وحدت امت اسلامی راهبردی مهم برای نقشآفرینی در تحولات آینده جهان-بخش پایانی
پیشرفت همهجانبه کشورهای اسلامی در سـایه وحـدت
گروه گزارش
راهبرد وحدت، راهبردی همیشگی و غیرقابل تغییر در مقابل دشمنان و برای تقویت درونی امت اسلامی است که قطعاً موجب خواهد شد در نظم جدید قدرت، نقش ویژهای را برای کنش مسلمانان تعریف نماید. این راهبرد مهم از قبل پیروزی انقلاب مورد توجه رهبران انقلاب بوده و همچنان مورد تاکید ایشان میباشد.
«وحدت»، دغدغه بسیاری از مسلمانان بوده و به انحای مختلف از آن نوشته شده و گفته شده و در پیرامونش بحث و گفتوگو صورت گرفته است. در میان همه حرکتهای وحدتبخش، انقلاب اسلامی نور امیدی در دلهای مسلمانان روشن کرد. مردی «برخاسته» بود تا خود را به حرفها و شعارها و کتابها قانع نکرده باشد. او با اتکا و اعتماد بر دست قدرت الهی؛ انقلاب اسلامی ایران را انقلابی برای همه مسلمانها و مستضعفان عالم معرفی نمود.
پس از امام، آنکه متعهد به قرارِ این عهد شد، خود از پیشگامترین «قیامکنندگان» برای وحدت قوم نبوی بود. از همان «ایرانشهر»، که قرار بود «تبعیدگاه» او در دوران طاغوت پهلوی باشد، سنی و شیعه را «جمع» کرد.
رهبر انقلاب از روزهای تبعید در ایرانشهر میگوید: «بزرگان مبارزه انقلابی در آن روز - که هنوز خبری از حکومت اسلامی و جمهوری اسلامی نبود - در جهت وحدت شیعه و سنی تلاش میکردند. من خودم در بلوچستان تبعید بودم... دستگاهها نمیخواستند بگذارند تلاشی از سوی ما انجام بگیرد؛ اما در عین حال ما گفتیم بیایید کاری کنیم که یک نشانهای از اتحاد شیعه و سنی را در این شهر نشان بدهیم؛ که این مسئله هفته وحدت - ولادت نبی اکرم در دوازدهم ربیعالاول به روایت اهل سنت، و در هفدهم ربیعالاول به روایت شیعه - آن روز به ذهن ما رسید و در ایرانشهر آن را عمل کردیم؛ یعنی از دوازدهم تا هفدهم جشن گرفتیم. این یک فکر عمیقی بوده است، مال امروز و دیروز نیست.» (25 مهر 1390)
آن فکر ابتدایی، به دوران مبارزه محدود نشد و با پیروزی انقلاب اسلامی، وحدت ادامه یافت. «هفته وحدت» به اشاره امام و همت اصحاب انقلاب، سال به سال پررونقتر و ریشهدارتر شد. اهل سنت نیز به امر امام و حکم قانون، همچون سایر مردم کرسی مجلس گرفتند و خود بر سرنوشت شهرها و روستاهایشان حاکم شدند. جنگ هم که آمد، خیلیهایشان با بعثیان دروغگو که ادعای تسنن داشتند سینه به سینه پیکار کردند.
تفرقهای دشمنساز
وحدت چیزی نیست که بگوییم آن را داشته باشیم یا نداشته باشیم. وحدت در امت اسلامی یک امر مسلم و پذیرفته شده است که پیامبر(ص) هنگام هجرت خود میان دو قوم حاضر در مدینه ایجاد کرد.
مولوی محمد اسحاق مدنی، رئیس شورای عالی مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی با بیان این مطلب در سخنرانی قبل از خطبههای نماز جمعه تهران اظهار میدارد: «پیامبر رحمت (ص) میان هر فرد مهاجر و هر فرد انصار در مدینه یک برادر قرار داد ولی برای علی (ع) کسی را برادر قرار نداد که علی (ع) به رسولالله (ص) عرض کرد که برای من برادری تعیین نکردهاید که ایشان فرمودند تو در دنیا و عقبی برادر منی. در قرآن هم آیه و اعتصموا بحبل الله امر به وحدت کرده است.»
