حیاتنامه فکری و سیاسی علامه محمدتقی مصباح یزدی از تولد تا پیروزی انقلاب اسلامی(1357-1313) – ۵۶
اعتراض به تبعید امام در سال 1343
دکتر سهراب مقدمی شهیدانی
یکی از اقدامات مهم فضلای انقلابی قم بعد از تبعید امام به ترکیه، شکستن فضای خفقانبار آن ایام و روشن نگهداشتن چراغ مبارزه بود. در این دوران که رهبری نهضت به خارج از کشور تبعید شده بود و دسترسی به ایشان امکان نداشت، اگر انسجام کافی در صفوف مبارزات پدید نمیآمد، امکان فروپاشی سنگر مبارزات اسلامی وجود داشت. فضلای قم که پیشتر تجربه کارهای تشکیلاتی (خاصه گروه سرّی یازده نفره) را داشتند، راهبری مبارزه را در این ایام در دست گرفتند و از این تاریخ به بعد، واکنشهای سیاسی تشکیلاتی و اظهار نظرهای جمعی در قالب اعلامیهها و بیانیههای چند امضایی، عرصه تازهای را در مبارزات سیاسی گشود.
آیت الله مصباح در شمار آن دسته از فضلای انقلابی حوزه قم بود که در نخستین جلسه هماندیشی فضلای حوزه برای تدبیر روند مبارزات و تصمیم برای نگارش نخستین اعلامیه سیاسی بعد از تبعید امام، حضور داشت. شرح گردهمایی فضلا برای تصمیمگیری پیرامون ادامه مبارزات سیاسی، بعد از تبعید امام که به نوشتن اعلامیه تاریخی روحانیان مبارز قم منجر شد، در خاطرات مرحوم طاهری خرمآبادی، اینچنین آمده است: «آن لحظه به ذهنم رسید که برویم دوستان را مطلع کنیم و در یک جایی جمعشان کرده و موضوع را بررسی کنیم. من رفتم به سراغ آقای ربانی املشی و به همراه ایشان، به در خانه دوستان رفتیم و یکی یکی آنها را خبر کردیم. تلفن که نداشتیم و اگر هم داشتیم، در آن شرایط استفاده از آن صحیح نبود؛ چون ممکن بود که تحت کنترل باشد. به هر حال عدهای از دوستان را خبر کردیم و از آنها دعوت کردیم که به منزل ما بیایند. منزل ما آن موقع در خیابان صفائیه بود؛ جایی نزدیک ساحل رودخانه که چندان هم جلوی چشم نبود. آقای منتظری، آقای مشکینی، آقای سعیدی، آقای ربانی شیرازی، آقای مصباح یزدی، آقای هاشمی رفسنجانی و عدهای دیگر و خلاصه بزرگانی که آن موقع جزو فضلا و یا اساتید طرفدار امام و انقلاب بودند و بعد از خود امام باید در صحنهها تصمیم گیرنده باشند و ما در آن فرصت کم و حساس به آنها دسترسی پیدا نمودیم، به منزل ما آمدند. دور تا دور اتاق پر بود از مدرسین و اساتید علاقهمند به امام و انقلاب.»1
در این جلسه چند تصمیم گرفته شد؛ نخست آن که قرار شد «آقايان دو نفر دو نفر بروند پیش علما و مراجع و با آنها در مورد جریانات اخیر به مشورت بپردازند» و «یک اعلامیهای هم بدون اینکه اسامی اشخاص در آن باشد و فقط به عنوان حوزه علمیه، در اعتراض به این عمل منتشر شود و در آن شديداً دستگیری امام را محکوم کنند».
