نجات فوتبال از چنگال سطحینگران و منفعتجویان! (نکته ورزشی)
وزیر ورزش در مصاحبهای صریحا اعلام کرده است که «فوتبال به تغییرات اساسی نیاز دارد.» و «واقعیت این است که ما در فوتبال موفق نبودهایم و...». همچنین معاون ورزشی وزارت نیز در گفتگویی جداگانه ضمن ارائه ارزیابی اولیه خود از کارنامه کاروان اعزامی به بازیهای آسیایی میگوید: «راحت بگویم رشتههایی مانند جودو، دوومیدانی و فوتبال ضعیف بودند و در این میان فوتبال بسیار ضعیف بود.»
سرویس ورزشی -
از آن سو رئیس فدراسیون فوتبال نیز بعد از حذف تیم ملی جوانان در مسابقات قهرمانی آسیا، آن هم در مرحله مقدماتی و آن هم در مصاف با حریفانی چون تایلند و یمن، دیگر مثل دفعه و دفعات قبل و همه این سالهایی که بر مسند این فدراسیون پرمخاطب و حساس تکیه زده است، باخنده و شوخی و... و زدن حرفهای نامفهوم و فرافکنانه، با خبرنگاران روبرو نشد، و او هم از لزوم تغییراتی در فوتبال و تشکیلات آن به ویژه در ردههای پایه حرف زد! و...
از طرف دیگر در خبرها خواندیم که اواخر هفته گذشته اعضای هیئت رئیسه فدراسیون فوتبال طی نامهای محرمانه به رئیس فدراسیون خواستار توضیحاتی درباره کار و بار مالی و... این فدراسیون و همچنین فلسفه وجودی وعلت گماردن و باقی ماندن بعضی افراد در پستهای کلیدی این فدراسیون شدند و... نامهای که البته به نظر ما «خیلی دیر» نوشته شده است و علت آن هم چیزی نیست، جز اینکه (به قول آقای وزیر در مصاحبه اشاره شده) چون گوش این آقایان هم مثل رئیس فدراسیون و اکثر همکارانش به «توصیههای منطقی» که در موقع خودش همواره از سوی دلسوزان مطرح میشده، بدهکار نبوده و این نامه را هم وقتی «مجبور» میشوند، بنویسند که میبینند، علاوه بر کارشناسان و صاحبنظران و وزیر و معاون وزیر و... حتی شخص رئیس فدراسیون! که صدایشان از وضعیت حاکم بر فوتبال و نتایجی که برای فوتبال ما در ردههای مختلف چهره میبندد و جز «افتضاح» نامی دیگر برای آن نمیتوان گذاشت، بلند است و...
در هر حال، با توجه به آنچه اتفاق افتاده و به گوشهای از آن بالاتر اشاره شد، به نظر میرسد دیگر حنای کسانی و باندها و جریاناتی که از طریق ابزار در اختیار به ویژه بعضی رسانهها و بلندگوهای اجیر شده یا بیمار، تلاش میکردند با توهین به شعور مردم و فهم مخاطب، همزمان و همزبان با رئیس فدراسیون، شهر فوتبال را امن و آرام و رو به باغ و آبادی جلوه دهند، آن را برخلاف نظر دلسوزان و واقعیات انکارناپذیر و مشهود، خالی و عاری از هرگونه فساد و ناهنجاری معرفی کنند و... حسابی رنگ باخته و خلاصه آش آنقدر شور شده که حتی صدای آقای کفاشیان هم به اعتراض بلند شده و ایشان هم حالا از لزوم تغییرات در فوتبال سخن میگوید!
همانطور که بارها نوشتهایم فوتبال ما سالهاست گرفتار و اسیر دستها و جریاناتی شده که هر کدام با انگیزههای مختلف به جان آن افتاده و سعی میکنند از قبل آن به نام و نان و نوایی برسند. از جریانات و افرادی که با ژستها و تیپها و اصطلاحات روشنفکرانه و فرنگی و بعضا علمی!! و البته با مایههای سطحی و تجربیات در حد ناچیز ظاهرا با قصد و نیت اصلاح به جان سرمایههای مادی و انسانی آن افتاده و سلاح تحقیر و تمسخر در دست گرفته و به تحقیر داشتهها و نقاط قوت آن پرداخته و... تا کسانی که منفعتجویانه و مغرضانه، در آن بساط باجخواهی و زورگیری و...به پا کرده و ابزار مهمی چون «رسانه» را که در صورت کارکرد صحیح میتواند برکت و نعمتی بیبدیل برای ورزش و فوتبال باشد به قداره و شمشیری برای عربدهکشیها و زیادهخواهیهای خود تبدیل کردهاند... و خلاصه همه این حرفها این است که باید برای فوتبال، به عنوان یک رشتهای که از اقبال مردمی و مخاطبان پرشمار که اکثرا از نسل جوان هستند، کاری کرد و آن را از چنگال سطحینگران، ظاهربینان و همچنین منفعتجویان و مفسدهانگیزان، نجات داد. فوتبال را باید به دست متولیان اصلی آن، یعنی اهالی خاک خورده، فوتبال فهم، تحصیلکرده، خوشنام آن سپرد و در خدمت صاحبان اصلی آن یعنی «مردم و جوانان» به حرکت درآورد.واقعا دیگر به قول آقای دکتر سجادی «لازم است که فوتبال را جدیتر نگاه کنیم.»
