تغییرات دوباره در مدیریت ارشد ورزش (نکته ورزشی)
سرویس ورزشی-
حقیقت این است که ورزش ایران برای روبهراه شدن و سامان یافتن به معنای دقیق و علمی آن، کارهای بسیار زیادی برای انجام دادن دارد و متاسفانه نقطه اشتراک مدیران ورزش، چه آن وقت که معاون رئیسجمهور عهدهدار آن بود و چه حالا که وزارت و وزیر، سکان را به دست دارند، این بوده که این کارهای بسیار و این مسائل لاینحل و بر زمین مانده را حل نکردند و بعضا حتی از حرف زدن درباره آنها هم اکراه داشتند و میترسیدند. سیاستها در ورزش تاکنون اغلب مبتنی بر «روزمرگی» و «باری به هرجهت» بوده و کمتر از برنامههای کوتاه و بلندمدت در آن خبر و نشانی در دست داشتهایم. ای کاش حالا که آقای هاشمی در صورت تایید مجلس، سکان هدایت ورزش را حداقل برای دو سال آینده در دست خواهد داشت به طور شفاف و صادقانه برای اهالی ورزش، رسانهها، کارشناسان و... بگوید که قرار است در دوره مدیریتی خود چه کند و دقیقا سراغ کدام مسئله یا مسائل ورزش برود. اینطوری هم تکلیف اهالی ورزش روشن است و هم کارشناسان و رسانهها و جایی مثل همین کیهان ورزشی، توقعات خود را تنظیم میکنند و مرتب با به رخ کشیدن انتظارات و آرمانها و... مدیریت ورزش را به نقدهای اعتراض گونه دچار نمیسازند.
تصور ما و خیلیهای دیگر این بوده که هر مدیری که برای اداره ورزش میآید به قصد پایان دادن به وضع موجود و دست زدن به تغییرات اساسی و اصلاحات ریشهای و تحقق اهداف ملی و آرمانهای انقلابی میآید، یعنی توقع از مدیریت ورزش در اوج است. این است که عرض میکنیم خوب است ایشان صادقانه و شفاف با مردم در میان بگذارد در این دوره و مقطع مدیریتی با چه ماموریتی آمده و قرار است چه کارهایی انجام دهد و یا اصلا قرار نیست کار خاصی انجام دهد و وظیفه دارد دست به عصا و کجدار و مریز تا پایان کار دولت عمل کند و...
همانطور که بالاتر هم اشاره شد در ورزش ما کارهای انجام نشده و معطل مانده زیادی وجود دارد که لاینحل و بر زمین مانده است. انتظار از وزیر ورزش دولتی که با شعار کار و خدمت به میدان آمده و خود را دولتی انقلابی و مردمی میداند، این است که شجاعانه و جهادی به سوی مشکلات و مسائل دستوپاگیر ورزش حمله کند و مدبرانه و عاقلانه با آنها و مسببان، درافتد و از چیزی نترسد. این اتفاق در دوره اولین وزیر ورزش دولت انقلابی و مردمی به هیچ وجه رخ نداد و توقعات و انتظارات برآورده نشد، به طوری که میشود گفت کوچکترین تفاوتی میان عملکرد وزیر چنین دولتی با وزرای قبلی که چنین ادعاهایی هم نداشتند، وجود نداشت. کارنامه وزیر قبلی حتی اگر مسئله سقوط هلیکوپتر و عوارض ناشی از آن (که امیدواریم آقای سجادی و سایر حادثهدیدگان در سلامتی کامل باشند) هم در میان نبود، آنچنان ضعیف بود که ادامه کار ایشان را در این سمت مهم و به نوبه خود حساس، با علامت سؤال بزرگی مواجه میکرد.
بارها نوشتهایم و به این حرف اعتقاد داریم که ورزش ایران خوشبختانه از توان و استعداد ذاتی برخوردار است و جوانان برومند این سرزمین بارها ثابت کردهاند که در رشتههای مختلف ورزشی چیزی از همگنان و همسالان خود کمتر ندارند. همچنین از حیث مادی و امکاناتی هرچند که همه چیز در حد مطلوب نیست، اما برای کارکردن در مسیر پیشرفت، بهاندازه کافی موجود هست. این وسط چیزی که میماند، اعمال یک مدیریت مدبرانه، شجاعانه و دلسوزانه است که بتواند از فرصتهای موجود و این امکانات مادی و آن داشتههای انسانی در جهت اهداف و منافع ملی استفاده نماید. بنابراین به گمان ما اگر بخواهیم و ارادهای وجود داشته باشد شرایط برای کار و خدمت کردن به ورزش کاملا مهیاست. واقعیت آن است که تاکنون از این شرایط بالقوه مطلوب استفاده بهینه نشده و به هر دلیلی که جای پرداختن آن در اینجا نیست، مدیران قبلی از انجام وظایف اصلی طفره رفته و کار و عمر ورزش به روزمرگی و نتیجهگرایی بیبنیاد و الکی خوشی سپری شده و... طبیعی است در چنین وضعیت منفعل و وادادهای فرصتطلبان و منفعتجویان فرصت کَر و فَر پیدا میکنند و ورزش را بازیچه منافع شخصی و باندی خود قرار میدهند و باز در چنین وضعیتی است که افراد مداخلهگر و جاهطلب به خود اجازه میدهند بدون توجه به سرنوشت ورزش، آن را به محلی برای تحمیل مدیران رفوزه و نالایق تبدیل و برای معاونان وزیر و حتی مسئولان ورزش هم «مدیر دفتر» تعیین کنند! و... و این اتفاقات زمانی چهره میبندد که شخص اول و سکاندار اصلی ورزش با قدرت و اقتدار عمل نکند. امیدواریم این اتفاقات در زمان مدیریت جدید ورزش که خود از چهرههای ورزشی بوده و زیر و بم ورزش را، از سطح شهرستانها و استانها گرفته تا بالاترین ردهها میشناسد و حتی دوره چهار ساله ریاست کمیته ملی المپیک را تجربه کرده، رخ ندهد و هیچ فرد غیر مسئول یا عزیز بیجهتی صرفا به خاطر وابستگی یا نفوذ پیش این و آن مقام، به خود اجازه ندهد برای ورزش و وزیر ورزش تکلیف تعیین کند و خط و ربط بدهد و... خلاصه حساب کار چنان دست همه بیاید که عناصر فرصتطلب و افراد مزاحم ظاهرالصلاح نتوانند همچون گذشته با نفوذ در مراکز حساس، مسیر تصمیمگیریها را عوض کنند و مانع از عمل و رفتار انقلابی و قاطعانه در جهت اصلاح وضع ورزش شوند و به سوءاستفاده و لفت و لیسهای خود ادامه دهند و...