kayhan.ir

کد خبر: ۲۶۹۸۱۱
تاریخ انتشار : ۰۲ مرداد ۱۴۰۲ - ۲۰:۴۱

باز هم اسلام‌هراسی(نگاه)

 
 
امین الاسلام تهرانی
دیپلماسی رسانه‌ای به‌عنوان یکی از شاخه‌های دیپلماسی عمومی ابزار موثر اعمال سیاست خارجی به‌حساب می‌آید. اروپا و آمریکا، به‌ویژه این دومی، پس از جنگ‌جهانی دوم به‌واسطه توانایی صنایع فرهنگی-رسانه‌ای و هژمونی خود در این میدان به‌طور گسترده‌ای به بسط نفوذ خود در سراسر جهان از یک‌سو و تخریب و دشمن‌سازی ازایدئولوژی‌ها و فرهنگ‌های رقیب از جمله اسلام از سوی دیگر، اقدام کرد. حمله به اسلام و مسلمانان و بسط پروسه یا شاید بهتر باشد بگوییم پروژه «اسلام‌هراسی» پس از حملات تروریستی 11 سپتامبر شدت بی‌سابقه‌ای گرفت؛ حتی برخی از ماهیت متفاوت این دشمنی با اسلام و مسلمانان سخن گفتند.
سال گذشته بود که آسوشیتدپرس با انتشار گزارشی به بررسی نتایج یافته‌های «اریک بلیچ» و «ای موریتز ون در وین» از کارشناسان و اساتید علوم سیاسی در دانشگاه‌های «میدلبری و ویلیام و مری» پرداخت و نوشت: «یافته‌های این دو کارشناس نشان می‌دهد که رسانه‌ها و سازمان‌ها در جهان غرب به‌ویژه در آمریکا حداقل در ۲۶ سال گذشته درباره مسلمانان ، تصویر منفی را ارائه کرده‌اند.» و شواهد حاکی از این است که این پروژه همچنان ادامه دارد. اینجا شبکه پیچیده‌ای پیش می‌آید ؛ از یک طرف عده‌ای عامدانه و عالمانه و برای اهداف سیاسی یا ایدئولوژیک خود این تبلیغ‌ها را مدیریت می‌کنند و پیش می‌برند و از طرف دیگر افرادی که تحت تأثیر این تبلیغات قرار گرفته‌اند خود به بازوهای این پروژه اسلام‌هراسی تبدیل می‌شوند. چندی پیش مجمع عمومی سازمان ملل متحد قطعنامه‌ای برای نامگذاری ۱۵ مارس به‌عنوان «روز بین‌المللی مبارزه با اسلام‌هراسی» به‌تصویب رساند. این قطعنامه خواستار تقویت همکاری‌های بین‌المللی و گفت‌وگوهای جهانی در جهت ترویج فرهنگ مدارا و صلح بر مبنای احترام به حقوق بشر و گوناگونی مذاهب و عقاید بود. قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل علاوه‌بر این به‌شدت تمامی انواع خشونت علیه اشخاص بر مبنای باور یا مذهب آنها یا حمله به اماکن عبادی و مذهبی را محکوم می‌کند. اما این اسلام‌هراسی همچنان ادامه دارد، «آیا قرآن‌سوزی‌های مکرر هفته‌های اخیر جز در ذیل این اسلام‌هراسی جای می‌گیرند؟» قاعده شریف «آزادی اندیشه و بیان» هم  - که به تعبیر اندیشمند عالی‌قدر «مرتضی مطهری» عامل ضروری پیشرفت مادی و معنوی جوامع است - تبدیل به پوششی برای این «نفرت‌پراکنی» و «اسلام‌هراسی» شده است.
 صرفاً برای یادآوری موضوعی، که «یک بام و چند هوا» بودن مواضع غربِ مهدِ آزادیِ بیان را روشن می‌کند، به چند سال پیش بازگردیم: «ویلیام بروک جویس» متولد 1906 میلادی فردی با تباری انگلیسی-آمریکایی بود که سال 1940 شهروندی آلمان را گرفت. این فرد در طول جنگ جهانی دوم در رسانه‌های آلمان برنامه‌ای مشهور، به زبان انگلیسی اجرا می‌کرد که در بریتانیا 6 میلیون شنوندۀ همیشگی داشت که گاهی این تعداد به 18 میلیون هم می‌رسید. «جویس» با پایان یافتن جنگ دوم جهانی و غروبِ اقبالِ هیتلر، توسط متفقین دستگیر شد و به جرمِ «خیانت به تاجِ ملکه» در سال 1946 به دار آویخته شد! حالا پرسش این است که آیا او جز از «آزادی بیان» استفاده می‌کرد؟
در پایان باید به این نکته اشاره کرد که به‌نظر می‌رسد تمام این افراد و گروه‌هایی که در هفته‌های اخیر موجی از نفرت را در جهان به راه انداخته‌اند و مراسمِ هیتلریِ کتاب‌سوزی را با به آتش‌ کشیدنِ کتاب آسمانی مسلمانان احیا کرده‌اند، عواملِ دون‌پایه و بی‌مایه جریانی هستند که شاید خودشان هم متوجه نیستند که از کدام چاه مسموم است که می‌نوشند. «شجره ملعونۀ» اسلام‌هراسی در نهایت جز میوۀ خشونت نداده و نخواهد داد. طبیعی است که برخی از مسلمانان در واکنش به این رفتارهای موهن، دست به اقداماتی بزنند که این چرخه را از دیگر سو بچرخاند، اقداماتی چون حمله راکتی به سازمان دانمارکی در بصره و... اما باید توجه داشت، کسی دکمه شلیک این راکت‌ها را فشار داد که کبریت را برای آتش زدن کتاب آسمانی مسلمانان افروخته بود!