kayhan.ir

کد خبر: ۲۶۹۵۶۱
تاریخ انتشار : ۳۰ تير ۱۴۰۲ - ۲۳:۳۲

لهو گرایـی و آثـار آن

 

نرگس دوست‌محمدی
از نظر قرآن، زندگی دنیوی چیزی جز «لعب و لهو» نیست.(انعام، آیه 32؛ عنکبوت، آیه 64؛ حدید، آیه 20؛ محمد، آیه 36) قرآن در جایی دیگر، تفصیلی از این دو حقیقت می‌دهد که شامل «زینت، تفاخر و تکاثر در اولاد و اموال» می‌شود. در حقیقت بازگشت این سه‌گانه نیز به همان دوگانه و تفصیل آن است.
با آنکه خدا در قرآن، برای نظام هستی و آفرینش، هدف حکیمانه تعریف کرده  و ساختار آن را «حق» می‌داند که بیرون از هرگونه لعب و لهو است و بر این نکته تاکید دارد که خلقت او برای سرگرمی نیست(انبیاء، آیه 16؛ دخان، آیه 38)، اما با این‌همه به این حقیقت نیز ‌اشاره دارد که انسان بر خلاف «حق»، نگاهی که به زندگی دنیوی دارد، همراه با «لعب» و «لهو» است.
از نگاه قرآن، خدا «لاعب» و «لاهی» نیست؛ یعنی همواره کارهای او هدفمند و حکیمانه است و هرگز دنبال لهو نمی‌رود و کاری را برای سرگرمی انجام نمی‌دهد.(انبیاء، آیه 17)
لعب‌گرایی با آن‌که در ساختار حق با مشکل مواجه است، اما بدتر آن «لهوگرایی» انسان است که وضعیت بحرانی را موجب می‌شود؛ زیرا در لعب می‌توان نوعی هدفمندی را یافت، در حالی که لهو سرشار را بیهودگی و بی‌هدفی است.
در بیان فرق لعب و لهو آمده که لعب کاری است که دارای انتظام و پیوستگی با گرایشی هدفمند ولو خیالی و خالی از حقیقت می‌باشد؛ اما لهو کاری است که انسان آن را تنها به‌عنوان سرگرمی انجام می‌دهد و او را از کاری مهم و سودمند باز می‌دارد؛ چنان‌که ابزارهای موسیقی را آلات لهو می‌گویند.(مفردات الفاظ قرآن کریم، ص 748، ذیل واژه «لهی»؛ المیزان، ج 14، ص 247؛ نثرطوبی، شعرانی، ج 2، ص 362، ذیل ماده «لعب»)
از دیدگاه قرآن، «خیر» در حیات اخروی است که حیات محض است، اما مردم چنان سرگرم زندگی دنیوی می‌شوند که از زندگی اخروی باز می‌مانند.(انعام، آیه 32) لذا لهو همان ‌اشتغال به امور سرگرم‌کننده است که انسان را از امر مهمی چون زندگی اخروی باز می‌دارد؛ زیرا کسی که سرگرم لهو دنیوی می‌شود، اهتمامی به آخرت ندارد و کاری برای آخرت انجام نمی‌دهد و از ثواب‌های اخروی از جمله بهشت و زندگی جاودانه در آن محروم می‌شود.(جمعه، آیه 11)
در آیات سوره جمعه به این نکته توجه داده می‌شود که برخی افراد به‌جای آن‌که در نماز جمعه حضور یابند و یا در آن بمانند، وقتی کاروانی تجاری می‌رسد، آن را رها می‌کنند و برای خرید و فروش یا «لهو» و سرگرمی می‌روند.
بر اساس روایاتی که در‌شان نزول آمده به این نکته توجه داده شده که برخی شرکت‌کنندگان در نماز جمعه پیامبر برای شنیدن داستان‌هایی که کاروانیان تعریف می‌کردند به سراغ آنان می‌رفتند تا حکایات راست و دروغ را بشنوند که بیشتر افسانه‌هایی بود که در شب‌نشینی‌ها بیان می‌شود. در حقیقت برخی برای خرید و فروش می‌رفتند و برخی دیگر برای لهو و سرگرم شدن به امور باطل از نماز جمعه فاصله می‌گرفتند و امر مهم را برای سرگرمی بیهوده‌ای رها می‌کردند.
به عبارت دیگر، گروهی از مردم نماز جمعه و پیامبر(ص) و موعظه‌های ایشان را که امری مهم و برای دنیا و آخرت آنان بود، رها کرده و از دورش پراکنده می‌شدند و به‌سوی کاروانیان می‌رفتند تا «لهو» آنان را بشنوند که چیزی جز «لهوالحدیث» نبود. این دسته از مسلمانان خریدار کالا نبودند، بلکه مشتری «لهوالحدیث» بودند که آنان را سرگرم و از راه خدا دور می‌کرد؛ سخنانی غیر علمی و بیهوده و مسخره که هیچ بر سرمایه وجودی‌شان نمی‌افزود(لقمان، آیه 6). منظور از «لهوالحدیث» همین سخنان بیهوده و داستان‌سرایی بی‌پایه و غیر علمی است که البته شامل «غنا» و مانند آنها نیز می‌شود که مردم را به خود سرگرم می‌کند و در آخر چیزی به سرمایه وجودی‌شان نمی‌افزاید؛ از همین رو از مصادیق لهو‌الحدیث غنا دانسته شده که کنیزکان آن را می‌خواندند و اجرا می‌کردند.(مجمع البیان، ج 7 و 8، ص 290) محمد بن مسلم می‌گوید: از امام باقر(ع) شنیدم که می‌فرمود: غنا از جمله گناهانی است که خدای عزوجل برای آن وعده آتش
