مناسبات جمهوریّت و اسلامیّت در انتخاب ولیّ فقیه- ۴۲
خطای تشخیص در پیشبینی نظر امام(ره)
سید یاسر جبرائیلی
تعیین شش نفر بهعنوان گروه تحقیق
درباره همه افراد در مظان
صحبتهای موافقان و مخالفان طرح تعیین آیتالله منتظری بهعنوان مصداق رهبری تا ساعت نوزده روز 26 تیرماه 1364 به طول انجامید امّا به پایان نرسید. لذا خبرگان باید درباره نحوه ادامه مباحث تصمیم میگرفتند. یک نظر این بود که اجلاسیّه روز بعد یعنی پنجشنبه 27 تیرماه نیز ادامه یابد؛ نظر دیگر این بود که پس از نماز مغرب و عشاء دو ساعت دیگر بحث شود؛ عدّهای نیز گفتند اعضای خبرگان به شهرهایشان بروند و ابتدای هفته بعد برگردند. نهایتاً آقای مشکینی پیشنهاد داد که برای سه ماه دیگر وقتی تعیین شود؛ در این مدّت در اطراف موضوعاتی که مطرح شد تحقیق شود و سپس مجدّداً بحث کنند. با موافقت اعضا، این پیشنهاد تصویب شد. سپس آقای امینی پیشنهاد داد که در این فرصت، چند نفر مأمور تحقیق درباره افراد در مظانّ رهبری شوند. این پیشنهاد مورد استقبال قرار گرفت و آیتالله خامنهای، آقایان کریمی، موحّدی کرمانی، امینی، صالحی و طاهری را برای این مأموریّت پیشنهاد کردند. برخی از این آقایان عذر آوردند و نهایتاً ترکیب کمیسیون تحقیق شش نفر به این شکل تعیین شد: آقایان کریمی، مؤمن، موحّدی، راستی، صانعی و طاهری.1
چرا آیتالله منتظری؟
همانگونه که از مباحث و مذاکرات خبرگان پیدا است، اکثر اعضا با این مسئله که آیتالله منتظری ردای رهبری آینده انقلاب را به تن کنند، مخالفتی نداشتند و اگر بحث و اختلافی هست، مربوط به سازوکار و شکل تعیین ایشان است. این اجماع، تا حدود زیادی ناشی از تصویری است که اعضا از سوابق آیتالله منتظری و مهمتر از آن جایگاه ایشان نزد امام(قدّسسرّه) دارند. خبرگان مکرّر برای تأیید آیتالله منتظری به توجّهات و ارجاعات امام(قدّسسرّه) به ایشان استناد میکردند. دراینباره، علاوه بر آنچه در لابهلای اظهارات اعضای خبرگان دیدیم، باید به سخنان آقای مازندرانی در اجلاسیّه سوّم نیز اشاره کرد که گفت: «من از مشی امام در طول حرکت انقلاب فهمیدم که ایشان عنایتی فوقالعاده به حضرت آیتالله منتظری دارند. تصریحات و تلویحات و اشارات درباره آیتالله منتظری زیاد است و در مرئی و منظر امام هم این مسائل گفته میشود و امام رد نمیکنند.»2 امام(قدّسسرّه) بهاندازهای برای خبرگان مرجعیّت و حجّیّت دارد که فردی چون آقای آذری قمی میگوید معتقد است که اگر امام(قدّسسرّه) به تنهایی نیز آیتالله منتظری را تعیین نمایند، کفایت میکند: «اگر ایشان تأیید بکنند، همان یک نفری هم کافی است... یعنی خود او آن شرایط لازم را ببیند و بعد حکم بکند به مسلمانها و مردم، که این را من رهبر قرار دادم.»3
تصوّر اعضای خبرگان این بود که امام(قدّسسرّه) آیتالله منتظری را برای رهبری آینده در نظر دارند و برای مقابله با پیشامدهای ناگوار، باید در اسرع وقت، وظیفهای را که قانون اساسی در این زمینه به دوششان گذاشته، انجام دهند؛ لذا مسئله بهقدری برای خبرگان بدیهی است که برای اقدام خود نهتنها نیازی به مشورت با امام(قدّسسرّه) نمیبینند، بلکه هم در بیان فضایل آیتالله منتظری، و هم اساساً در تبیین صلاحیّت ایشان برای رهبری انقلاب، محور استدلالها، تأییدات امام(قدّسسرّه) است. فراتر از این، اعضای خبرگان تصمیم درباره رهبری آینده در زمان حیات امام(قدّسسرّه) را ازاینجهت یک مزیّت میدانند که این انتخاب، تأیید امام(قدّسسرّه) را نیز به همراه خواهد داشت. حضرت آیتالله خامنهای میگویند: «ماها اصلاً فکر نمیکردیم که امام با این قضیّه مخالف باشد. ما خیلی بعدها ـ نه اینکه همان وقت هم بلافاصله ـ شنیدیم که امام مخالف بودهاند. قضیّه آقای محمّدی گیلانی و ملاقاتش با امام و پیغام به آقایهاشمی رفسنجانی را من سالها بعد شنیدم. اصلاً گمان نمیکردیم امام با این قضیّه مخالفتی داشته باشد. فکر میکردیم این چیزی است که حتماً امام [با آن] موافق است. شاید اگر کسی آن وقت میگفت امام مخالف است، ردّش میکردیم که چطور چنین چیزی ممکن است؟ به نظر ما این کار کاملاً یک کار درست، یک پیشبینی منطقی برای آینده بود.»4
امّا چرا درباره آیتالله منتظری چنین تصویری در ذهن خبرگان ترسیم شده بود؟ بخشی از دلایل این امر در اظهارات خبرگان مشخّص است، امّا مروری دقیقتر بر فضایل و سوابق آیتالله منتظری میتواند پاسخ این پرسش را روشن سازد.
فقیه عالیقدر
آیتالله حسینعلى منتظرى در سال 1301 خورشیدى در شهر نجفآباد اصفهان به دنیا آمد. از هفتسالگى آموختن را با ادبیّات فارسى و سپس صرف و نحو عربى آغاز کرد، و در دوازده سالگى وارد حوزه علمیّه اصفهان شد. در اصفهان به مدّت هفت سال نزد اساتید بزرگى چون حاجآقا رحیم ارباب و حاج شیخ محمّدحسن عالم نجفآبادى تحصیل کرد. در نوزدهسالگى اصفهان را به قصد ادامه تحصیل در قم ترک نمود. در قم از محضر اساتیدی چون آیتالله حسین بروجردی، حضرت امام خمینی، آیتالله بهاءالدّینی، آیتالله حاج شیخ عبدالرّزاق قایینى، آیتالله حاج سیّدمحمّد محقّق یزدى، آیتالله حجّت تبریزی، آیتالله حاج سیّد صدرالدّین صدر و برخی دیگر از اساتید بزرگ آن زمان بهرهمند شد...
پانوشتها:
1- همان، صص 436 تا 451
2- همان، صص 399 تا 402
3- همان، ص 394
4- مرکز اسناد دفتر حفظ و نشر حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای(مدّظلّهالعالی)