح ندانست:
بسم الله الرحمن الرحیم
حضور محترم برادر ارجمند آیتالله مشکینی ریاست مجلس خبرگان (دامت برکاته)
پس از سلام و آرزوی موفّقیّت برای جنابعالی و اعضای محترم مجلس خبرگان دامت برکاتهم بحقّ محمّد و آله الطاهرین، به عرض میرساند از قرار مسموع در جلسهای که چند ماه قبل در رابطه با اصل 107 قانون اساسی و تعیین شرایط و خصوصیّات برای رهبر آینده تشکیل شده، صحبت از حقیر فقیر سراپا تقصیر به میان آمده و تصمیم نهایی به جلسه آینده موکول شده است. اینجانب با ایمان و احترام نسبت به آقایان محترم و موقعیّت خطیر و قانونی مجلس خبرگان تذکّراً عرض میکنم که در شرایطی که بحمدالله و منّته رهبر بزرگ اسلام و انقلاب حضرت امام خمینی(مدّظلّهالعالی) با برخورداری کامل از نعمت صحّت و سلامت و توفیقات الهی در رهبری انقلاب و کشور موفّق و مشمول الطاف خاصّه خدای منّان و دعای خیر حضرت ولیّ عصر(عجّلاللهتعالیفرجه) میباشند و با وجود شریف حضرات علمای اعلام و مراجع تقلید دامتبرکاتهم در چنین شرایطی مطرح نمودن شخص مخلص، شایسته و صلاح نبوده است. ما همه امید وافر داریم و در دعاهای خود از خدای منّان پیوسته خواسته و میخواهیم که خداوند متعال تا ظهور حضرت ولیّ عصر (ارواحنا له الفداء) به رهبر بزرگ انقلاب طول عمر و سلامتی کامل عنایت فرماید تا دیگر نیازی به تعیین یا اعلام خبرگان معظّم نباشد. وانگهی تعیین شخص، آنهم من طلبه، یک نحو اهانت نسبت به معظّمٌلّه و حضرات آیات عظام تلقّی میشود، و طول عمر و قصر عمر دست خدا است و نباید ملاک قضاوت باشد. البتّه بحث کلّی مانعی ندارد ولی بحث شخصی ظاهراً به مصلحت نیست.
والسّلام علیکم جمیعاً و رحمةالله و برکاته
حسینعلی منتظری2
آقای مشکینی در پاسخ به این نامه، این موضع آیتالله منتظری را با ملاحظه عظمت روح و صفای باطن ایشان، امری مترقّب دانست. متن پاسخ ایشان در شماره بعد خواهد آمد...
پانوشتها:
1- روزنامه وطن امروز، 12/10/1396
2- حسینعلی منتظری، پیشین، صص 474 _ 473