او ادامه میدهد: «دوستان نادان مسلمان و دشمنان دانا هستند که ما را دچار تفرقه کردهاند. در صدر اسلام این چنین مشکلاتی نبود اما بعد از رحلت پیامبر اسلام(ص) اختلافاتی ایجاد شد؛ با این حال امروز می بینیم که برخی از مسلمانان یکدیگر را می کشند و اموال یکدیگر را می برند و همدیگر را تکفیر می کنند؛ چرا؟ چون عدهای مسلمان نادان مسائل اساسی مسلمانان که عزت و شکوه جهان اسلام است را کنار گذاشته و به یکسری مسائل فرعی چسبیده و فکر میکنند که با این شیوه به مذهبشان کمک میکنند. حال آنکه نمیدانند وقتی اساس اسلام در خطر افتاد مذاهب هم در خطرند و وقتی اسلام نباشد، هیچ شیعه یا سنی نمی تواند مذهب خود را حفظ کند.»
مولوی مدنی میگوید: «بعد از انقلاب خیلی درباره وحدت مسلمانان بحث شده ولی عدهای هنوز نمیخواهند آن را باور کنند و از کمک کردن به دشمن دست بردارند؛ دو مسئله در میان اهل سنت از مسلمانان شایع شده یکی اینکه شیعهها قرآن را قبول ندارند و قرآن شیعهها با اهل تسنن فرق دارد؛ معلوم است که اگر یک اهل سنت این گزاره را بپذیرد، به وحدت توجه نمی کند. مسئله دیگر اینکه در میان شیعهها شایع شده که اهل تسنن محبت اهل بیت را ندارند حال آنکه این چنین نیست و قرآن شیعه و سنی یکی است؛ همچنین اگر شیعیان می خواهند به محبت اهل سنت به اهل بیت علیهمالسلام پی ببرند، به کتب آنها مراجعه کنند که در روایات مندرج در کتب آنها آمده که پیامبر به علی فرمودند علی جز منافق با تو دشمنی نمیکند و هیچ کس تو را دشمن نمیدارد.»
اهتمام ویژه رهبر انقلاب به مسئله وحدت
مروری بر راهبردها و اقدامات رهبر معظّم انقلاب در سالهای پس از انقلاب اسلامی تاکنون، نشاندهنده دغدغه و اهتمام ویژه ایشان به موضوع «وحدت» است. ایشان از سال ۱۳۶۹ و در اوایل زعامت امت اسلامی، با فرمان تشکیل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی – که پس از چند سال برگزاری کنگره سالیانه وحدت اسلامی صورت گرفت – اقدامی ماندگار برای تألیف قلوب مسلمانان از طریق همنشینی و همفکری علمای بلاد انجام دادند و این شجره طیبه که 33 سال از عمر آن میگذرد، بستری کمنظیر برای وحدت شیعه و سنی علیه دشمن مشترک شده است.
رسانه خط حزبالله در این باره مینویسد؛ رهبر انقلاب در تمام این سالها، علاوه بر تعامل مستمر با علمای اهلسنت از کشورهای مختلف، با چند اقدام تاریخی تلاش کردند تا بیش از پیشزمینههای خصومت و بددلی پیروان مذاهب اسلامی را – که با فعالکردن گسلهای اختلاف و دشمنی توسط سرویسهای جاسوسی دشمن و افراد جاهل دنبال میشود – کمتر و کمتر کنند. فتوای حرمت اهانت به مقدسات اهلسنت، نمونه ماندگار این تدابیر دلسوزانه و تمدنساز بوده است.
«اهانت به نمادهای برادران اهلسنت، از جمله اتهامزنی به همسر پیامبر اسلام، عایشه حرام است. این موضوع شامل زنان همه پیامبران و بهویژه سیدالانبیاء پیامبر اعظم حضرت محمد (ص) میشود.» (رهبر انقلاب – 8 مهر 1389)
علاوه بر این فتوای تاریخی، سفرهای تاریخی ایشان به مناطق سنینشین همچون سیستان و بلوچستان در سال ۱۳۸۱ و کردستان در سال ۱۳۸۸ و دیدارهای صمیمانه با مردم مناطق مختلف و سران اقوام و علمای اهل تسنن، همگی نشاندهنده اهتمام ویژه و دغدغه راهبردی ایشان، برای وحدت مسلمانان در ایران و جهان اسلام بوده است.
اهمیت راهبرد وحدت در گام دوم انقلاب اسلامی
امروز و در گام دوم انقلاب اسلامی که دشمنان این ملت و مسلمانان جهان بیش از هر زمان دیگری، بر طبل تفرقه و تشتت میان پیروان پیامبر خاتم(ص) میکوبند و تلاش میکنند تا هر رویداد یا مسئله کوچکی را به یک حادثه بزرگ برای تضعیف قدرت مسلمانان و نابودی جهان اسلام تبدیل کنند، توجه به ابعاد پیچیده و چندلایه این توطئه شوم و خنثیسازی آن، بیش از هر زمان دیگری برای جوامع اسلامی واجب و حیاتی است و این پیوند مبارک، زمینهساز رشد و تعالی مسلمانان و دستیابی به تمدن نوین اسلامی است که در آن، آحاد مسلمین در عین اعتقاد به مقدسات خود، بر مشترکات حیاتبخش اسلام در مقابل دشمن مشترک پافشاری کنند.