همچنین در این جلسه مقرر شد بعداز ظهر همانروز جلسه دیگری در منزل آقای مصباح یزدی تشکیل شود و در آنجا نتیجه ملاقات با مراجع به اطلاع دیگران برسد.2
بعداز ظهر همان روز(۱۳ آبان) با حضور مدرسین، جلسه دیگری که در همان جلسه صبح پیشبینی شده بود، در منزل آقای مصباح یزدی تشکیل شد و هر کدام از کسانی که برای ملاقات با مراجع و علما رفته بودند، گزارش نتایج ملاقاتها را ارائه دادند.3
متن اعلامیه تاریخی 14/08/1343 بدین شرح بود:
«ملت مسلمان!
بار دیگر دست استعمار، مرجع عظیم الشأن شیعه، حضرت آیت الله العظمی آقای خمینی را به جرم دفاع از اسلام و استقلال مملکت و مخالفت با اعطای مصونیت به بیگانگان، شبانه ربوده، به جای نامعلومی فرستاده و سایر مراجع عالیقدر و مساجد و مدارس علمیه و آستانه مقدسه را در محاصره مأمورین مسلح قرار داد. وظیفه عموم مسلمین است که با تعطیل مغازهها و اعتصاب عمومی، مراتب انزجار خود را از این جنایت دستگاه فاسد حاکمه و طرفداری خود را از اهداف عالیه روحانیت ابراز دارند و فریاد اعتراض خویش را به گوش عموم مسلمین دنیا و مراکز حقوقی جهان برسانند.
حوزه علمیه قم»4
استفتاء و کسب تکلیف از آیات عظام
یکی دیگر از اقدامات فضلای حوزه در واکنش به دستگیری و تبعید امام خمینی رحمهالله در سال 1343، ایجاد جنبش روشنگری مردمی، با استفاده از ظرفیت مناسبتهای مذهبی است. در میان اقدامات مبارزاتی متنوع و اعتراضاتی که از جانب مردم و روحانیون به وقوع پیوست- از جمله تظاهرات، بستن بازار و تعطیلی منبر و نماز جماعت و... _ به سندی برخورد میکنیم که پس از پایان اعتصاب پانزده روزه روحانیونی که در اعتراض به تبعید امام از رفتن به مسجد و منبر خودداری ورزیده بودند، نوشته شده است. با فرا رسیدن ماه مبارک رمضان- که ماه عبادت و خداشناسی و عمل به دستورهای زندگی بخش اسلامی است- روحانیان متعهد به منظور هرچه بیشتر مشخص کردن مسئولیت سنگین و حساس محصلین علوم اسلامی و گویندگان مذهبی، جهت روشنگری و افشاگری در منابر، استفتایی در این زمینه از علمای تراز اول قم و مشهد (آیتالله مرعشی نجفی و آیتالله میلانی) به عمل آوردند و با گرفتن پاسخ مقتضی به چاپ و پخش آن دست زدند و زمینه را برای بهرهبرداری کامل از ماه رمضان آماده کردند. نام آیت الله مصباح نیز در جمع استفتاءکنندگان به چشم میخورد.5
این حرکت سیاسی و مبارزاتی بهنگام و دقیق، زمینه را برای ایجاد موج تبلیغی گسترده در کشور فراهم کرد و از جمله اقداماتی بود که در استفاده حداکثری از ظرفیت شبکه سراسری روحانیت، اماکن مقدسه و مناسبتهای مذهبی در جهت بسط و گسترش نهضت امام خمینی رحمهًْالله، نقش راهبردی داشت و رژیم را در فشار شدید قرار داد. آنان در سالهای بعد برای از کار انداختن این شبکه گسترده مذهبی، چارهای جز تبعید چهره های شاخص روحانیت مبارز قم نیافتند اما آن اقدام نیز راه به جایی نبرد و با تدبیر سیاسی فضلای حامی امام رحمهًْالله، در جهت بسط بیشتر نهضت به کار گرفته شد.