امروز در نزد قاطبه اهالی ورزش و اکثریت فوتبالیها نارضایتی از فوتبال یک حال و احساس مشترک است. آنهایی که ورزش را میشناسند، از زیر و بم آن آگاه هستند، با سابقه فوتبال ما و تواناییهای بالقوه و استعدادهای نهفته در آن، آشنا هستند، میدانند وضعیت حاکم شده بر فوتبال هرگز سزاوار و شایسته این رشتهای که پیشتر بارها تواناییها و قدرت افتخارآفرینی خود را حداقل در سطح قاره بزرگ و در ردههای مختلف سنی نشان داده و ثابت کرده، نیست. آنها به طور طبیعی خواهان اصلاحات و تغییرات ملموس، وسیع و اساسی در آن هستند، اتفاقی که درتکمیل روند آغاز شده و رو به پیشرفت در ورزش هم باید حتما رخ دهد و...
... و البته این که چرا فوتبال ما به چنین روزی افتاده و به چنین اوضاعی دچار شده؟ سؤالی است که پاسخ آن را باید در مطالب مفصلتر و مهمتر از آن- همانطور که مسئولان ارشد ورزش هم بر آن تاکید داشتهاند- در ارزیابیهای دقیق و کارشناسیهای علمی و منصفانه باید جستجو و پیدا کرد، اما بیانصافی است اگر نگوئیم در به وجود آمدن چنین وضعیتی برای فوتبال، نباید فدراسیون فعلی را تنها مقصر و تقصیرکار اصلی دانست، این فدراسیون هم به نوبه خود «وارث» وضع موجود فوتبال است، اما نظری که فکر نمیکنیم بشود در آن شک کرد، این است که بعد از 6 سال، دیگر ثابت شده، فدراسیون فعلی با این روند، این روش و این سازوکار، قادر به جبران خرابیها، اصلاح وضع موجود و حرکت فوتبال در مسیر پیشرفت و رضایت مردم نیست و...
از آن سو رئیس فدراسیون فوتبال نیز بعد از حذف تیم ملی جوانان در مسابقات قهرمانی آسیا، آن هم در مرحله مقدماتی و آن هم در مصاف با حریفانی چون تایلند و یمن، دیگر مثل دفعه و دفعات قبل و همه این سالهایی که بر مسند این فدراسیون پرمخاطب و حساس تکیه زده است، باخنده و شوخی و... و زدن حرفهای نامفهوم و فرافکنانه، با خبرنگاران روبرو نشد، و او هم از لزوم تغییراتی در فوتبال و تشکیلات آن به ویژه در ردههای پایه حرف زد! و...
از طرف دیگر در خبرها خواندیم که اواخر هفته گذشته اعضای هیئت رئیسه فدراسیون فوتبال طی نامهای محرمانه به رئیس فدراسیون خواستار توضیحاتی درباره کار و بار مالی و... این فدراسیون و همچنین فلسفه وجودی وعلت گماردن و باقی ماندن بعضی افراد در پستهای کلیدی این فدراسیون شدند و... نامهای که البته به نظر ما «خیلی دیر» نوشته شده است و علت آن هم چیزی نیست، جز اینکه (به قول آقای وزیر در مصاحبه اشاره شده) چون گوش این آقایان هم مثل رئیس فدراسیون و اکثر همکارانش به «توصیههای منطقی» که در موقع خودش همواره از سوی دلسوزان مطرح میشده، بدهکار نبوده و این نامه را هم وقتی «مجبور» میشوند، بنویسند که میبینند، علاوه بر کارشناسان و صاحبنظران و وزیر و معاون وزیر و... حتی شخص رئیس فدراسیون! که صدایشان از وضعیت حاکم بر فوتبال و نتایجی که برای فوتبال ما در ردههای مختلف چهره میبندد و جز «افتضاح» نامی دیگر برای آن نمیتوان گذاشت، بلند است و...