داده است. سپس این آیه را تلاوت کرد: «و من الناس من یشتری لهو الحدیث.»(نورالثقلین، ج 4، ص 194، حدیث 5)
از نظر قرآن، کسانی که گرفتار لهو می‌شوند و آرزوهای بی‌پایه و اساس آنان را به خود سرگرم کرده و از آخرت و تلاش برای آن باز می‌دارد، به سبب بدفرجامی پشیمان می‌شوند که سودی برای آنان ندارد. در حقیقت بدعاقبتی و پشیمانی از پیامدهای لهوگرایی و آرزوهای بی‌پایه و اساس است.(حجر، آیات 2 و 3)
اهل لهو توانایی تشخیص خیر از شر را ندارند و امر ارزشی را از غیر ارزشی جدا نمی‌سازند؛ از همین رو دنبال لهو می‌روند و بدان سرگرم می‌شوند(جمعه، آیه 11)؛ زیرا اگر توانایی تشخیص داشتند باید بی‌خرد و بی‌عقل باشند که خیر را فروگذارند و دنبال لهو بروند و بدان سرگرم شوند.
محرومیت از بهشت و مواهب آن(اعراف، آیات 50 و 51؛ مجمع البیان، ج 3 و 4، ص 655)، محرومیت از شفاعت(انعام، آیه 70)، گرفتاری به عذاب‌های دردناک همچون نوشیدنی‌های سوزان(همان) و مانند آنها از آثار اخروی لهوگرایی و بازی با دین است.
زمینه‌های لهوگرایی
برخی از امور است که قلب انسان را از حالت فطری خارج و سلامت را از او می‌گیرد تا جایی که به‌جای آنکه هدفمند و عالمانه رفتار کند، گرفتار لهو می‌شود. در حقیقت قلبی که «لاهیه» می‌شود به سبب عواملی است که قلب را به چنین حالت بیماری گرفتار می‌کند.(انبیاء، آیه 3) آرزوهای باطل و دور و دراز(حجر، آیات 2 و 3)، دلبستگی به اموال و اولاد(منافقون، آیه 9)، تجارت و داد و ستد(نور، آیه 37)، تکاثر و زیاده خواهی(تکاثر، آیات 1 تا 4) از جمله اموری است که قلب انسان را سرگرم می‌کند تا جایی که گرفتار بیهودگی می‌شود و گرایش به لهو پیدا می‌کند.
برخی از مردم به سبب تبلیغات دیگران به لهو گرایش می‌یابند و این‌گونه آخرت خویش را تباه می‌کنند. خدا در قرآن بیان می‌کند عده‌ای از انسان‌ها در ترویج گفتارهای لهو به‌منظور منحرف کردن مردم سرمایه‌گذاری می‌کنند و با اموری چون برگزاری مجالس طرب‌انگیز و غنایی یا افسانه‌خوانی و مانند آنها به لهوگرایی دامن می‌زنند و مردم را از مجالس معارف قرآنی دور می‌سازند(لقمان، آیه 6)؛ بر اساس‌شان نزول این آیه؛ «من الناس»، نضر بن حرث است که به کشور ایران ساسانی مسافرت می‌کرد و کتاب‌های افسانه می‌خرید و آنها را به مکه منتقل می‌کرد(مجمع البیان، ج 7 و 8، ص 49) و آن را در مجالس و شب‌نشینی‌ها نقل می‌کرد و مردم را این‌گونه دور خود گرد می‌آورد. این امور موجب می‌شد تا برخی گمان کنند که قصه‌های قرآنی نیز چیزی شبیه همان افسانه‌هایی است که نضر بن حرث می‌گفت و نقل قول می‌کرد.
در حقیقت برخی از مردم با سرگرم کردن دیگران به لهویات و لهو الحدیث آنان را از دین باز می‌داشتند و این‌گونه علیه دین قیام می‌کردند(انعام، آیه 70؛ اعراف، آیه 51)؛ زیرا مقصود از «دینهم» در آیه اتَّخَذُوا دِينَهُمْ لَعِبًا وَلَهْوًا‌، همان آیین الهی است که بر آنان نازل شده ولی مردم به‌جای آن‌که بدان تمسک جویند، دین را بازیچه خویش می‌کردند و بدین‌سان دین الهی را بر اساس هواهای نفسانی تغییر می‌دادند و بر اساس احوال مختلف در آن تصرف می‌کردند.(المیزان، ج 7، ص 142)
یکی از وظایف و تکالیف الهی هشدار نسبت به چنین رفتاری است تا مردم را به لهویات سرگرم نکنند و از دین الهی باز ندارند.(انعام، آیه 70)
حکم لهویات از نگاه قرآن
خودداری از لهو و سرگرم شدن بدان که بازدارنده راه خدا است یک ضرورت دینی است که باید به آن توجه شود.(لقمان، آیه 6)
همچنین مشغول شدن به لهوهای فریبنده دنیایی کاری حرام است.(حدید، آیه 20)  از جمله مصادیق امور لهوی حرام می‌توان به غنا و نغمه‌های طرب‌انگیز و مفسده‌انگیز(لقمان، آیه 6)، سخنان گمراه‌کننده(همان)، افسانه‌سرایی و اسطوره‌خوانی(همان)، تحریف دین خدا(انعام، آیه 70؛ اعراف، آیات 50 و 51)
‌اشاره کرد. از نظر قرآن، بر مومنان است تا در لهو بودن امور دنیایی تعقل کنند و خود را از این امور دور سازند.(انعام، آیه 32؛ عنکبوت، آیه 64؛ حدید، آیه 20)
همچنین خدا فرمان می‌دهد تا مومنان از هرگونه سرگرمی به اموری که آنان را از آخرت و توجه به آن باز می‌دارد خودداری کنند.(منافقون، آیه 9)