مقاومت در برابر پاکسازی نفوذیها
سید یاسر جبرائیلی
نزدیکان و دوستداران آیتالله منتظری در مقاطعی، به ویژه پس از تذکّرات و هشدارهای امام(قدّسسرّه)، تلاشهای زیادی برای اصلاح بیت ایشان انجام دادند؛ امّا این تلاشها ناکام ماند. آقای مقتدایی نقل میکند که یک شب در منزل ایشان، آقایانهاشمی رفسنجانی و ربّانی املشی، پدر عروس آیتالله منتظری، که در آن زمان دادستان کلّ کشور و از اعضای مجلس خبرگان بودند، حدود دو ساعت با آیتالله منتظری صحبت کردند که بیتشان را اصلاح کنند. ایشان به خاطر میآورد که آن شب «آقای ربّانی املشی به آیتالله منتظری گفت: «من حاضرم از دادستانی کل استعفا بدهم و بیایم در درب بیرونی منزل شما بنشینم و رفتوآمدها و ملاقاتهای شما را کنترل کنم. من میشوم رئیسدفتر شما.» امّا بعد از دو ساعت صحبت کردن، اگر آقای منتظری محکمتر از اوّلش نبود، ضعیفتر هم نشده بود. یعنی آنهمه صحبت هیچ تأثیری در ایشان نکرد؛ با اینکه میدانست اینها دلسوزی میکنند.»1 سیّدمهدی هاشمی از این موضع آقای ربّانی املشی علیه خود خبردار شده بود و لذا تصمیم به حذف ایشان گرفت.
او بعدها در اعترافات خود گفت که توسّط یکی از افرادش، آقای ربّانی املشی را با پودر سرطانزا مسموم کرده و ایشان به احتمال قوی براثر همین اقدام مدّتی بعد دچار بیماری سرطان شده است.2 روز هفدهم تیرماه 1364 یعنی چند روز پیش از برگزاری اجلاسیّه سوّم مجلس خبرگان و طرح آیتالله منتظری بهعنوان مصداق رهبری، آقای ربّانی املشی دارفانی را وداع گفت.
بااینوجود، همه ابعاد نفوذ و انحراف در بیت آیتالله منتظری در زمان بررسی طرح تعیین ایشان بهعنوان مصداق رهبری، برای اعضای خبرگان روشن نبود. سیّدمهدی هاشمی اگر فرد فاسد، منحرف و قاتلی بود و حتّی اگر همه اعضای خبرگان اشراف کاملی به سابقه وی داشتند، صرف حضور وی در بیت آیتالله منتظری، دلیلی بر صلاحیّت نداشتن آیتالله منتظری برای رهبری آینده نبود. یک فرد منحرف به بیت یک شخصیّت مهم راه یافته بود و باید تلاش میشد
آیتالله منتظری از زیر نفوذ وی خارج شود.
آیتالله خامنهای دراینباره میگویند: «من خوب واقف بودم [به اینکه] آن کسانی که حول و حوش آقای منتظری بودند، چکار دارند میکنند و [اینکه] آنها بر ذهن آقای منتظری تسلّط داشتند. این را میدانستیم منتها این از اینکه ما نسبت به آقای منتظری یک چنین تصمیمی بگیریم مانع نمیشد. ما سعیمان بر این بود بلکه آقای منتظری را از زیر نفوذ آنها خارج کنیم یا ایشان را از آنها جدا کنیم یا تصمیمات آنها را خنثی کنیم که در خیلی موارد معدودی هم احتمالاً شده بود اما اغلب موارد نمیشد یعنی آنها بر ذهن آقای منتظری تسلّط داشتند. بنابراین ما میدانستیم که گروهی حول و حوش ایشان هستند و دارند فعّالیّت میکنند. البته آنچه بعدها با دستگیری سید مهدی هاشمی آشکار شد، نه. برای ما معلوم نبود که اینها یک گروه سازمانیافته منظّمی هستند که مقدّمات حتّی حرکت مسلحانه را برای یک روزی دارند فراهم میکنند. این برای ما روشن نبود امّا اینکه اینها گروه خطرناکی هستند و خیلی خود رأیند، تندرواند چرا، برای ما روشن بود.»3
این بود که در جلسه خبرگان، مسئله بیت آیتالله منتظری بهعنوان یک نقطهضعف، امّا مسئلهای قابل رفع و حتّی قابل اغماض، مطرح شد و گذشت. آقای آذری قمی ضمن همه تعاریف و تأییدهای خود از آیتالله منتظری، تنها کسی بود که پشت تریبون خبرگان به وجود این «نقطهضعف» در ایشان اشاره کرد: «نقطهضعفی که من در ایشان سراغ دارم، مسئله آن افرادی است که با ایشان هستند که این را من میدانم مصادر خیلی عالی هم نگران از این موضوع هستند و این باید به یک شکلی حل بشود... [امّا] در جای دیگری سراغ نداریم که این نقطهضعف وجود نداشته باشد. تنها این نقطهقوّت _ تا آنجا که ما شنیدهایم چه در مراجع گذشته و چه در مراجعی که ما معاصرشان بودیم و خدمتشان رسیدیم _ تنها این نقطهقوّت به حدّ اعلی در امام وجود دارد که در هیچ جا ما نشنیدیم کسی اینجور مسلّط باشد و کسی از «بیت» و اطرافیان و فرزند و دیگران نتواند در او نفوذ کند... ولی ما ملاکمان اقوی از دیگران بودن و دورتر از این نقطهضعف بودن است... بینی و بینالله ما با وجود همین نقطهضعف، فرض کنیم که قابل رفع هم نباشد و باقی هم باشد، کسی را بهتر از ایشان سراغ نداریم.»4
پانوشتها:
1- آرشیو مؤسّسه فرهنگی _ پژوهشی انقلاب اسلامی
2- مرکز اسناد انقلاب اسلامی، سند اعتراف مهدی هاشمی به ترور بیولوژیک آیتالله ربّانی املشی، کد خبر: 3125
3- مرکز اسناد دفتر حفظ و نشر حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای(مدّظلّهالعالی)
4- مشروح مذاکرات مجلس خبرگان، دوره اوّل، اجلاسیّه سوّم، صص 396 _ 391