نامههای سرگشاده به هویدا
و مطالبه بازگشت امام از تبعید
در تاریخ 29 بهمن 1343 پس از ترور حسنعلی منصور و روی کار آمدن امیر عباس هویدا، جمعی از مدرسین حوزه علمیه قم، از جمله آیت الله مصباح، با نگارش نامهای اعتراضی خطاب به نخستوزیر وقت، اقدامات دولتهای قبلی علیه اسلام، قانون اساسی و مردم را به او گوشزد کردند. آنها همچنین در این نامه از هویدا خواستند تا امام خمینی رحمهالله را در اسرع وقت از محل تبعید به قم بازگرداند.6
همچنین بعد از هجوم وحشیانه مأموران رژیم شاهنشاهی به مراسم سال نو در حرم حضرت معصومه سلام الله علیها، جمعی از فضلای حوزه در تاریخ 05/01/1344، نامه اعتراضی دیگری به نخستوزیر وقت نوشته و نسبت به خفقان حکومت اعتراض کردند و بار دیگر خواستار بازگشت امام خمینی از تبعید شدند.7 لحن و ادبیات این نامه کمی تندتر از نامه سرگشاده بهمنماه سال 43 بود و نشان میداد فضای مبارزات و ادبیات سیاسی حوزویان متناسب با تحولات میدانی و سیاسی، به نحو هوشمندانهای تغییر میکند.
مجدداً در 12/01/1344 تلگرافی از سوی روحانیان مبارز به نخستوزیر فرستاده شد که در آن امضای آیت الله مصباح نیز مشاهده میشود.8 روحانیان مبارز در این تلگراف خواستار اطلاع از از وضع و محل اقامت امام خمینی شدند. این نامههای پیاپی به نخستوزیر وقت و مطالبهگریهای اعتراضآمیز، بار دیگر در 30/08/1344 تکرار شد که باز هم در میان اسامی امضاء کنندگان نام آیت الله مصباح به چشم میخورد.9
نامه سرگشاده فضلای انقلابی قم به امام
نگارش نامه سرگشاده، به عنوان یکی از اقدامات سیاسی- مبارزاتی، همواره مورد توجه فعالان حوزوی قرار داشت و در پویایی مبارزه، بسیار مؤثر بود. پیشتر نمونههایی از نامههای سرگشاده خطاب به نخستوزیر رژیم ذکر شد. نگارش نامه سرگشاده خطاب به شخص امام رحمهًْالله نیز یکی دیگر از این قبیل اقدامات سیاسی بود. در یکی از این نامههای سرگشاده، جمعی از فضلاء و محصلین حوزه علمیه قم و از جمله آیت الله مصباح یزدی در مهر 1344، در نامه به امام رحمهًْالله، ضمن آرزوی طول عمر و سلامتی برای ایشان، اطاعت همهجانبه خود از فرامین ایشان را اعلام نمودند.10
یک ماه بعد (در تاریخ 30/08/1344) نامه مشابهی توسط «فضلاء و محصلان یزدی مقیم قم به امام» خطاب به امام رحمهالله نوشته شد که امضای آیت الله مصباح در صدر امضاءکنندگان آن به چشم میخورد.11
پانوشتها:
1- خاطرات آیت الله طاهری خرمآبادی، ج1، صص320-322. همچنین: خاطرات 15 خرداد (قم-دفتر اول)، ص580-581.
2- جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ج1، صص181-182. همچنین: خاطرات 15 خرداد (قم-دفتر اول)، ص 581.
3- همان، ج1، ص184.
4- اسناد انقلاب اسلامی، ج4، ص119.
5- برای مشاهده اصل این استفتاء تاریخی بنگرید به: نهضت امام خمینی، ج2، صص59-57
6- ر.ک: اسناد انقلاب اسلامی، ج3، صص130-128.
7- ر.ک: اسناد انقلاب اسلامی، ج3، صص163-161.
8- ر.ک: سیر مبارزات امام خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ج4، ص414.
9- ر.ک: اسناد انقلاب اسلامی، ج3، صص188-185
10- ر.ک: اسناد انقلاب اسلامی، ج3، ص173.
11- ر.ک: اسناد انقلاب اسلامی، ج3، ص184