آیتالله علیرضا اعرافی، مدیر حوزههای علمیه کشور میگوید: «امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند آن هستیم که به هویت امت اسلامی، معارف وحدت بخش و انسجامآفرین اسلام باز گردیم؛ زمانی که ما از وحدت اسلامی، همکاری ها، هماهنگی و همافزایی سخن به میان میآوریم میتوانیم آن را در دو سطح بررسی کنیم. سطح اول، سطح عمیق و بنیادین وحدت و سطح دوم، لایههای عملیاتی و میدانی آن است.»
او ادامه میدهد: «در موضوع وحدت، سه محور اساسی نیز وجود دارد که در آن علما و صاحبنظران باید قواعد و مبانی وحدت را تقویت کنند. اولین محور، مباحث کلامی است، در کلام اسلامی نگاه مسلمین باید به مسئله وحدت یکدست باشد و همه ما وظیفه داریم که به آراء و عقاید کلامی که ترمیم کننده زیرساختهای امت واحده اسلامی است، توجه داشته باشیم.»
آیتالله اعرافی، تصریح میکند: «همه مذاهب اسلامی ضمن حفظ نظرات و عقایدی که دارند باید قواعد کلامی و فلسفی که تامینکننده وحدت امت اسلام است را اشاعه دهند.
مدیر حوزههای علمیه، دومین محور مسئله وحدت را توجه به فقه اسلامی و فقه مذاهب دانسته و اظهار میدارد: «بیشک در فقه اسلامی قواعد بسیار روشنی وجود دارد که همه امت اسلامی را به سمت یکپارچگی و انسجام دعوت میکند. سومین محور، رعایت اخلاق اسلامی است. بیتردید این سه ضلع مثلث مبادی و مبانی وحدت اسلامی، یعنی کلام، فقه و اخلاق، بهوجود آورنده یک امت واحده و یک تمدن نوین اسلامی یکدست و یگانه خواهد بود.»
او تاکید میکند: «بر همه ما مسلمانان واجب است تا با همکاری و تعامل گسترده، قواعد مشترک را به دست بیاوریم. کنفرانس بینالمللی وحدت باید بتواند مراکز علمی و نهادهای دینی امت اسلام را به سمت اقدامات بنیادی و عمیق در معانی و مبانی وحدت هدایت کند و همه مسلمانان را به سوی این کارهای مشترک بنیادی سوق دهد.»
مدیر حوزههای علمیه کشور میافزاید: «محور دوم، محور میدانی و عملیاتی وحدت است، ما در این عرصه هم باید موانع بر سر راه وحدت را تشخیص دهیم و هم به راهکارهای عملیاتی برای زنجیرهسازی امت اسلام و انسجام بخشی به مسلمانان دست یابیم. یکی از موانعی که باعث میشود از انسجام مسلمانان جلوگیری شود، عدم باور هویت اسلامی است که باید برای آن چارهاندیشی شده و نشستهای متعددی در زمینه آن برگزار شود تا حس یگانگی و عناصر هویتی مشترک اسلام برای مسلمانان و کشورهای اسلامی تقویت گردد. مانع دیگر این است که امت اسلام، به ظرفیتها و تواناییهای جمعی خود، باور و اعتماد لازم را ندارد. اگر این نیروی عظیم اسلامی امکانات، ظرفیتها و استعدادهای خود را باور کند، آن زمان میتوانیم به سمت تجمیع و قدرت سازی حرکت کنیم.»
آیتالله اعرافی، با بیان اینکه فقدان نقشه راه تولید قدرت جدید فکری، معرفتی، سیاسی سومین مانع انسجام مسلمانان است، میگوید: «در این زمینه نیازمند نقشه راه قوی هستیم، ما در این مسیر ضعفهایی داریم که باید برطرف شود. چهارمین مانع، نبود ساز و کار برای حل مناقشات در جهان اسلام است. پنجمین مانع بر سر راه انسجام اسلامی، رواج اندیشههای افراطی است. اندیشههایی که وحدت را نمیپذیرند، تمامی مسیرها را برای گفتوگو و تعامل میبندند. ششمین مانع وجود رژیم غاصب صهیونیستی است که در قلب جهان اسلام قرار گرفته و موجب فتنهاندازی و تفرقه میان حکومتهای اسلامی است. گفتمان انقلاب اسلامی و محور مقاومت، اندیشهای جز وحدت و همگرایی را تعقیب نمیکند و دست انقلاب اسلامی برای همبستگی به روی همه مسلمانان گشوده است.»