در هر حال، با توجه به آنچه اتفاق افتاده و به گوشهای از آن بالاتر اشاره شد، به نظر میرسد دیگر حنای کسانی و باندها و جریاناتی که از طریق ابزار در اختیار به ویژه بعضی رسانهها و بلندگوهای اجیر شده یا بیمار، تلاش میکردند با توهین به شعور مردم و فهم مخاطب، همزمان و همزبان با رئیس فدراسیون، شهر فوتبال را امن و آرام و رو به باغ و آبادی جلوه دهند، آن را برخلاف نظر دلسوزان و واقعیات انکارناپذیر و مشهود، خالی و عاری از هرگونه فساد و ناهنجاری معرفی کنند و... حسابی رنگ باخته و خلاصه آش آنقدر شور شده که حتی صدای آقای کفاشیان هم به اعتراض بلند شده و ایشان هم حالا از لزوم تغییرات در فوتبال سخن میگوید!
همانطور که بارها نوشتهایم فوتبال ما سالهاست گرفتار و اسیر دستها و جریاناتی شده که هر کدام با انگیزههای مختلف به جان آن افتاده و سعی میکنند از قبل آن به نام و نان و نوایی برسند. از جریانات و افرادی که با ژستها و تیپها و اصطلاحات روشنفکرانه و فرنگی و بعضا علمی!! و البته با مایههای سطحی و تجربیات در حد ناچیز ظاهرا با قصد و نیت اصلاح به جان سرمایههای مادی و انسانی آن افتاده و سلاح تحقیر و تمسخر در دست گرفته و به تحقیر داشتهها و نقاط قوت آن پرداخته و... تا کسانی که منفعتجویانه و مغرضانه، در آن بساط باجخواهی و زورگیری و...به پا کرده و ابزار مهمی چون «رسانه» را که در صورت کارکرد صحیح میتواند برکت و نعمتی بیبدیل برای ورزش و فوتبال باشد به قداره و شمشیری برای عربدهکشیها و زیادهخواهیهای خود تبدیل کردهاند... و خلاصه همه این حرفها این است که باید برای فوتبال، به عنوان یک رشتهای که از اقبال مردمی و مخاطبان پرشمار که اکثرا از نسل جوان هستند، کاری کرد و آن را از چنگال سطحینگران، ظاهربینان و همچنین منفعتجویان و مفسدهانگیزان، نجات داد. فوتبال را باید به دست متولیان اصلی آن، یعنی اهالی خاک خورده، فوتبال فهم، تحصیلکرده، خوشنام آن سپرد و در خدمت صاحبان اصلی آن یعنی «مردم و جوانان» به حرکت درآورد.واقعا دیگر به قول آقای دکتر سجادی «لازم است که فوتبال را جدیتر نگاه کنیم.»
امروز در نزد قاطبه اهالی ورزش و اکثریت فوتبالیها نارضایتی از فوتبال یک حال و احساس مشترک است. آنهایی که ورزش را میشناسند، از زیر و بم آن آگاه هستند، با سابقه فوتبال ما و تواناییهای بالقوه و استعدادهای نهفته در آن، آشنا هستند، میدانند وضعیت حاکم شده بر فوتبال هرگز سزاوار و شایسته این رشتهای که پیشتر بارها تواناییها و قدرت افتخارآفرینی خود را حداقل در سطح قاره بزرگ و در ردههای مختلف سنی نشان داده و ثابت کرده، نیست. آنها به طور طبیعی خواهان اصلاحات و تغییرات ملموس، وسیع و اساسی در آن هستند، اتفاقی که درتکمیل روند آغاز شده و رو به پیشرفت در ورزش هم باید حتما رخ دهد و...
... و البته این که چرا فوتبال ما به چنین روزی افتاده و به چنین اوضاعی دچار شده؟ سؤالی است که پاسخ آن را باید در مطالب مفصلتر و مهمتر از آن- همانطور که مسئولان ارشد ورزش هم بر آن تاکید داشتهاند- در ارزیابیهای دقیق و کارشناسیهای علمی و منصفانه باید جستجو و پیدا کرد، اما بیانصافی است اگر نگوئیم در به وجود آمدن چنین وضعیتی برای فوتبال، نباید فدراسیون فعلی را تنها مقصر و تقصیرکار اصلی دانست، این فدراسیون هم به نوبه خود «وارث» وضع موجود فوتبال است، اما نظری که فکر نمیکنیم بشود در آن شک کرد، این است که بعد از 6 سال، دیگر ثابت شده، فدراسیون فعلی با این روند، این روش و این سازوکار، قادر به جبران خرابیها، اصلاح وضع موجود و حرکت فوتبال در مسیر پیشرفت و رضایت مردم نیست و...